کاربرد هیپنوتیزم در درمان بیماری های روان تنی

کاربرد هيپنوتيزم در درمان بيماري هاي روان تني

با پذیرش این اصل که انسان مجموعه ای از جسم و روح، یا روان و تن است به این حقیقت می رسیم که با تقویت روان می توان جسم بیمار را نیز نیرویی تازه بخشید یا به اصطلاح در کالبد او روح تازه ای دمید. انسان در تمامی لحظات، آگاهانه یا ناآگاهانه در کلیه جنبه های زندگی در جستجو و تلاش برای یافتن و حفظ تعادل و توازن است.

در بیشتر موارد در ناحیه ای که دچار درد عصبی است هیچ گونه ناهنجاری جسمی یافت نمی شود و هیچگونه ارتباط مشخصی بین جراحت قبلی و آثار بیماری جدید وجود نخواهد داشت. مسئله کلیدی دیگری که در مورد اینگونه بیماری ها می بایستی به آن توجه داشت، این است که مسائل و مشکلات مشابه می توانند در افراد مختلف عکس العمل های متفاوتی را ایجاد کنند. مثلاً مرگ مادر در خانواده ای می تواند فرزندی را اسیر افسردگی  کند، اضطراب  را برای فرزند دیگر به همراه داشته باشد و در فرزند سوم هیچ گونه تأثیری بر جای نگذارد.
این در حالی است که هر سه فرزند به مادر خود علاقمند بوده اند و به او عشق می ورزیده اند. در این موارد بدون کمک هیپنوتیزم  نمی توان به علت ایجاد تغییرات متفاوت به وسیله یک محرک مشابه پی برد. اما با روشن شدن علت از طریق کاربرد روش هیپنوتراپی می توان امکانات گسترده ای را برای از میان بردن آن و بهبود وضع بیمار فراهم آورد.

کاربرد دو شیوه هیپنوآنالیز و هیپنوتراپی در تشخیص عامل اصلی بروز بیماری هایی که از نظر جسمی هیچ گونه دلیلی برای ایجاد آنها وجود ندارد و یا نمی توان هیچ نشانه ای از علایم رنج آور را در بدن بیمار یافت، بسیار مؤثر خواهد بود. مثلاً اگر شخصی از تنگی نفس رنج می برد اما در بررسی های بالینی هیچگونه نشانه ای از بیماری دستگاه تنفسی در وی یافت نمی شود، می توان علت بروز بیماری را در اضطراب ها و فشارهای روحی فرد جستجو کرد. در این گونه موارد اضطراب و فشارهای روحی در طی سالیان متوالی روی هم انباشته شده اند و در نهایت آثار خود را به صورت یک بیماری جسمی آشکار کرده اند.
به جرئت می توان گفت که اغلب بیماری هایی که به این شکل بروز می کنند و در اصطلاح پزشکی بیماری های روان – تنی نام گرفته اند، در خاطرات گذشته و احساسات نهفته در روان ناآگاه بیمار ریشه دارند. احساسات و خاطراتی که روان آگاه به علل و دلایل گوناگون از جمله احساس گناه آنها را سرکوب کرده و در ظاهر به باد فراموشی سپرده است .

این گونه بیماری ها یا بیماری هایی که بخشی از علل آنها روان تنی است همه از یک معادله ساده پیروی می کنند :

آمادگی قبلی + فشار روحی = بیماری های روان تنی

آمادگی قبلی می تواند شامل وضع سلامت جسمی و روحی شخص در گذشته، قابلیت و صلاحیت کنونی روحی وی و همچنین تأثیر عوامل محیطی باشد. فشارهای روحی می تواند به مجموعه ای از ترس  ها، اضطراب  ها و نگرانی های واقعی یا خیالی شخص مربوط باشد. این فشارها ممکن است حقیقی باشند یا تنها در تخیل انسان رخ دهند. فشارهای محیطی شامل حوادث ناگواری است که درست پیش از ظهور علایم بیماری برای بیمار اتفاق افتاده باشد. شرایطی مانند مرگ افراد خانواده، وقوع جنگ، حوادث طبیعی، شرایط نابسامان مالی و اجتماعی، مشکلات خانوادگی و… می توانند دست به دست هم دهند و محیط مساعدی را برای ایجاد بیماری روان تنی، در شخص مساعد فراهم آورند.

از شایع ترین بیماری های روان تنی می توان به انواع حمله های ترس (۱)، نابسامانی ها و اختلالات اضطرابی (۲) ، افسردگی ، وسواس ، بیماری های محیطی و مانند آن اشاره کرد. در اغلب این بیماری ها ریشه های مشترک «گناهان سرکوب شده» و «خصومت» به عنوان عامل اصلی بروز بیماری حضور دارند.
در این گونه موارد می توان از هیپنوتراپی برای ایجاد محیطی متعادل و موزون در درون خسته بیمار استفاده کرد و بسیاری از بیماران پس از دستیابی به این مرحله بهبودی می یابند. بسیاری از موارد سردرد ، دل درد، صدای گوش، لکنت زبان، حساسیت، ترس، دلهره و اضطراب، افسردگی، بی حوصلگی و بی خوابی  به دلیل اختلالات درونی ایجاد می شوند. در یک طرف این اختلالات همان گونه که اشاره شد، فشار نیروی متقابل روان ناآگاه قرار دارد که با از بین بردن آن می توان تعادل درونی را دوباره برقرار کرد؛ در این حالت یا بیماری روان- تنی از بین می رود و یا شدت آن به میزان بسیار زیادی کاهش می یابد.
در مواردی که هیچ یک از معاینات و آزمایش های پزشکی در یافتن عامل سبب شناختی بیماری به جایی نمی رسند، پذیرش ریشه های غیر جسمی بیماری بیماران با مقاومت کمتری رو به رو خواهد بود. هنگامی که بیمار این حقیقت را می پذیرد که بیماری او جنبه روان- تنی دارد در واقع نخستین گام را در جهت بهبود و درمان خویش برداشته است. بدون پذیرش این حقیقت از سوی بیمار دستیابی به بهبودی به هیچ عنوان امکان پذیر نخواهد بود. اعتماد به شخص درمانگر (THERAPIST) نکته مهمی است که در بهبودی بیماران اهمیت بسزایی دارد .

درمانگر شخصی است که بیمار بتواند با اعتماد کامل مشکلات خود را در مراحل اولیه درمان با وی در میان بگذارد. شمار اندکی از بیماران می توانند به تنهایی و بدون درمانگر به بهبودی دست یابند. استفاده از شیوه خود هیپنوتیزم (SELF HYPNOSIS) بدون نظارت کارشناس هیچگونه تأثیری در بهبودی این گونه بیماران نخواهد داشت زیرا در خود هیپنوتیزم دستیابی به دو فرایند بازگشت (REGRESSION) و تخلیه (ABREACTION) که مهمترین بخش درمان به شمار می رود به سادگی امکان پذیر نخواهد بود.
از آنجا که ریشه های بیماری روان- تنی در ضمیر ناخودآگاه فرد قرار دارد، امکان این که شخص خود به آنها دست بیابد وجود نخواهد داشت. در خاتمه باید به این نکته اشاره کرد که قدرت هوش  و اراده شخص در بهبود این گونه بیماری ها بسیار ناچیز است و سهم اساسی در درمان بر عهده دو عامل میزان تمایل بیمار برای بهبودی و بینش سازی صحیح برای وی است. به منظور بینش سازی صحیح برای بیمار، حضور شخص درمان گر الزامی خواهد بود.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

اشتراک گذاری این صفحه در :
ما را در رسانه های اجتماعی دنبال کنید
اسکرول به بالا