دسته بندی :شهریور ۳۱, ۱۳۹۲

مقاله

زنا

زنا

خداوند متعال در سوره اسری آیه ۳۲ می فرماید: «و لاتقربوا الزنی انّه کان فاحشه و ساء سبیلا»، «به زنا نزدیک نشوید، زیرا کاری زشت و بد راهی است.» خداوند زنا را حرام کرده است و حرمت آن را در آیات بسیاری از سوره های مکی مانند فرقان و اسراء

هم جنس خواهی

هم جنس خواهی

یکی از انحرافات جنسی، آمیزش با هم جنس است. چنین آمیزشی برخلاف فطرت انسانی است. در خلقت و آفرینش طبیعی و فطری، مرد برای زن و زن برای مرد آفریده شده است. همان طور که قرآن کریم می فرماید: «هنّ لباس لکم و انتم لباس لهنّ»، (بقره، ۱۸۷) زنان برای

مسأله چشم زخم 2

مسأله چشم زخم ۲

هیپنوتیزم از این بالاتر این است که روان انسان نه تنها در بدن او مؤثر باشد، فکر و روح انسان نه تنها در خود او مؤثر باشد، در یک انسان دیگر مؤثر باشد، آنچه این انسان فکر می کند، در بدن آن انسان (انسانی که وجود او غیر از وجود

دلائل استقلال روح از نظر فلاسفه الهی 4

دلائل استقلال روح از نظر فلاسفه الهی ۴

سوال: ممکن است گفته شود، نقشه هاى ذهنى ما، همانند میکروفیلمها و یا نقشه هاى جغرافیائى است که در کنار آن یک عدد کسرى نوشته شده مانند: ۱۰۰۰۰۰۰ / ۱ و یا ۱۰۰۰۰۰۰۰۰ / ۱ که مقیاس کوچک شدن آن را نشان مى دهد و به ما مى فهماند که

دلائل استقلال روح از نظر فلاسفه الهی 3

دلائل استقلال روح از نظر فلاسفه الهی ۳

نه اینکه ذرات تشکیل دهنده این سلولها تعویض نمى گردند، زیرا همان طور که گفتیم سلولهاى بدن دائماً غذا دریافت مى کنند و نیز تدریجاً ذرات کهنه را از دست مى دهند، درست همانند کسى هستند که دائماً از یک طرف دریافت و از طرف دیگر پرداخت دارد، مسلماً سرمایه

دلائل استقلال روح از نظر فلاسفه الهی 2

دلائل استقلال روح از نظر فلاسفه الهی ۲

۲- وحدت شخصیت دلیل دیگر که براى استقلال روح مى توان ذکر کرد، مسئله وحدت شخصیت در طول عمر آدمى است. توضیح اینکه ما در هر چیز شک و تردید داشته باشیم در این موضوع تردیدى نداریم که وجود داریم. من هستم و در هستى خود تردید ندارم، و علم

دلائل استقلال روح از نظر فلاسفه الهی 1

دلائل استقلال روح از نظر فلاسفه الهی ۱

فلاسفه مادی اصرار دارند، پدیده هاى روحى را از خواص سلولهاى مغزى بدانند و فکر و حافظه و ابتکار و عشق و نفرت و خشم و علوم و دانشها را همگى در ردیف مسائل آزمایشگاهى و مشمول قوانین جهان ماده بدانند، ولى فلاسفه طرفدار استقلال روح دلائل گویائى بر نفى

قدرت روح انسان در تله پاتی و خواب مصنوعی 3

قدرت روح انسان در تله پاتی و خواب مصنوعی ۳

افکار متوجه این مطلب شد که هر چه هست خاصیت مال تلقین است یعنی خاصیت مال فکر خود بیمار است، نه در فلز خاصیتی هست و نه در بدن آن طبیب، معالج، و معالجات و فعالیتهای زیادی مشاهده شده است و بعد نتیجه گرفته اند که این نتیجه ای که

قدرت روح انسان در تله پاتی و خواب مصنوعی 2

قدرت روح انسان در تله پاتی و خواب مصنوعی ۲

پیدایش هیپنوتیزم : در باب پیدایش هیپنوتیزم باید گفت: گرچه موضوع خواب مصنوعى در میان اقوام گذشته قدیم مانند کلدانیها، آشوریها، مصریها، هندیها، ایرانیها و نظایر اینها کم و بیش شهرت داشته و برخى از کاهنان در گوشه و کنار مشغول تداوى بیماران از راه خواب مصنوعى بوده اند، ولى

قدرت روح انسان در تله پاتی و خواب مصنوعی 1

قدرت روح انسان در تله پاتی و خواب مصنوعی ۱

وجود امور خارق العاده امرى غیرقابل انکار است. هرچند خوارق عادت عموما در داشتن غایتى که همان اثبات امر غیرمعتاد و یا نفى امر معتاد است، با هم مشترکند. اما وجوه افتراقى، آنها را از جهت نوع غایت و برخوردارى از مقبولیت الهى و عدم آن از هم جدا مى

ظهور قدرت روحی بشر در احضار روح دلیلی است بر خارق عادت بودن معجزات انبیاء 2

ظهور قدرت روحی بشر در احضار روح دلیلی است بر خارق عادت بودن معجزات انبیاء ۲

تفاوت معجزات انبیاء با اعمال غیرعادی انسان های دیگر : به هر حال همه اینها نشانه های قوای مرموز و استعدادهای غیرعادی است که در افراد بشر وجود دارد. آیا این مقدار برای اینکه نمونه ای باشد و برای اینکه ما تعجب نکنیم از معجزات و خوارق عاداتی که به

ظهور قدرت روحی بشر در احضار روح دلیلی است بر خارق عادت بودن معجزات انبیاء 1

ظهور قدرت روحی بشر در احضار روح دلیلی است بر خارق عادت بودن معجزات انبیاء ۱

مسأله دیگر که – آن هم می تواند دهلیز و دریچه ای باشد برای قدرت روحی و شعور باطنی انسانها مسأله ای است که به نام احضار ارواح در دنیا معروف شده است. در احضار ارواح دو مسأله است: یکی اینکه آیا واقعاً روحی حاضر می شود یا نه؟ این

مسأله چشم زخم 1

مسأله چشم زخم ۱

مقدمتاً دو مطلب را باید مطرح کنم. یکی اینکه چشم زخم اگر هم حقیقت باشد به این معنای رایج امروز در میان ما بالاخص در میان طبقه نسوان که فکر می کنند همه مردم چشمشان شور است، قطعاً نیست. همان کفار جاهلیت هم به چنین چیزی قائل نبودند، بلکه معتقد

اشتراک گذاری این صفحه در :
ما را در رسانه های اجتماعی دنبال کنید
اسکرول به بالا