آیا رسالت عیسی، حلقه ای از حلقه های زنجیره نبوت بوده یا حلقه نهایی آن؟ لطفاً توضیح دهید.

آيا رسالت عيسي، حلقه اي از حلقه هاي زنجيره نبوت بوده يا حلقه نهايي آن؟ لطفاً توضيح دهيد.

پاسخ:
برای بررسی مطلب فوق به بعضی از پیش گوییهای تورات و انجیل (علیرغم اینکه تحریف شده اند) می توان استناد کرد. بدین گونه که در تورات پیش گوئیهایی برای رسالت حضرت عیسی ـ علیه? السلام ـ و همچنین برای رسالت پیامبر اسلام ـ صلی الله علیه و آله ـ (ضمن اینکه این پیش گویی در انجیل هم آمده) شده است.از جمله این پیش گوئیها، این است:
۱. من از میان آنان (اسرائیل) پیامبری مانند تو (موسی) برای ایشان خواهم فرستاد (تثنیه ۱۸-۱۸) نیز اعمال رسولان (۳:۲۲.۲۳)
۲. احکام دوران موسی ـ علیه? السلام ـ ، دائماً به مسیح اشاره دارند. احکام الهی همچون لاله ای بود که از ما مراقبت می کرد تا زمانی که مسیح بیاید. (غلائیان ۳:۲۴) از این رو ضیافت عید مسیح بره ای کاملاً سالم باید قربانی می شد (خروج ۳:۶-۱۲)[۱]
اینک من روزی را فراهم آورد که شخص عادلی را از نسل او به پادشاهی منسوب نمایم (ارمیا ۲۳:۵) که آن شخص همان مسیح می باشد. [۲] این پیشگوئی ها نشانگر این است که مسیح و رسالت او حلقه ای از حلقه های نبوت است. ولی متأسفانه بعضی خواسته اند بگویند حضرت عیسی ـ علیه? السلام ـ آخرین پیامبر خداوند بوده است و دیگر از طرف خداوند پیامبری نیامده است. لیکن دلائل و شواهد آنقدر فراوان است که بی پایگی سخن فوق روشن است به عنوان نمونه:
در سایت اینترنتی «بشارت مسیح ـ علیه? السلام ـ» آمده است که: «برای هر کسی که مختصر اطلاعات تاریخی داشته باشد، روشن است که پیامبر اسلام ـ صلی الله علیه و آله ـ دو نام داشت: الف: محمد ـ صلی الله علیه و آله ـ: که جد بزرگوارش حضرت عبدالمطلب بر او گذارد. و ب: احمد که مادرش آمنه او را به آن نام نامیده بود و این یکی از مسلمات تاریخ است.[۳]
در دایره المعارف بزرگ فرانسه آمده است: «محمد ـ صلی الله علیه و آله ـ مؤسس دین اسلام و فرستاده خدا و خاتم پیامبران است که محمد به معنی بسیار حمد شده و از ریشه «حمد» که به معنای تمجید و تجلیل است، مشتق گردیده است. بر حسب تصادف عجیب نام دیگری که از همان ریشه «حمد» مترادف کامل لفظ محمد ـ صلی الله علیه و آله ـ احمد است. احتمال قوی می رود که عیسویان عربستان آن را برای تعیین «فارقلیط» به کار می بردند. پس نویسندگان مذهبی مسلمان مکرر گوشزد کرده اند که مراد از این لفظ (فارقلیط) بشارت ظهور پیامبر اسلام ـ صلی الله علیه و آله ـ است.[۴]
«فارقلیط درباره من (مسیح) شهادت خواهد داد و شما را از آینده خبر خواهد دارد و مرا جلال خواهد بخشید.»[۵] «من این سخن را به شما گفته ام وقتی که با شما بودم، لکن آن (فارقلیط) که پدر او را به اسم من خواهد فرستاد همان شما را همه چیز خواهد آمد و همه چیز را به یاد شما خواهد آورد.»[۶] اگر شما مرا دوست دارید، احکام را نگاه کنید و نگاه دارید من از پدر خدا هم خواهم خواست تا (فارقلیط) دیگری به شما بدهد تا ابد با شما خواهد ماند او روح حق و راستی است که جهان نمی تواند او را قبول کند.[۷]
و زمانی که نامه پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ به دست قیصر روم رسید نامه را مطالعه کرد و درباره پیامبر اسلام ـ صلی الله علیه و آله ـ تحقیقاتی به عمل آورد. و در پاسخ آن نامه چنین نوشت: «نامه شما را خواندم و از دعوت شما آگاه شدم من می دانستم که پیامبری خواهد آمد. اما گمان نمی کردم که این پیامبر از میان شما برخواهد خاست.»[۸]
و در انجیل ترجمه شده به زبان فارسی، پانزده بار نام مبارک پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ آورده شده است.[۹]
و در تورات هم این پیش گوئیها ذکر شده از جلمه:
در تورات فصل ۴۹ سفر التکوین آیه ۱۰ آمده: «عصای سلطنت از یهوداه و شریعت گذاری از میان پادشاهان جدا نخواهد شد.» تا وقتی که «شیلوه» بیاید که همه اُمت ها پیرو او خواهند شد.» در ص ۵۰ گوید: محمد ـ صلی الله علیه و آله ـ همان «شیلوه» است.
مفسران و فقهاء متحد القولند که معانی کلمات تمثیلی «عصای سلطنت» و «شریعت گذار» به ترتیب حکومت و رسالت است. مسلماً حضرت موسی ـ علیه? السلام ـ نمی تواند رهبر و شریعت گذار بزرگ باشد. چون او نخستین سازمان دهنده قبایل دوازده گانه بنی اسرائیل است. و قبل از او هرگز در قبیله یهوداه پیغمبر و پادشاهی وجود نداشته است.
قطعاً حضرت عیسی ـ علیه? السلام ـ هم نمی باشد، چون او هیچ شریعت مکتوبی از خود باقی نگذارده، و هرگز حتی فکر در دست گرفتن قدرت و حکومت نکرده است به علاوه اینکه او هرگز شریعت موسی را نسخ نکرده است، بلکه آشکارا اعلام کرد که برای اجرا و تکمیل آن آمده است.[۱۰]
نورن کشیش معروف فرانسوی پس از تحقیقات درباره پیغمبر ـ صلی الله علیه و آله ـ می گوید: «باید دانست که محمد ـ صلی الله علیه و آله ـ تنها، پیغمبر عرب نیست بلکه او بهترین پیغمبری است که قائل به یگانگی خدا بوده است. او بدون شک و شبهه از پیغمبران و صدیقین است.»[۱۱]
بنابراین با جمع بندی نظرات ادیان پیشین یهودی و مسیحی برای ظهور پیامبر اسلام ـ صلی الله علیه و آله ـ و اذعان و اعتراف دانشمندان جهان به این نتیجه می رسیم که حضرت عیسی ـ علیه? السلام ـ هم از طرف خداوند رسالت داشته ولی رسالت وی در سلسله رسالت بوده است نه آخرین حلقه.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
۱. محمد از نظر دیگران، واشینگتون، ازونیک امریکائی.
۲. محمد ـ صلی الله علیه و آله ـ المثل الکامل.
۳. الابطال، ستر کارلیل انگلیسی.
۴. الاسلام، کنت هانری دو کاستری.
۵. محمد و مسلمانی، اثر بورس ورث اسمیث.
۶. حبقوق النبی الاصحاح
۷. کتاب هوشع.
[۱]. www.farsi bookکتاب مبانی انجیل htm. یا www.farsi bible baisices shudy 7-1- ad test a ment propbedies of jesus. Htm.
[۲]. همان.
[۳] . فخر الاسلام، انیس الاعلام، دو جلدی، برای پیشگویی، سایت اینترنتی بشارت مسیح.
[۴] . دایره المعارف بزرگ فرانسه، ج ۲۳، ص ۴۱۷، به نقل از سایت بشارت مسیح.
[۵] . انجیل یوحنا، الاصحاح، ص ۱۴ آیه ۲۵ و ۲۷.
[۶] . همان.
[۷] . همان.
[۸] . الکامل، ابن اثیر، ج۲، ص ۴۴، پیش گوئیها.
[۹] . انجیل، ترجمه سردار کابلی، ۳۹/۱۴، – ۳۹: ۱۶ و ۲۶، و ۴۱: ۳۳ و ۴۴: ۳۰، ۶: ۵۴، ۷: ۵۵، ۹۷ :۱۶، ۹۷: ۱۸، ۹۷: ۱۹، ۱۱۲: ۱۷ و ۱۳: ۱۵ و ۱۳۶: ۱۸ و ۱۶۳: ۸ و ۲۲۰: ۲۰. رجوع شود.
[۱۰] . ابوطالب التجلیل، براهین اصول المعارف الالهیه و العقائد الحقه للامامیه، ج اول، ص ۲۲۲، و برای اطلاع بیشتر به کتاب قطب الدین الراوندی، الخرائج و الجرائح، ج۱، ص۷۹ رجوع شود.
[۱۱] . همان، ص ۲۱۶ و ۲۱۷.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

اشتراک گذاری این صفحه در :
ما را در رسانه های اجتماعی دنبال کنید
اسکرول به بالا