پرسش . قابض ارواح کیست؟
پاسخ: بنابر آنچه گذشت قرآن کریم قبض روح را گاهی به خدای تعالی نسبت میدهد و گاهی به ملک الموت (عزرائیل) و گاهی به فرشتگان. در یک آیه میفرماید: «اللَّهُ یَتَوَفَّی الْأَنفُسَ حِینَ مَوْتِهَا… » (زمر: ۴۲) خداوند جانها را در هنگام مرگ توفی میکند… و در آیه دیگری میفرماید: «قُلْ یَتَوَفَّاکُم مَلَکُ الْمَوْتِ الَّذِی وُکِّلَ بِکُمْ ثُمَّ إِلَی رَبِّکُمْ تُرْجَعُونَ» (سجده: ۱۱) بگو: فرشته مرگ که برشمامأمورشده است روح شما را قبض میکند، سپس به سوی پروردگارتان باز میگردید. و بالاخره در آیات دیگری میفرماید: «وَهُوَ الْقَاهِرُ فَوْقَ عِبَادِهِ وَیُرْسِلُ عَلَیْکُمْ حَفَظَهً حَتَّی إِذَا جَاءَ أَحَدَکُمُ الْمَوْتُ تَوَفَّتْهُ رُسُلُنَا وَهُمْ لاَیُفَرِّطُونَ» (انعام: ۶۱ ) و او خدایی است که بر بندگانش سیطره دارد و برای حفظ شما فرشتگانی را میفرستد؛ تا زمانی که مرگ یکی از شما فرارسد، فرستادگان ما (فرشتگان) جان او را میگیرند و در این امر کوتاهی نمیکنند. همچنین میفرماید: «الَّذِینَ تَتَوَفَّاهُمُ الْمَلاَئِکَهُ ظَالِمِی أَنفُسِهِمْ… » (نحل: ۲۸) کسانی که فرشتگان جانشان را میگیرند در حالی که به خود ستم کردهاند… و «الَّذِینَ تَتَوَفَّاهُمُ الْمَلاَئِکَهُ طَیِّبِینَ… » (نحل: ۳۲) کسانی که فرشتگان جانشان را میگیرند در حالی که پاک و پاکیزه هستند… .
حال چه کسی جان انسان را میگیرد؟ آیا تناقضی در آیات مذکور وجود دارد؟ پاسخ این است که خیر. فاعلیت خداوند و ملک الموت و اعوان و انصارش در طول هم است نه در عرض هم.
توضیح اینکه فاعل و قابض ارواح مستقلا و بالذات تنها خدای تعالی است و ذات حق تعالی افعال خود را توسط اسباب و مدبّرات امر انجام میدهد و در اینجا آن سبب، فرشته مخصوص مرگ یعنی حضرت عزرائیل علیه السلام است که او نیز این وظیفه را با کمک و به وسیله گروهی از فرشتگان و رسولان الهی انجام میدهد و از آنجا که روح افراد با هم متفاوت است، ارواح بعضی انسانها همانند انبیاء و ائمه علیهم السلام بسیار با عظمت میباشد و بدیهی است که قابض این ارواح نیز متناسب با خود آنها است. چنانکه قابض ارواح مؤنین که مشمول رحمت و نعیم الهی هستند با آنها سنخیت داشته و از فرشتگان رحمت خواهد بود. و لیکن قابض ارواح معاندین که مشمول غضب و نقمت الهی هستند متناسب با آنها از فرشتگان عذاب میباشد.
این مطلب در روایات نیز به همین صورت مورد اشاره قرار گرفته است.امیرالمومنین علیه السلام در پاسخ شخصی (زندیقی) که در باره آیات به ظاهر متناقض (متشابه) قرآن پرسشهایی داشت، مطلب را توضیح داد و از جمله در پاسخ این پرسش که چرا در قرآن قبض روح گاهی به خدا و گاهی به ملک الموت و گاهی به سایر فرشتگان نسبت داده میشود؟ فرمود: « … فامّا قوله: اللّه یتوفی الانفس حین موتها «و قوله (یتوفیکم ملک الموت) و (توفته رسلنا) (و الذین تتوفیهم الملائکه طیبین) (و الذین تتوفیهم الملائکه ظالمی أنفسهم) فهو تبارک و تعالی أجل و أعظم من أن یتولّی ذلک بنفسه، و فعل رسله و ملائکته فعله، لأنّهم بأمره یعملون، فاصطفی جلّ ذکره من الملائکه رسلاً و سفره بینه و بین خلقه و هم الذین قال اللّه فیهم: (اللّه یصطفی من الملائکه رسلاً و من الناس)، فمن کان من أهل الطاعه تولت قبض روحه ملائکه الرحمه، و من کان من أهل المعصیه تولت قبض روحه ملائکه النقمه، و لملک الموت، اعوان من ملائکه الرحمه و النقمه، یصدرون عن امره، و فعلهم فعله و کلّ ما یأتون منسوب الیه و اذا کان فعلهم فعل ملک الموت و فعل ملک الموت فعل اللّه، لأنّه یتوفی الأنفس علی ید من یشاء و یعطی و یمنع و یثیب و یعاقب علی ید من یشاء، إنّ فعل مناؤ فعله، فما یشاؤن إلّا ان یشاء اللّه …» (احتجاج طبرسی ص ۲۴۷.) حضرت در چگونگی جمع بین آیات فرمود: مفهوم سخن خدای تعالی آنگونه نیست که تو تصور کرده ای! خدای تبارک و تعالی جلیلتر و بزرگتر از آن است که خود بنفسه متولی این امر (قبض روح انسانها) شود؛ در حالی که کار رسولان و فرشتگان او (در واقع) کار خود او است. زیرا آنان بر طبق فرمان او عمل میکنند. پس خداوند جلّ ذکره از بین فرشتگان، رسولان و سفیرانی برگزیده است تا بین او و بین خلقش واسطه باشند و اینها همانها هستند که خداوند درباره ایشان فرمود: خداوند از فرشتگان و ازمردم رسولانی را برگزیده است. آنگاه هر که از أهل طاعت باشد،متصدی قبض روح او فرشتگان رحمت هستند و آنکه اهل گناه و نا فرمانی باشد متولی قبض روحش ملائکه عذاب میباشند و برای فرشته مرگ یارانی و همکارانی از فرشتگان رحمت و عذاب وجود دارد که به فرمان او صادر میشوند و فعل آنها همگی فعل او است و تمامی آنچه انجام میدهند منسوب به اوست و در این صورت فعل آنها فعل فرشته مرگ و فعل ملک الموت فعل خدا است. زیرا او است که جانها را توسط هر که بخواهد میگیرد و میبخشد و منع میکند و ثواب میدهد و عقوبت میکند توسط هر که بخواهد و حتماً فعل کسانی که امین او هستند، فعل خود او محسوب میشود. پس چیزی را نمیخواهند مگر آنچه را که خدا بخواهد.