امام علی و امور اطلاعاتی، امنیتی

امام علی و امور اطلاعاتی، امنیتی

نفوذ نیروهای اطلاعاتی در داخل خاک دشمن
راه پیروزی بر دشمن تنها نبرد مسلّحانه نیست، بلکه باید دشمن را، و تحرّکات آشکار و پنهان او را شناخت که این مسئله، (ضرورت وجود نیروهای اطّلاعاتی در داخل خاک دشمن) را می‌طلبد.
امام علی علیه السلام هم در داخل مرزهای کشور اسلامی از نیروهای اطّلاعاتی کمک می‌گرفت تا بر امور جاری کشور، و روش مدیران حکومت، نظارت کند، و هم در خارج از مرزهای کشور، در درون خاک دشمن دارای نیروهای اطّلاعاتی با تجربه بود که همواره تحرّکات دشمن را زیر نظر داشت. در اینجا توجّه به برخی از نمونه‌ها ضروری است، مانند:

کشف توطئه بر ضد فرماندار مصر
معاویه تاخواست توطئه‌ای علیه (قیس بن سعد)، فرماندار مصر سامان دهد، و او را لکّه دار کند و متّهم به همکاری سازد که سرانجام حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام را دچار یک حرکت انفعالی کرده تا قیس راعزل کند، وبا ظهور هرج و مرج در مصر، بتواند به مصر یورش برد. نقشه معاویه افشاء شد، زیرا این توطئه را نیروهای اطّلاعاتی امام علی علیه السلام از شام به امام گزارش دادند. (۱)

کشف توطئه در مراسم حج
در مراسم حج، معاویه نقشه‌ای طرح کرد که برخی از نیروهای وفادارش به بهانه مراسم حج به میقات و عرفات و منی رفته، مردم را برضدّ حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام بشورانند.
امّا قبل از حرکت هیئت تبلیغی معاویه، نیروهای اطّلاعاتی برون مرزی امام علی علیه السلام به او گزارش دادند و امام علی علیه السلام به فرماندار مکّه «قثم بن عباس» نوشت:
«پس از یاد خدا و درود، همانا مأمور اطّلاعاتی من در شام بمن اطّلاع داده که گروهی از مردم شام برای مراسم حج به مکّه می‌آیند، مردمی کوردل، گوشهاشان در شنیدن حق ناشنوا، و دیده‌هایشان نابینا، که حق را از راه باطل می‌جویند، و بنده را در نافرمانی از خدا، فرمان می‌برند دین خود را به دنیا می‌فروشند، و دنیا را به بهای سرای جاودانه نیکان و پرهیزکاران می‌خرند، در حالیکه در نیکی‌ها، انجام دهنده آن پاداش گیرد، و در بدیها جز بدکار کیفر نشود. پس در اداره امور خود هشیارانه و سرسختانه استوار باش، نصیحت‌دهنده‌ای عاقل، پیرو حکومت، و فرمانبردار امام خود باش، مبادا کاری انجام دهی که به عذرخواهی روی آوری، نه به هنگام نعمت‌ها شادمان و نه هنگام مشکلات سُست باشی. با درود» (۲)

برخورد با جاسوس
یکی از فرمانداران حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام به نام «مصقله بن هبیره» به سوی شام گریخت، و از نزدیکان و مقرّبان معاویه شد. آنگاه تلاش کرد تا برادرش «نعیم بن هبیره» را که در کوفه بود تشویق به فرار کند.
مردی به نام «جلوان انصاری» را که از نصارای «قبیله تغلب» بود، انتخاب و به داخل مرزهای عراق و کوفه نفوذ داد، تا به بهانه نامه رسانی، از اوضاع داخلی کوفه اطّلاعات به دست آورد. این جاسوس توسّط نیروهای امام علی علیه السلام دستگیر شد و اعتراف کرد.
حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام دستور داد او را مجازات کنند، (۳) که پس از آن دچار بیماری شد و درگذشت. برادر مصقله نامه اندوهناکی به او در شام نوشت و ماجرا را باز گو کرد. (۴) باید توجه داشت که مجازات جاسوس در شرائط جنگی انجام شد.پی‌نوشت:
۱.    ناسخ التواریخ، ج ۲، ص ۲۲۸
۲.    نامه ۳۳ نهج البلاغه، معجم المفهرس مؤلف
۳.    در برخی از منابع آمده است که امام دستور به قطع دست جاسوس داد.
۴.    الفتنه الکبری، ترجمه، ج ۲، ص ۱۲۷

دیدگاه‌ خود را بنویسید

اشتراک گذاری این صفحه در :
ما را در رسانه های اجتماعی دنبال کنید
اسکرول به بالا