درسی از گاندی

درسی از گاندی

درسی از گاندی

گاندی در ۱۹ سالگی به انگلستان رفت او آرزویی جز تبدیل‌شدن به یک جنتلمن انگلیسی با نژاد هندی نداشت. در آن‌جا به تحصیل در رشته حقوق پرداخت. لباس‌های دوخت بمبئی‌اش را دور ریخت و یک کمد با لباس‌های جدید خرید. او ساعت‌ها جلوی آیینه می‌ایستاد تا یاد بگیرد که گره کروات را چگونه ببندد.

برای پذیرفته شدن در محافل اروپایی یک ویولن جدید خرید در یک کلاس رقص اسم نوشت و یک معلم فرانسه و یک معلم فن بیان استخدام کرد، اما بعد از مدتی فهمید که گنج خود را باید در هند جست‌وجو کند نه در لندن.

گاندی تصمیم گرفت به‌جای استفاده از پارچه‌های انگلیسی از پارچه‌ای که خود بافته استفاده کند. این اقدام ساده گاندی تبدیل به یک موج ملی شد و به‌زودی صنایع نساجی انگلیسی که در هند فعالیت می‌کردند به‌سوی ورشکستگی رفتند. این ابتکار گاندی چنان مؤثر بود که هنوز چرخ ریسندگی گاندی نماد انقلاب هند شناخته می‌شود. در بمبئی فقط در یک روز مردم ۱۵۰۰۰۰ طاقه پارچه انگلیسی را به آتش کشیدند. او بر تن پیروانش به‌جای یونیفرم‌های پرزرق‌وبرق با مدال‌های جورواجور، لباس‌هایی از پارچه‌های زمخت نخی پوشاند. آن لباس‌ها به همان سرعت که پیروانش را مشخص می‌کرد، از لحاظ روانی نیز در اتحاد آنان مؤثر بود. او گفت «آن‌هایی که با من همراه‌اند، باید بر زمین برهنه بخوابند، لباس‌های خشن بپوشند، در ساعات غیرمعمول از خواب برخیزند، غذایی مختصر و ساده بخورند و حتی مستراح‌هایشان را خودشان تمیز کنند.» از نگاه گاندی تجمل‌گرایی‌ها و فعالیت‌های شدید مادی روزمره فرصتی برای نیایش با حق برای غربیان باقی نگذاشته است. او می‌گوید این را می‌دانم که اگر هند به دنبال تجملات برود، به‌نوعی مردن تن در داده است.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

اشتراک گذاری این صفحه در :
ما را در رسانه های اجتماعی دنبال کنید
اسکرول به بالا