نذری با طعم کتاب و سینما و عشق
فاطمه دولتی
هر زمان که گره به کارش میافتاد، هر وقت حاجتی در دلش جوانه میزد «نذر» میکرد؛ یکبار آش رشته میپخت، گاهی قیمه و برنج اگر هم دستش خالی بود به یک دیس حلوا یا چند بسته نمک اکتفا میکرد، اما اینبار حال و هوایش متفاوت بود، او میخواست نذری ماندگار انجام دهد؛ نذری متفاوت از همیشه.
همین شد که معنای نذر را از چند نفر پرسید، امام جماعت محل میگفت «نذر یعنی انسان کار خیری را برای خدا بهجا آورد، یا کاری را که نکردن آن بهتر است برای خدا ترک کند.» او حالا میتوانست با توجه به این تعریف، نذرهای مختلفی انجام دهد.
دنیای نذر آنقدر رنگارنگ است که شاید با شنیدن آنها کمی تعجب کنیم. ما ایرانیها سالهاست که توزیع غذا بین مردم یا دادن پول به مستمندان را نذر میدانیم. به همین دلیل هم گاه از نذر کردن اجتناب میکنیم چون همیشه از پس هزینه نذرها برنمیآییم، اما آدمهایی در گوشه و کنار این شهر زندگی میکنند که با نذرهای جالب و تأثیرگذارشان چهره جدیدی از نذر را به نمایش گذاشتهاند تا یادمان باشد نذر کردن فقط خرج کردن پول نیست؛ گاهی یکقدم کوچک، خیر بزرگی را در پی دارد و گاهی یک نذر کوچک تا سالها ماندگار باقی میماند؛ نذری به نام نذر فرهنگی!