
از عدالت چه خبر
شاعری داشت وطن که همیشه می گفت ((اهل کاشانم من … پیشه ام نقاشی! سر سوزن ذ وقی …)) و همیشه پرسید: (( خانه دوست کجاست!))و همیشه ترسید: ((آب را گل نکنیم!)) در عوض من ا مروز نه همینک امروز همچنان باز هنوزدایمأ می گویم : اهل ایرانم من !
476 مقاله
شاعری داشت وطن که همیشه می گفت ((اهل کاشانم من … پیشه ام نقاشی! سر سوزن ذ وقی …)) و همیشه پرسید: (( خانه دوست کجاست!))و همیشه ترسید: ((آب را گل نکنیم!)) در عوض من ا مروز نه همینک امروز همچنان باز هنوزدایمأ می گویم : اهل ایرانم من !
براستی ای عزیز طه! ای یوسف کنعان! و ای نوح زمان! ایا برما فرصتی هست که گذشته را جبران کنیم؟ گذشته ای که با عدم شناخت امام حی و حاضر سپری شده است!! ایا ما را عمری هست که از خجالت براییم و خودمان را برای اینده ای درخشان اماده
فردین محمدتبار صدای پا می آید، و تو، به دنبال صاحب صدا تمام عمر حیرانی، دلت میخواهد بدانی که این صدا از کیست اما روزها در پی هم میگذرد و عمری در حسرت دیدار صاحب آن صدا میمانی. روزی از همین روزها، درجایی که صدای خوش پرندگان میآید، و گلهای
« لبیک ای آشنا لبیک !» فدای نگاهت ، نگاهم کن ! فدای صدایت ، صدایم کن ! مرابپذیر !… بنفسی انت … تو از ما جدائی و همواره با مائیبنفسی انت … تو ازما دوری و ازما به ما نزدیکتری بنفسی انت … تو نهایت اشتیاقی و نهایت انتظار
غریب شهادت شهد شیرین رضای حق است. شهادت عبارت تمام وکمال اعتماد واعتقادبه خداست. شهادت تکامل وجودی روح پرخروش و جوشش ،ولی در عین حال مطمئن و آرام شهید است. شهادت ارث بزرگ اولیـاء خداست. شهادت نهایت یک حماسه و ایثار است. شهادت غایت آرزوی رزمندگان راه خداست. شهادت فریاد
شهید امیر عبدالله ملتمسی «…. شهادت، اگر بیش از این برایت ضجّه نمیکنم، ببخش بر من که قلبم تیره است… میدانم اگر کسی تو را شناخت باید بخروشد، بستیزد، بسوزد، در دریای خون شنا کند تا به تو برسد. شهادت من از اینکه نامت را بر زبان آورم، شرم دارم؛
جام آزادی در آخرین روزهای اسارت که موعد تبادل اسرا نزدیک شد، بچهها مسابقهی فوتبال برگزار کردند که اسم آن را «جام آزادی» گذاشتند. وقتی عراقیها کاپ برنده را که بچهها آن را از آجر تراشیده بودند، از نزدیک دیدند، باورشان نمیشد که جام به این زیبایی از آجر درست
تسبیح سنگی یکی از بچهها تسیبح صد و یک دانهای را از سنگ درست کرده بود. روی دانههای آن اسم تعدادی از پیامبران حک شده بود. حدود پنج شش ماه روی آن کار کرده بود. در آغاز کار یک تکه سنگ را خرد میکرد، مدت دو سه ماه آن را
برق کش اردوگاه بین بچهها شخصی بود که در ایران برقکش بود. لذا در اردوگاه کل کارهای برقی به دست او انجام میشد. وضع سیمکشی آنجا خیلی بد بود و با کوچکترین اتصالی، برق کل اردوگاه قطع میشد. آن برادر که از بچههای شیراز بود سیمها را تعمیر میکرد. عراقیها
استقبال پرشکوه وارد شهرهای عراق که شدیم، ما را گرداندند. مردم از زن و بچه گرفته تا بزرگ و کوچک، با چشم حقارت به ما نگاه میکردند. بسیاری از آنها سنگ، میوهی گندیده، چوب و یا هرچه که به دستشان رسید، به طرف ما پرتاب کردند. با این استقبال فهمیدیم
آب گرم کن عراقیها در زمستان به ما آب داغ نمیدادند و آبگرمکنی هم بود که همیشه خراب بود. نفت هم به اندازهی کافی نمیدادند بلکه به اندازهای میدادند که مثلاً از صد و پنجاه نفر که میخواستند به حمام بروند، به هر نفر، هر ده روز یک پیت حلب
اولین نشست اجلاس کمیته سیاسی جنبش عدم تعهد اولین نشست اجلاس کمیته سیاسی جنبش عدم تعهد که با حضور نمایندگان ۱۰۱ کشور عضو جنبش در تاریخ ۱۳/۶/۱۳۶۵ در «حراره» آغاز شد،بعد از بررسی نظر ایران و عراق درباره پیشنویس قطعنامه نهایی اجلاس سران در مورد جنگ دو کشور ایران و
اولین گروه از نیروهای پناهنده رادیو صدای اهواز در سوم مهرماه سال ۱۳۵۹ اعلام کرد:در پی پخش پیام امام که طی آن از پرسنل مسلمان ارتش عراق خواسته شده بود تا به نیروهای ارتش جمهوری اسلامی ایران بپیوندند، صبح امروز دویست تن از ارتش عراق با شعار درود بر خمینی
اولین عملیات نیروی هوایی ارتش نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران تنها به فاصله دو ساعت پس از اولین حمله دشمن در بعدازظهر روز ۳۱ شهریور در اولین عملیات خود دو پایگاه مهم هوایی عراق به نامهای «الرشید» و «شیبه» را آماج حملات کوبنده و بمبهای آتشین خود قرار داده
اولین شلیک در جنگ ملک حسین پادشاه وقت اردن شلیککننده اولین گلولهای بود که از یک دستگاه تانک در جنگ ایران و عراق شلیک شد.حامد المجبوری وزیر خارجه عراق در گفت و گو با روزنامه الحیات گفت :«۲۲ سپتامبر ۱۹۸۰ (۳۱ شهریور ماه ۱۳۵۹) بود که صدام و ملکحسین در
اولین داستان جنگ شهرها نخستین داستانی که با این موضوع محوری به صورت کتاب انتشار یافت حمله هوایی (۱۳۵۹) نوشته حسین داریان بود. اولین درخواست تشکیل جلسه شورای امنیت تعامل جمهوری اسلامی ایران با سازمان ملل متحد به ویژه تحریم نشستهای شورای امنیت از جانب ایران، سرانجام با سرنگونی هواپیمای
اولین تمبر دفاع مقدس برای اولین بار به منظور بزرگداشت فداکاری رزمندگان اسلام یک قطعه تمبر به ارزش پنج ریال در تیراژ پنج میلیون چاپ و عرضه شد. بر روی این تمبر که به مناسبت هفته جنگ در روز ششم مهر ۱۳۶۲ به چاپ رسید، آرم هفته جنگ با آیه
اولین اعلام نقص صریح پروتکل ۱۹۲۵ ژنو دکتر ولایتی در کنفرانس خلع سلاح ژنو خواستار برخورد قاطعانه مجامع بینالمللی با عراق در به کارگیری سلاح شیمیایی شد دکتر ولایتی اعلام کرد که از زمان تأسیس سازمان ملل متحد این اولین بار است که نام یک کشور رسماً به عنوان ناقص
اطلاعیه ستاد امنیت با آغاز تجاوز دشمن به میهن اسلامی، ستاد امنیت در سراسر کشور تشکیل شد و در اولین اطلاعیه خود مورخه ۳۱/۶/۱۳۵۹ ضمن اعلام موجودیت اسامی اعضا ستادرا اعلان نمود. ستاد عملیاتی امنیت تهران در وزارت کشور تشکیل شد و اطلاعیهای جهت رعایت قوانین از طرف مردم و
عزرائیل خمپارهٔ ۶۰، توپ فرانسوی، نامرد هم به آن میگفتند، گلولهای که مثل جناب عزرائیل بیخبر و بیصدا یک مرتبه از راه میرسید و نفسهای زکیه را با خود میبرد. این تعبیر در قیاس با سایر گلولهها گفته میشد که قبل از آمدن، با سوت و سر و صدای خود
آقای قیلوله روایتی از معصوم (ع) در باب استحباب خواب قبل از ظهر به نام خواب قیلوله وجود دارد، بر اساس همین روایت، کسی که در وسط روز، قبل از ظهر در منطقه میخوابید، تا مدتی با عبارت «آقای قیلوله» خطاب میشد. آدم بیدار کن نمازشب خوان _ کسی که
مهر شکونی کردن بسیار اهل نماز و سجدههای طولانی بودن و دائم سر بر آستان دوست ساییدن. میگفتند فلانی بر اثر کثرت عبادت و سر بر مهر داشتن، مهر را خرد و خمیر میکند! ماهی گیر کسی که در یک غذای آبکی، تندتند با قاشق در جستوجوی گوشتهای آن بود.
ریادون نمکدان. نمک را به اعتبار استحباب میل آن قبل از غذا و احیاناً تظاهر به آن میگفتند ریا و نمکدان را به اعتبار اینکه نمک رادر خود دارد، میگفتند ریادون. رنگی تعریف کردن خاطرات را با آب و تاب تمام و ذکر همهی جزئیات، حالات و حرکات مخصوص به خودشان
پشه زده مجروح شده، نوعی تحقیر دشمن بود یا به چیزی نگرفتن زخم و جراحتی که تفنگ و توپ و تانک او به بار میآورد، هر چند کاری و مردافکن! پیاز مداح گردان، البته به مزاح، اشارهای بود به بعضی از مداحان که کارشان درآوردن اشک نیروها بود و برای
آش خرگوشی آش و خوراک. غذایی که در آن از هویج زیاد استفاده میشد، معمولاً هویجها را درشت درشت و در کنار سیب زمینی و لوبیا در آن خرد کرده بودند و آدم را به یاد غذای خرگوشها میانداخت. منبع :کتاب اصطلاحات جلد ۲ صفحه ی ۱۷ اصلاح دامادی اصلاح سر
توپ دستی سلاح ام یک اصطلاح پیشمرگان کرد است و حکایت از لگدزدن این سلاح هنگام تیراندازی است. منبع: کتاب اصطلاحات جلد ۱ صفحهٔ ۶۱ ترکش طلایی به ترکشهای ریز و ناز و دوستداشتنی که بدون رنج و زحمت بود گفته میشد. منبع: کتاب اصطلاحات جلد ۱ صفحهٔ ۵۹ تنبلیغات
بسم الله ریا بفرما نمک میل کن با غذا. بیا با نمک شروع کن به خوردن طعام. کنایه از احتمال ریا شدن یا ریا کردن است. با این عمل مستحب در آداب غذا خوردن و در حقیقت نوعی تأکید غیر مستقیم بر انجام امور مستحب و ممدوح بود و روشی
خال هندی جای تیر سلاح سیمینوف و تفنگ قناصه بر پیشانی را به خال هندی تعبیر میکردند و این نوع شهادت را زیبا تلقی کرده و آن را به فال نیک میگرفتند. خمپارهٔ ۶۰ کسی که سرزده و ناگهانی وارد سنگر یا چادر میشد و در چشم به هم زدنی
**از کجا بگویم، از کودکیشان که در فقر و تنگدستی گذشت و یا جوانیشان که در میان آتش خمپارههای دشمن بعثی سپری شد. **پدرشان همیشه روزهای جمعه، مغازه را تعطیل میکرد و بچهها را به نماز جمعه میبرد. شاید حضور در جلسات مذهبی باعث شد فرزندانم تشنه انجام فرامین الهی
*** قبل از آشنایی با پرویز، با رجب جورسرا ازدواج کردم. مسئول حزب جمهوری اسلامی در شهر عباس آباد. رجب اهل دعا و نماز شب بود. چهرهای نورانی داشت. شاید کسی باور نکند، اما من فردی به مؤمنی او ندیدم. رجب سه ماه بعد از مراسم عقدمان در عملیات بیتالمقدس