تعصب
پرهیز از تعصب [بی جا و بی مورد] مَن تَعَصَّبَ أو تُعُصِّبَ لَهُ فقَد خَلَعَ رِبْقَ الایمانِ مِن عُنُقِهِ.(۸/۳۷۹۴؛ کافی: ۲/۳۰۸) کسی که تعصّب بورزد یا برایش تعصّب بورزند، حلقه ایمان را از گردن خویش باز کرده است. خالی کردن قلب از تعصب [بی جا و جاهلیت]