
وداع
حتی خداحافظی هم نکرد. در را که باز کردم او نبود. خانه ساکت بود و کفشهایش توی جاکفشی جفت نبودند. جایش خالیست حالا که نگاه میکنم به خانهمان به اتاقش، حالا که نگاه میکنم و میبینم که کتابهایش دست نخورده، به انتظار او ماندهاند، میفهمم که چه قدر جایش خالی