
زیر نور فانوس
از پنجره اتاق بیرون را نگاه میکنم، هاله ای از دود، ساختمان ها را در آغوش گرفته است. انگار شیمیایی زده اند. یکی فریاد میزند : شیمیایی ! شیمیایی ! . همه ماسک میزنند به جز راننده بلدوزری که در حال زدن خاکریز است. در همین لحظه یک نفر با