دسته بندی :نبرد

14 مقاله

عاشق نبرد

عاشق نبرد

فرزند اولم علی روز تولد حضرت رسول به دنیا آمد، دو هفته بعد از تولد علی منوچهر تصمیم گرفتم به جبهه برود اما من موافق نبودم به همین علت اصلاًجوابی به صحبت هایش نمی‌دادم. یک روز منوچهر موقع نماز خواندن در حالیکه گریه می‌کرد گفت:«خدایا من چکارکنم؟» خیلی بی‌غیرتی است

نبرد آخرالزمان

نبرد آخرالزمان

اشاره: طی سالهای اخیر، انتشار برخی مقالات و اخبار پیرامون واقعه «آرماگدون» ذهن بسیاری از علاقمندان به پیشگوییهای مربوط به آخرالزمان را متوجه این واقعه کرده است و حتی، برخی را واداشته که به دنبال کشف ردپای این پیشگویی مورد ادعای مسیحیان صهیونیست در میان اخبار، متون و روایات اسلامیبرآیند

نبرد در جبهه آرماگدون

نبرد در جبهه آرماگدون

همزمان با اوج گیری روزافزون جنگ رسانه ای مسیحیان صهیونیستی برای ترویج ایده شیطانی «سال ۲۰۱۲ سال آخر الزمان» جای بسی تاسف دارد که گروهی آگاهانه یا ناآگاهانه به جنگ رسانه ای صهیونیست ها دامن زده و عملا با تولید مستندی نامعتبر، جنگ آرماگدونی محافل شیطانی صهیونی و ماسونی را

آداب جبهه 7

آداب جبهه ۷

مراعات مخاطبان در نامه‌هایی که نیروها عموماً به خانواده می‌نوشتند، به نحو قابل قبول و دور از اغراقی سعی داشتند به آن‌ها بفهمانند که از ناحیه‌ی فرزند خود هیچ احساس نگرانی نداشته باشند، بعد شروع می‌کردند به شمردن بعضی امکانات و بیان خاطرات و حال خوشی که با دیگر هم‌سنگران

داستان های صدر اسلام 17

داستان های صدر اسلام ۱۷

خیر و نیکی     روزی گروهی از اصحاب به دیدار ابن مسعود رفته بودند، ابن مسعود از آنان پرسید : «آیا با هم نشست و برخاست می‌کنید و جلسه دارید؟» گفتند: «آری، این را ترک نمی‌کنیم.» پرسید: «آیا به دیدار یکدیگر می‌روید؟» گفتند: «آری، ای ابا عبدالرحمن گاهی اتفاق می‌افتد

داستان های صدر اسلام 16

داستان های صدر اسلام ۱۶

شهادت بر او     ولید بن عقبه در زمان حکومت عثمان والی کوفه بود یک روز صبح نماز را در حالت مستی اقامه نمود و به جای دو رکعت چهار رکعت نماز خواند و بعد گفت:«می‌خواهید بیشتر بخوانم». این خبر در شهر پیچید،« ابوزبیب بن عوف» و «جندب بن زهیر

داستان های صدر اسلام 13

داستان های صدر اسلام ۱۳

شهادت     قبیله «بنی لحیان» با مکر، ۶ تن از قاریان قرآن را از مدینه خارج نمودند، خبیب نیز در میان آنها بود، این گروه تعدادی از مسلمین را به شهادت رسانده و دو نفر دیگر را در مکه به مشرکان فروختند، خبیب در طول ماههای حرام در خانه «ماویه»

داستان های صدر اسلام 12

داستان های صدر اسلام ۱۲

اهتزاز عرش     جنگ با بنی‌قریظه به حکم سعد بن معاذ آغاز شد، سعد به خیمه «کعیبه» (دختر سعد اسلمی) رفت. پیامبر(ص) پس از نبرد خندق دو مرتبه جراحت دست سعد را سوزاند اما هربار زخم عفونت می‌نمود. سعد در تاریکی شب در مقابل پروردگار به سجده افتاد و عرض

داستان های صدر اسلام 11

داستان های صدر اسلام ۱۱

منابع     زندگانی امام حسن عسگری، نویسنده: باقر شریف قریشی، مترجم: سید حسن اسلامی با خورشید سامراء، نویسنده: محمد جواد طبسی، مترجم: عباس جلالی منتهی الامال تحلیل از زندگانی امام حسن عسگری، نویسنده: باقر شریف قریشی، مترجم: محمد رضا عطایی.  محافظ جان پیامبر (ص)     علی (ع) از کودکی عادت

داستان های صدر اسلام 15

داستان های صدر اسلام ۱۵

زیباترین شهادت     پیامبر (ص) روزی در بازار شهر از مردی عرب اسبی خرید و به او گفت:«دنبال من بیا تا بهای خرید آن را به تو بدهم» در میان راه مرد عرب از پیامبر (ص) عقب ماند، گروهی از مردان بدون اطلاع از معامله پیامبر (ص) به او گفتند:«

داستان های صدر اسلام 9

داستان های صدر اسلام ۹

آماده نبرد  پیامبر(ص) در ماه شوال به یارانش اعلام نمود، تا برای جنگ با سپاه کفر آماده شوند، آن شب عبدالله در پوست خود نمی‌‌گنجید. پیامبر (ص) از آنان برای جنگ با کفار یاری خواسته بود و این برای او افتخاری بس عظیم به شمارمی‌رفت. پاسی از شب گذشته در

داستان های صدر اسلام 6

داستان های صدر اسلام ۶

مذاکره با ابن سعد  زمانیکه ابن سعد آب را بر روی سپاه امام بست، یزید با اجازه امام (ع) به نزد ابن سعد رفت تا با او مذاکره نماید و او را از این کار زشت باز دارد. اما سخنان یزید بر آنان مؤثر واقع نشد. زمانیکه یزید بازگشت، امام

داستان های صدر اسلام 5

داستان های صدر اسلام ۵

اولین بیعت کننده  پس از خواندن نامه امام حسین (ع) در منزل مسلم بن عوسجه، عابس به نزد مسلم بن عقیل رفت و گفت: «سپاس خدا را سزاست و ثنای من شایسته او باد. من از مردم به تو چیزی نخواهم گفت و نمی‌دانم چه در دل دارند، و چگونه

شلمچه

شلمچه

معرفی شلمچه … «شلمچه را می‌توان مرز خاکی و پاسگاه مرزی ایران و عراق تعریف کرد. شلمچه را می‌توان اولین محور تهاجم ارتش بعثی عراق به سرزمین جمهوری اسلامی ایران تعریف کرد و … اما نه!«شلمچه» سرزمین با شرافتی است که شرافت خود را از دو حادثه و دو قافله

اشتراک گذاری این صفحه در :
ما را در رسانه های اجتماعی دنبال کنید
اسکرول به بالا