بمیران و زنده کن !

بمیران و زنده كن !

نامه اى براى همه ى زمان ها ، برای همه جوان ها (۳)
در دو مقاله ی قبل به سه سفارش امام علی (ع) به فرزند گرامی شان و به تمام جوانان اشاره کردیم : “روح جستجوگری “،”عمل به واجبات ” و “مرور زندگی گذشتگان” . در ادامه ی مطالعه ی گزیده وار این نامه ی انسان ساز، به سفارشات دیگر امام ، ازجمله ” چنگ زدن به ریسمان الهى” ، “اهمیت پند و موعظه” ، ” سفارش به زهد ” ، ” یقین قلبی ” و ” یاد مرگ ”  می پردازیم :
پسرم توصیه ى من به تو چنگ زدن به ریسمان الهى است که اگر آن را به دست آوردى دیگر چه رابطه اى محکم تر از رابطه تو با خدا یافت خواهد شد(۱) .
چرا به دنبال هر جنبنده اى رفته ایم؟، چرا به هر خس و خاشاکى دست انداخته ایم؟! چرا به هزاران ریسمان پوسیده چنگ زده ایم؟ و دامن معشوق را فراموش کرده ایم؟؟!! از ارتباط با او چه ضررى دیده ایم که دل به عشق غیر او سپرده ایم؟!
صاحب دلى نماز صبح را در حرم مطهر امام رضاعلیه السلام در مشهد خواند و ساعت ۱۰ صبح در قم بر منبر بود! وقتى از او راز چگونگى این مقامات را پرسیدند، گفت: رابطه ام را با خدا اصلاح کردم او هم امورم را اصلاح کرد!! او این جملات را به سادگى تمام ابراز مى کرد بدون اینکه به رازهاى نهفته در دل اشاره اى کند یا به این مقامات مباهات نماید.
این ها واقعیت هاى زمان ماست، این ها افسانه هاى صدها سال پیش نیست این ها حالات صحابى پیامبر و امامان نیست… این ها احوال مردان روزگار خودماست.
اگر تصمیم بگیریم کارهاى نادرست را کنار بگذاریم، اگر تصمیم بگیریم اعمال پسندیده را روش خویش سازیم و اگر همه را فقط براى خشنودى خدایمان انجام دهیم، این آثار را در زندگى خویش خواهیم یافت.این مسایل را مى توان تجربه کرد و باید تجربه کرد(۲) در زندگى روزمره، در کسب و کار… در درس خواندن… در خانواده… در دوستى ها… و در همه ى لحظات زندگى… اینها براى شنیدن و خواندن نیست براى عمل کردن است.
انسان در همین زندگى روزمره و در همین رفتارهاى معمولى و عادى به مقامات معنوى دست پیدا مى کند، براى رسیدن به کمال ، نیازى به کارهاى خارق العاده و چله نشستن و ریاضت هاى غریب نیست. باید در زندگى روزمره ، همسان   همه ى مردم، مرد خدا باشیم.
 دلت را با پند زنده نما (۳)
آنچه دل را نیز حیات مى دهد و زنده نگه مى دارد، موعظه است، پند و اندرز پیاپى است.
قرآن زیباترین موعظه است، قرآن والاترین و بلندترین اندرزهاست، انس با قرآن، توجه به قرآن و خواندن آیاتى از آن – بخصوص اگر با تفکر همراه باشد – زنگار از دل مى زداید و آثارى شگرف از طراوت و زندگى برجاى مى گذارد.
خواندن آیات قرآن خود ارزش است و صواب زیادى براى آن ذکر شده است اما آنچه از درجه اهمیت بیشترى برخوردار است، مفاهیم کلمات الهى است. التزام به خواندن قرآن حتى یک آیه در روز! همراه با تفکر و تعمق در معنا، آرام آرام و گاه پرشتاب و سریع، اثر جان بخش خویش را ظاهر مى نماید.
فرزندم قلبت را با موعظه زنده گردان و با زهد بمیران (۴).
خدایا! این چه ترکیبى است که على (ع) آورده؟ قلب را زنده کنم یا بمیرانم؟! زندگى و مرگ نقیض همند، چگونه دلم را مخاطب هر دو کنم؟ چگونه از یک سو به زنده کردن دلم فرمان مى دهد و از سویى به میراندن آن؟
و چگونه دلم هم باید بمیرد و هم باید زنده شود؟؟ هم آغوشى مرگ و زندگى چه سان ممکن است؟؟!!…آه… شاید این دو در تالار دل در عرض هم قرار مى گیرند! آرى… زهد و موعظه در کنار همند، نه در امتداد هم.
اگر زهد و اندرز در دل جاى بگیرند که مى گیرند پس مرگ و زندگى هم با هم جمع مى شوند.میراندن با زهد، عین زنده کردن است.آرى… غیر از این نیست.
امام  على (ع) در بلیغ ترین و فصیح ترین بیانى که ممکن است ، زنده کردن دل را به میراندن آن با زهد تصویر کرده است، آیا مسیحاى موعظه، دلى را که با علایق خاکى و مادى، گرفتار مرگ شده، مى تواند با دم معجزه گر خویش، زنده گرداند؟ هرگز. زهد، بریدن وابستگى هاست، نه بریدن شریان زندگى، زهد، قطع دلبستگى هاست، نه جدایى از اجتماع و کار و تلاش.زهد عمل نیست، زهد یک روش است یک منش است یک اعتقاد و باور است، اعتقاد و باورى که در عمل انسان تأثیر مى گذارد و در کردار افراد، خود را نشان مى دهد. کسى که وابسته به دنیا نیست و دل به ظواهر فریبنده نبسته است، هر کارى نمى کند، هر سخنى نمى گوید و درِ خواستن ها را به مشت ذلت نمى کوبد.
یکى از راه هاى زهد براى جوان، روزه است. مزه مزه کردن گرسنگى و تشنگى به عشق محبوب، آغاز شیرینى براى قطع وابستگى ها و دلبستگى هاست و شروعى موفق براى بى اعتنایى به کشش هاى دنیایى…
قلبت را با یقین تقویت، با حکمت نورانى و با یاد مرگ خوار گردان(۵) . باورى محکم و دانشى حقیقت خیز، راه را براى انسان خواهان کمال، هموار مى کند و کدام باور محکم تر و چه علم و حکمتى نورانى تر از قرآن و کلمات اهل بیت؟ اما این دل گر چه قوى و نورانى شده است اما باید مرتب کنترل شود. غرور، برترى طلبى، زیاده خواهى، خود بزرگ بینى،… که تیرگى دل را به دنبال دارد، باید مهار گردد. این امر جز با یادآورى دایمى و دم به دم مرگ میسر نیست، باید همیشه و هر صبح و شام، خویش را مخاطب قرار دهیم که:
هان ! اى در محمل امن و آسایش غنوده و اى به تلاش دنیا و مادیات ایستاده! هشدار، پایان راه، مرگ و حرمان و جدایى است! تا کى دنیا را براى دنیا خواستن و تا کجا کار براى کار و زندگى براى زندگى! و تا چه اندازه تن به ذلت دادن؟ طلب دنیا براى دنیا طلبیدن! مذموم است، مردود است و در اندیشه اى آسمانى مطرود.
قلبت را با یقین تقویت، با حکمت نورانى و با یاد مرگ خوار گردان(۵) .
 یاد مرگ، انسان را از تلاش و کوشش در دنیا باز نمى دارد؛ بلکه او را وادار مى سازد تا فرصت اندک، سرمایه ى ناچیز و توان قلیل خویش را براى سفرى جاودانه به کار گیرد، و از قلب اقرار بگیر که ماندنى نیست و ناگوارى هاى دنیا را به او عرضه کن و او را از دگرگونى شب و روز و زشتى آن بترسان(۶) . به قلب خویش بفهمان که براى ماندن نیامده و براى رفتن پا در این عرصه نهاده است.
زشتى ها، پیچیدگى ها، و سختى ها را براى دلت بیان کن تا دنیا نزد او بى ارزش و بى بها جلوه کند، از جاده هاى ناهموار و تاریک زندگى برایش سخن بگو تا دل بر آن نبندد و عزم اُتراق نکند و سریع تر از آن گذشته، دل به آخرت بسپارد.
در مقاله ی بعد به  بررسی”چگونگى روابط اجتماعى و عملکرد صحیح و مناسب در قبال جامعه ” و ” پرهیز از سخن نادانسته ” خواهیم پرداخت .
پی نوشت ها :
۱- والاعتصام بحبله و اى سبب اوثق من سبب بینک و بین اللَّه ان اخذت به. رعد،۲۸
۲- به تعبیر مرحوم آیت اللَّه بهاء الدینى: تجربه، بهترین راه رسیدن به علم و یقین است.
۳- احى قلبک بالموعظه.
 ۴- احى قلبک بالموعظه و امته بالزّهاده. آل عمران، ۱۳۸
۵ – و قوّه بالیقین و نوّره بالحکمه و ذلّله بذکر الموت.
۶- و قرره بالفناء، و بصّره فجائع الدنیا و حذّره صوله الدهر و فحش تقلب اللیالى و الایام.
 
مقالات پیشین:
 مقاله اول (نامه اى براى همیشه)
 مقاله دوم (… که سر مى شکند دیوارش)
 
منبع : کتاب ” با جوان تا آسمان “– نویسنده :  آیت الله مهدی هادوی تهرانی، با تلخیص وگزیده گویی

دیدگاه‌ خود را بنویسید

اشتراک گذاری این صفحه در :
ما را در رسانه های اجتماعی دنبال کنید
اسکرول به بالا