تمام موجودات دارای علم و شعور و ادراکند؛ ما نمی فهمیم. «وَ إِنْ من شَیْءٍ إِلا یُسَبحُ بِحَمْدِهِ وَلَـ’کِن لا تَفْقَهُونَ تَسْبِیحَهُمْ؛ هیچ چیزی نیست مگر آنکه با حمد خدا تسبیح میگوید ولیکن شما مردم تسبیح آنها را نمی فهمید» (اسراء/۴۴).
«یُسَبحُ الرعْدُ بِحَمْدِهِ وَالْمَلَـ’ئِکَهُ مِنْ خِیفَتِهِ؛ رعد و آسمان غرشی که به گوش میرسد، به حمد خداوند تسبیح میکنند، و فرشتگان از خوف و خشیت حق با حمدِ خود تسبیح گویانند» (رعد/۱۳).
آری همینست که وجود و حیات و علم در همه موجودات ساری است؛ زیرا ایجاد نطق را تسبیح نمیگویند و همچنین شهادت نمی نامند. و بنابراین اساس، خداوند تعییب و تعییر میکند افرادی را که به موجودات بی جان عشق ورزیده و آنانرا عبادت کرده اند. «وَ مَنْ أَضَل مِمن یَدْعُوا مِن دُونِ اللَهِ مَن لاَ یَسْتَجِیبُ لَهُ إِلَی ‘ یَوْمِ الْقِیَـ’مَهِ وَ هُمْ عَن دُعَآِهِمْ غَـ’فِلُونَ * َ إِذَا حُشِرَ الناسُ کَانُوا لَهُمْ أَعْدَآءً وَ کَانُوا بِعِبَادَتِهِمْ کَـ’فِرِینَ؛ و کدام کس گمراه تر است از آن که غیر از خداوند کسی را بخواند که تا روز قیامت هم قدرت بر اجابت او را ندارد؟ و علاوه آنان تنبه و توجهی هم به خواندن اینان ندارند، و در زمانی که مردم برای قیامت محشور گردند، آنان دشمنان اینان بوده و از عبادت های اینان تبری جسته و نسبت به آن کافر میباشند» (احقاف/۵و۶).
و بنابراین اساس است که قرآن کریم عشق بازی و عبادت را با موجودات فاقد شعور و بی روح غلط میداند؛ قرآن میگوید: شما که این بت ها را می پرستید، عمل غلطی انجام میدهید! چون بت فاقد شعور و ادراک است. اگر واقعاً بدانید که این بت در عالم تسبیح دارد، شعور و ادراک و فهم دارد و بدانید که این شعور و فهم، علم و فهم خداست که در آن متجلی شده است، در این صورت سجده کردن بت سجده کردن خداست؛ چون وقتی شما به بت سجده کردید از نقطه نظر اینکه موجودی است ظلی و فانی و استقلال ندارد و فهیم است و قادر و عالم است به قدرت و علم خدا، و خلقتی است از مخلوقات خدا، و ربط با خدا دارد، و مرکز تجلیات نور و اسماء و صفات حق است؛ پس بنابراین دیگر از این جهت سجده شما با سجده خدا فاصله ای ندارد، چون ظهور خداست و شما به عنوان همین معنای ظهور بر آن سجده می کنید و از این آئینه و آیه خدا را مینگرید و مشاهده می نمائید، پس این سجده سجده به خداست. مانند امام و پیغمبر که توجه به آنان از جهت عنوان مرآتیت و آیتیت عین توجه به حق است.
«فَأَیْنَمَا تُوَلوا فَثَم وَجْهُ اللَهُ؛ به هر طرف که روی خود را به گردانید! پس آنجا وجه الله است» (بقره/۱۱۵). به هر جا که میخواهی سجده کن! به زمین سجده کن! به سنگ سجده کن! به بت سجده کن! تفاوتی ندارد! علت عدم جواز سجده به بت آنست که ما بت را موجود بی روح و بی ادراک می دانیم، و بنابراین انسان با روح و زنده و با شعور و ادراک سجده کند در برابر موجود فاقد این معانی، کُرنش کند در مقابل بت مرده، این غلط است؛ و از همین جهت است که قرآن از چنین سجده ای مؤاخذه میکند که: «أَمْوَ ‘تٌ غَیْرُ أَحْیَآءٍ وَ مَا یَشْعُرُونَ أَیانَ یُبْعَثُونَ؛ بت ها مردگانند، زنده نیستند، أبداً شعور و فهم ندارند که در چه وقت مبعوث میشوند» (نحل/۲۱). آن وقت شما می آئید و به آنها سجده می کنید؛ در روز قیامت همین بت ها که شما آنها را کور و کر و جاهل میدانید! و آنها را می پرستید و سجده می کنید! زبان در می آورند و به عبادتی که شما نموده اید کافر میشوند، چون دارای حیات و شعور و ادراکند؛ و این سجده ای که به آنها می کنید غلط است، الان آنها با زبان خود به شما میگویند: سجده نکنید! رد شوید! ما را در مقابل خدا قرار ندهید! ولی ما نمی فهمیم و به سجده می افتیم، در روز قیامت که چشم ملکوتی و گوش ملکوتی ما باز میگردد صدای آنانرا می شنویم و دور باش آنها را ادراک می نمائیم؛ «وَ کَانُوا بِعِبَادَتِهِمْ کَـ’فِرِینَ». میگویند: پروردگارا! ما اینها را به عبادت خود دعوت نکردیم؛ ما نسبت به این عمل کافریم! ما این عبادت ها را در دنیا مطرود میدانیم و محکوم می کنیم؛ این انسان بدبخت مسکین اشتباه کرده که ما را عبادت کرده است و ما از چنین عبادت هائی بیزاری میجوئیم. بت ها در آنجا تکلم دارند و سخن می گویند، و شهادت میدهند بر بطلان عبادت انسان نسبت به آنها.