توپ دستی , توپ همه‌کاره , توپ‌های حلبی , توپخانه خیالی , تیر خلاص

توپ دستي ,  توپ همه‌كاره , توپ‌هاي حلبي , توپخانه خيالي , تير خلاص

توپ دستی
عراقی‌ها در جبهه به اسلحه ژ- سه توپ دستی می‌گفتند و از آن ترس زیادی داشتند. وقتی برای دیده بانی به ما نزدیک می شدند، شعله‌پوش آن را باز می‌کردیم و چندین گلوله به طرفشان شلیک می کردیم.
چون صدای سلاح با این کار تقویت می‌شد آن‌ها فکر می‌کردند ما با دوشکا به آن‌ها شلیک می‌کنیم و می‌گریختند.
منبع: کتاب خلاقیت‌ها 

 

توپ همه‌کاره
پوکه‌های توپ موارد استفاده‌ی فراوانی داشت. پوکه‌ی توپ ضدهوایی ۵۷ را که حدوداً ۱۰ سانتی‌متر قطر و ۴۰ سانتی‌متر طول دارد، برای بزرگداشت یاد شهدا، به جای گلدان به کار می‌بردند.
از پوکه‌های طلایی توپ ۱۳۰ هم برای ساخت طاق نصرت، تزیین منطقه، نرده‌کشی، علائم راهنما و ….استفاده می‌کردند.
منبع: کتاب خلاقیت ها صفحه ۲۸۲ 

 

توپ‌های حلبی
پدرم برای این‌که سربازها گوششان به صدای توپ و تانک عادت کند، ورق های حلب را روی هم می‌انداخت و با سنگ روی آن ها می‌کوبید.
صدای وحشتناکی از آن برمی‌خاست.ابتدا، نیروها کلافه می‌شدند ولی بعد عادت می‌کردند و آمادگی بیشتری برای تحمل سر و صدای منطقه در آن‌ها به وجود می‌آمد.
منبع: کتاب خلاقیت‌ها 

 

توپخانه خیالی
بچه‌ها دو قطعه چوب بلند را به صورت توپ جنگی در نقطه‌ای قرار می‌دادند واطرافش را استتار می‌کردند.
این مجموعه از دور مثل سنگر توپخانه به نظر می‌رسید، در حدی که هلیکوپترها و هواپیماهای شناسایی دشمن از ترس به این سنگر نزدیک نمی‌شدند.
منبع: کتاب خلاقیت‌ها 

 

تیر خلاص
در عملیات نصر۸ بی‌سیم‌چی گروهان و کلی از افراد در محاصره‌ی نعل‌السبی قرار گرفتند و اکثراً شهید شدند. بی‌سیم‌چی ما که دید عراقی‌ها برای زدن تیر خلاصی آمده اند سریع رمز بی‌سیم را زیر خاک مخفی کرد و شهیدی را روی خود انداخت.
عراقی‌ها دو تیر خلاص به آن شهید و بی‌سیم‌چی که نامش سالمی بود زدند. بعد از مدتی ناگهان بی‌سیم به صدا درآمد و او گفت که من زنده ام، بچه‌ها شهید شده‌اند، راه را به من نشان بدهید که بیایم. بعد متوجه شدیم که تیر خلاص او به کلاه آهنی‌اش خورده و از کنار گوشش رد شده است.
منبع: کتاب خلاقیت‌ها 

 

دیدگاه‌ خود را بنویسید

اشتراک گذاری این صفحه در :
ما را در رسانه های اجتماعی دنبال کنید
اسکرول به بالا