حج، میعادگاه توحید (۳)

حج، ميعادگاه توحيد (3)

برای اتصاف به صفت حاجی و دستیابی به چنین مقام والایی، باید زحمتها کشید و رنجها متحمل شد؛ از خود بیرون آمد و با خدا یکی شد؛ ناخالصیهای وجود را در آتش عشق سوزاند و مصفا شد؛ دل را از هر آنچه غیرحق است، خالی کرد و بذرهای محبت محبوب را در آن نشاند؛ جسم و جان را در دریای رحمت پروردگار، تطهیر کرد؛ لباس نشان را از تن به درآورد و با تن پوشی از “سفیدی” بی نشان شد؛ در برابر وسوسه ها، تمایلات درونی، کششهای نفسانی، عافیت
جویی ها و راحت طلبی ها، ایستادگی کرد و با ایمان استوار و توکل راسخ، نیتی خالص و انگیزه ای مقدس، لحظه ای از تلاش، در عرصه های صدق و صفا و مروت و ایثار غافل نماند.
اگربه حقیقت به حج آمده ای و می خواهی به منزلت و مقام حاجی مفتخر شوی و این نشان عزت را درون سینه ات جای دهی، باید تمرین و تجربه دیگری را آغاز کنی.
تو خود نیک می دانی که “بل الانسان علی نفسه بصیره”، دیگران نیز
می دانند و همه روان شناسان و روان درمانگران نیز بیان می دارند که اساسی ترین آسیبهای شخصیتی، مهمترین آفات اخلاقی و مستعدترین زمینه های کجروی و انحرافهای رفتاری انسان، در همه زمانها و مکانها، ریشه در برخی ویژگیها و عقده های روانی و عدم مهار بعضی از تمایلهای نفسانی دارد.
و خداوند منان، صورتگر شاکله آدمی و آگاه بر همه قوانین حاکم بر نفسانیات و ویژگیها و نیازهای فطری انسان، می خواهد که انسان متمکن درفرایند “حاجی شدن”، در یک ابتلا و امتحان بزرگ، خانه دل را زیر و زبر کند و بر همه کششهای درون و محرکهای بیرون و آسیبهای رشد و تعالی شخصیت، چیره و حاکم شود.
از همین روست که در طریق “حاجی شدن”، و مصونیت یافتن از آسیب پذیریهای روانی و اجتماعی، انسان باید آنگاه که لباس بی نشان احرام بر تن می کند و تیرگیها را زدوده، با سپیدی همراه می شود، مقابله و مبارزه با آفتهای شخصیت متعادل و متعالی را تمرین و تجربه کند. آنکه می خواهد حاجی شود، باید:
– از خودبینی و خودآرایی پرهیز کند.
– از راحت طلبی و عافیت جویی به دور باشد.
– از خودآزاری و دیگر آزاری اجتناب ورزد.
– از اندیشه تخریب و تهاجم و پرخاشگری آزاد باشد.
– از هوسها و کششهای جنسی رها باشد.
– از تفاخر و برتری طلبی و خود بزرگ بینی مبرا باشد.
– از تظاهر، تزویر، تحقیر و توهین جدا باشد.
غالب بودن این ویژگیها در زندگی فردی و اجتماعی، اصلی ترین آفات رشد و اساسی ترین آسیبهای شخصیت انسان است و حاجی، کسی است که تمرین بسیار در زدودن آفات رشد، استیلا بر کششهای نفسانی و محرکهای اجتماعی و تجربه برادری و برابری، صفا و پاکی، مروت وا یثار، زندگی هدفمند و خدامحور، ستیز با شیاطین سرکش نفس و دشمن معنویت، انزجار و تبری جستن از مشرکان و ظالمان و طاغیان عصر، آماده قربانی کردن عزیزترین هستی خویش می گردد.
قربانی کردن، مرحله ای با شکوه از فرایند پرعظمت حج است. اینک که می خواهی حاجی شوی و به مقام والای ابراهیمی نایل گردی، در صف منادیان راستین “لااله الا ا…” قرار گیری و از سویدای دل، لبیک حق گویی، باید نشانه توفیق درپالایش وجود و غلبه بر همه کششهای نفسانی و محرکهای روانی و اجتماعی و به نشانه صیقل دادن جسم و جان و اخلاص و یکتاپرستی، اسماعیلت را قربانی کنی؛ که ابراهیم چنین کرد.
عزیزترین هستی ابراهیم (ع)، در پایان یک عمر انتظار و یک قرن تلاش و رنج و محنت، فرزندی نیکو سیرت بود؛ اما او در صحنه امتحان، با وجود همه دلبستگی ها، آماده شد تا ریشه ها و رگه های وابستگی به فرزند را قطع کند که ندا آمد: ای ابراهیم، تو پیروزی! به جای اسماعیلت، گوسفندی قربانی کن.
در طبق اخلاص بگذار، هر چه و هر که باشد: سرمایه ات، فرزندانت، همسرت، مقامت، آبرویت، شغلت، شهرتت، فزون خواهی ات، خودکامگی ات و…
حال که می خواهی حاجی شوی، به برترین منزلت و مقام در جامعه مسلمانان نایل شوی و عزت اسلامی نصیبت گردد، به اسماعیلت بیندیش؛ خالصانه و مخلصانه تأمل کن؛ آری، اسماعیل خود را- هرآنچه هست- درمسلخ عشق و ایثار قربانی کن.
اینک با توفیق در این آزمون سترگ، به سان بندگان ناب خدا، آرام دل و سبکبال چون پروانه، برای ایفای نقشی تازه و رسالتی نو، گام درسرزمین خود نه و به میان مردمان خویش بازگرد.
اکنون رفتار و منش تو به گونه ای است که گویا تولد دوباره ای یافته ای و قلبت برای خدا می تپد و بس؛ جز حق نمی گویی، جز حق نمی جویی و جز به صراط حق گام نمی گذاری. همه مردم، از کوچک و بزرگ و زن و مرد، انتظار دارند و دوست می دارند که همه ارزشهای والای قرآنی و الگوی متعالی شخصیت اسلامی را، در منش و رفتارهای فردی و اجتماعی تو مشاهده نمایند.و حاجی، یعنی مظهر مقاومت در برابر طوفان سرکش نفس، تفسیر درستی و صداقت، تجسم گذشت و ایثار، تبلور محبت و منطق و تجلی صفا و مروت…

دیدگاه‌ خود را بنویسید

اشتراک گذاری این صفحه در :
ما را در رسانه های اجتماعی دنبال کنید
اسکرول به بالا