شهید مطهری میفرماید :
«در این نهضت به این نکته توجه نشد که مسائل دیگری هم غیر از تساوی و آزادی هست تساوی و آزادی شرط لازماند نه شرط کافی. تساوی حقوق یک مطلب است و تشابه حقوق مطلب دیگر به برابری حقوق زن و مرد از نظر ارزشهای مادی و معنوی یک چیز است و همانندی و همشکلی و همسانی چیز دیگر. در این نهضت عمدا یا سهوا تساوی به جای تشابه به کار رفت و برابری با همانندی یکی شمرده شد، کیفیت تحتالشعاع کمیت قرار گرفت.انسان بودن زن موجب فراموشی زن بودن و میگردید.(۱۴)
به نام آزادی و به نام انتخاب، دختر شایسته و نمونه سال انتخاب میکنند و با چاپ عکسهای عریان در ابعاد مختلف در مجلهها و روزنامهها از وجود آنها استفاده میکنند تا به این طریق مشتری بیشتری برای خود جذب کنند.(۱۵)
مقام معظم رهبری در اینباره میفرماید:
«اشتباه میکند دنیای استکبار سرشار از جاهلیت که خیال میکند ارزش و اعتبار زن به این است که خود را در چشم مردان آرایش کنند تا چشمهای هرزه به او نگاه کنند و از او تمتع بگیرند و او را تحسین کنند.
آنچه امروز در غرب از آن به عنوان آزادی زن نام برده میشود، آزادی زن نیست؛ بلکه در واقع، باید آن را آزادی مردان هرزه برای التذاذ از زن نامید.»(۱۶)
«لاَ الشَّمْسُ ینْبَغِی لَهَا أَن تُدْرِکَ الْقَمَرَ وَلاَ اللَّیلُ سَابِقُ النَّهَارِ وَکُلٌّ فِی فَلَکٍ یسْبَحُونَ»(۱۷)
شهید مطهری میفرماید : «شرط اصلی سعادت هر یک از زن و مرد و در حقیقت جامعه بشری این است که دو جنس هر یک در مدار خویش به حرکت خود ادامه دهند. آزادی و برابری آن گاه سود میبخشد که هیچ کدام از مدار و مسیر طبیعی و فطری خویش خارج نگردند. آنچه در آن جامعه ناراحتی آفریده است قیام بر ضد فرمان فطرت و طبیعت است؛ نه چیز دیگر»(۱۸).
حجاب از دیدگاه اسلام و غرب
چرا غرب همواره تلاش کرده است که در سلسله اقدامات تهاجمی خود علیه ارزشهای فرهنگی ملی و اسلامی، کشف حجاب را یکی از اقدامات مهم قرار داده و توان بالایی را به عملی شدن آن و جلوگیری از اشاعه حجاب اسلام اختصاص داده است؟ چرا اسلام،این دین سعادت بخش، حجاب را برای زنان واجب فرموده و یکی از احکام ضروری قرار داده است؟(۱۹)
شک نیست که غرب و اسلام با دو دیدگاه متفاوت به زن و ارزشها و کرامت انسانی الهی او مینگرند و بر همین اساس برنامهریزی مینمایند. اینک حجاب را از دو دیدگاه غرب مورد بحث و بررسی قرار میدهیم: لباس پوشیدن، شأنی از شئون انسان است و در هر تمدن رابطه مستقیمی با معنای انسان و تعریف انسان در آن تمدن دارد.
حجاب انسان در تمدن جدید غربی چیست؟ در تمدنی که خدا از صحنه زندگی غایب شده، و در کلیسا عزلت گزیده، معنویت به حاشیه زندگی خزیده، و استخوانبندی فرهنگ و تمدن غربی، یک استخوانبندی مادی شده که در آن دیگر معنویت و قدس، اصالت ندارد و انسان دیگری موجودی نیست که حامل «روح الهی» باشد و بتواند خلیفه خدا در زمین شود و…
در این تمدن، انسان هیچ فرقی بنیادی و وجودی با حیوان ندارد… او هم چند سالی در طبیعت زندگی میکند و میمیرد و دیگر هیچ!…
ارزش و اعتبار همه چیز در این تمدن با این ملاک سنجیده میشود که چقدر میتواند به انسانی که اساسا حیوانی مادیاست، لذت ببخشد و یکی از چیزهایی که میتواند به او لذت ببخشد «تن انسان» است.
از نظر غرب، انسان جز «تن» چیز دیگری نیست و این تن یکی از مهمترین آبشخورهای لذت اوست، و او در فرصت محدودی که تا مرگ دارد باید از همه لذتها تا میتواند بهرهمند شود»(۲۰).
در اینجا ما دیدگاه برخی از دانشمندان غربی را درباره حجاب و پوشش کنار هم قرار میدهیم تا شما خود به قضاوت بنشینید و علت تناقص گوییها را خود پیدا کنید.
راسل با «تابو» خواندن احساس شرم، عفاف و تقوای مرد و پوشش زن درباره ریشه حیا و حجاب میگوید:
«اخلاق جنسی آنچنان که در جوامع متمدن دیده میشود، از دو منبع سرچشمه میگیرد: یکی، تمایل به اطمینان پدری، دیگری، اعتقاد مرتاضانه به خیبث بودن عشق.
دیدگاه فروید نیز هم افق با دیدگاه راسل است. او نیز اخلاق جنسی را تابو میخواند و در روانشناسی خود، مبنای تحرکات انسان را در همه دورانهای زندگی، غریزه جنسی معرفی میکند و ایجاد مانع در برابر آنان را به هر شکل ممکن، مردود شمرده، عامل بیماریهای روانی میداند.
به راستی، آیا میتوان این کلمات متناقص که حقایق آشکار را زیر پا میگذارد پذیرفت؟ آیا اخلاق نوین جنسی غرب که با استفاده همین نظریات پایهریزی شده مشکلات روانی را حل کرده است و یا به عکس، عوارض بیشمار فرهنگی، اجتماعی و اخلاقی به وجود آورده و هزاران درد بیدرمان به دردهای گذشته افزوده است؟».(۲۱)
آیا میتوان با این سخن متناقض، به تحلیل ریشه حجاب و حیا پرداخت و آن را تبیین نمود؟
شهید مطهری در پاسخ غربیها میگوید : درباره اینکه زن ابتدا در خود احساس نقص میکرده است و سبب شده که هم خود او و هم مرد، او را موجود پست بشمارد، سخنان زیادی گفته شده است، خواه آن سخنان درست باشد و خواه نادرست، با فلسفه اسلام درباره زن و پوشیدگی زن رابطهای ندارد. اسلام، نه حیض را موجب پستی و حقارت زن میداند و نه پوشیدگی را به خاطر پستی و حقارت زن عنوان کرده است؛ بلکه منظور دیگری داشته است»(۲۲).
آیه اللّه جوادی آملی میگوید : «شبههای که در ذهنیت بعضی افراد هست، این است که خیال میکنند حجاب برای زن محدودیت و حصاری است، حجاب نشانه ضعف و محدودیت زن است.»(۲۳)
محرومیت از ارضای غریزه جنسی از راه مشروع و طبیعی، باعث انحراف و فساد خواهد شد؛ اسلام این مشکل را با دستور ازدواج و توجه همسران به ارضای همدیگر حل کرده است.
این اشکال که حجاب و پنهان شدن زن در میان پوششها باعث محرومیت و طغیان و فساد میشود، بیاساس است، زیرا اسلام با آن دستورهای موکد خود راجع به ازدواج و احکام دقیق خود در این مورد، رفع محرومیت کرده است.
اما «باید توجه داشت که اگر مشکل محرومیت را با به وجود آوردن بیبند و باری و کشف حجاب رفع کنیم، مفاسد تباهیها هزاران برابر بیش از تباهیهای محرومیت است؛ قبلا اشکال میکردند که محرومت از زن باعث میشود که مردها به همجنس خود تمایل کنند و گناه بزرگ «لواط» رائج میگردد؛ ولی باید با اینها گفت چرا در دنیای غرب که مرد از محرومیت بیرون آمده و با کمال آسانی میتواند با زن تماس بگیرد، دامنه همجنس بازی و لواط گسترده شده؛ تا آنجا که این موضوع به عنوان لایحه به مجلس کشیده شده و مجلس بریتانیا جواز آن را تصویب کرده است؟
از این نمونه و امثال آن میفهمیم که حل مشکل با بیبندوباری نیست، بلکه بیبندوباری مشکل را هزارها برابر میکنند. بیبندوباری زنها، برنامههای سکس، فیلمهائی که نمایشگر زنهای نیمه عریان و بیحجاب است، و دوست بازی به عنوان جشن و هنر و برداشتن مرز بین زن و مرد، هر یک آتش است که به خرمن غریزه جنسی میافتد، و عواقب این تهیجات و تحریکات بر کسی پوشیده نیست؛ اسلام که کاملاً به همه جوانب با نظر دقیق مینگرد و دستوراتش عمیقا حساب شده و منطقی است، کاملاً به مرز باریک بی بند و باری و فساد اطلاع و توجه دارد، و به خوبی در قانونگذاری خود خطر شکسته شدن حصار عفاف، و باریکی این مرز را در نظر داشته است.»(۲۴)
زندانیان چادر، عنوان کتابی است که توسط خانم شهره مستشار در انگلیس منتشر شده است «چنانچه از عنوانش پیداست، حجاب، ضد آزادی زن تلقی شده است. میدانیم که آزادی قلمروهایی دارد: بیان عقیده، فعالیت سیاسی و…. حجاب کدام آزادی را سلب میکند؟ اگر فعالیتهای اجتماعی و سیاسی زنان معنی نداشت، دیگر کدام آزادی است که با حجاب سلب شده است؛ مگر اینکه مراد از آزادی، هرزگی جنسی و بیبندوباری غریزی باشد؛ که البته حجاب این آزادی را تحدید میکند و رسالت حجاب هم همین است و نیز حجاب برخی دشواریها را به بار دارد که اگر اصل آن برای سلامت و رشد جامعه انسانی مقید انگاشته شود، باید آن را متحمل شد.»(۲۵)
تساوی حقوق زن و مرد از دیدگاه اسلام و غرب
در دفاع از حجاب، میتوان گفت : «مگر دانش اندوزی، با محدودیت همراه نیست. مگر راست گویی، برخی آزادیها را سلب نمیکند. همواره ناموس خلقت بر این استوار بوده که اشیاء ذی قیمت و پر ارج را در پوشش محکم و دست و نیافتنی و به دو از چشم و دسترس هر کس و ناکس محافظت نموده است. مرواریدهای گرانسنگ را در پوشش نفوذناپذیر چون صدف نگاهداری نموده، اما سنگهای بیارزش را به وفور در هر جا پراکنده است.
زن مسلمان نیز آنگاه که پیکر خود را حرم پرحرمت حجاب قرار میدهد و خویشتن را از تیر نگاههای هوس آلود مردان هرزه حفظ میکند، در واقع مروارید گرانسنگ عفت و نجابت را در صدف حجاب و گوهر ارجمند زنانگی خویش را در پوشش مطمئن از دستبرد نامحرمان حفظ مینماید.»(۲۶)
نیز میتوان گفت : «و هرگز پوشش، مانع کار نیست.اگر نگاهی به آن زنانی که در کارخانهها کار، یا در دهات مشغول تولید هستند، بکنیم میبینیم هم پوشیده هستند و هم به اقتصاد کمک میکنند، و این زنان غرب زده هستند که با برهنگی خود جامعه را به فساد کشیدند و یک موجود مصرفی و تفننی بیش نیستند.»(۲۷)
نیز میتوان گفت : «تنها راه حفظ شخصیت و حرمت زن روی آوردن به حجاب است. اگر او به حجاب روی آورد، پایگاه خانوادگیاش قوی میشود. مردها، ناچار میشوند به زندگی خانوادگی خود ارج نهند و به همسران خود، واقعا توجه کنند (و به آنها وفادار باشند). اگر حجاب خود را ارج نهد، او را به مشاغل پست با حقوق بخور و نمیر، نمیگمارند و استعدادهای واقعیاش به هدر نمیرود و آن وقت است که میتواند در مشاغل عالی، به مراتب بیشتر از آنچه برای بیحجاب مطرح است، توفیق به دست آوَرَد.»(۲۸)
«منابع»
۱۴- حقوق خانواده، باقر عاملی، ناشر مدرسه عالی دختران ایران، تهران ۱۳۵۰.
۱۵- تکامل فرهنگی، لسلی ۱. ولایت، فریبرز مجیدی، دشتستان، ۱۳۷۹.
۱۶- آسیبشناسی حجاب، مهدی مهریزی، مرکز نشر و پخش آثار روانشناسی و تربیتی، تهران، ۱۳۵۰.
۱۷- ارزش زن در اسلام، مصطفی قنبرپور قوچانی، فراهانی، تهران ۱۳۶۱.
۱۸- اسلام، حقوق و آزادیهای اساسی انسان و مسئله حقوق بشر، مصطفی الرافعی، دفتر نشر معارف اسلامی، ۱۳۷۵.
۱۹- خلاصه مقالات کنگره جهانی جایگاه و نقش زن از دیدگاه حضرت امام خمینی رحمهالله، ۱۳۷۸.
۲۰- زیور عفاف، ستاره هدایتخواه، معاونت پرورشی اداره کل آموزش و پرورش خراسان.
۲۱- پوشش زن در اسلام، محسن قرائتی، معاونت روابط و تبلیغات ساعس ناجا، ۱۳۷۴.
۲۲- منزلت زن، واحد خواهران دفتر تبلیغات اسلامی، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، ۱۳۷۱.
۲۳- آزادی از دیدگاه امام خمینی رحمهالله، مرکز تحقیقات اسلامی، انتشارات محدث، ۱۳۷۸.
۲۴- آزادی از نگاه استاد مطهری، حسین یزدی.
۲۵- عصر حاضر، علی شریعتی.
۲۶- درّ و صدف، محمد شجاعی، نشر محیی ۱۳۷۸.
۲۷- نظام حقوق زن در اسلام، استاد مطهری، قم، صدرا، ۱۳۷۸.
۲۸- الگوی زن اصیل و آزاد، حاج سید محمدتقی حشمت الواعظی، قم، مدرسه علمیه حضرت آیتاللّه شیخ یونس یزدانی، ۱۳۷۸.
——————————————————————————-
پاورقی ها:
۱۴. آزادی از نگاه استاد مطهری، ص ۲۴۴.
۱۵. آنچه باید یک زن بداند، اسداللّه محمدینیا، ص ۳۵.
۱۶. حکایت کشف حجاب، مؤسسه فرهنگی قدر ولادت، ص ۱۴۹.
۱۷. سوره یس، آیه ۴۰.
۱۸. آزادی از نگاه استاد مطهری، ص ۲۲۹.
۱۹. حکایت کشف حجاب، ص ۱۴۲.
۲۰. زیور عفاف، پاسخ به اشکالات و شبهات وارده بر حجاب اسلامی، ستاره هدایتخواه، ص ۱۳-۱۲.
۲۱. مسئله حجاب، مرتضی مطهری، ص۶۸.
۲۲. همان،ص ۶۸.
۲۳. زن در آیینه جلال و جمال، ص ۴۳۷.
۲۴. پوشش زن در اسلام، محسن قرائتی، ص ۳۸-۳۷.
۲۵. آسیبشناسی حجاب، مهدی مهریزی، ص ۷۲-۷۱.
۲۶. زیور عفاف، ستاره هدایتخواه، ص ۳۵.
۲۷. پوشش زن در اسلام، محسن قرائتی، ص ۱۱۵.
۲۸. زیور عفاف، ستاره هدایتخواه، ص ۳۶
مرکز جهانی علوم اسلام