ویژگیها و تعمیق تفکر بسیجی۴

ويژگيها و تعميق تفكر بسيجي4

      تدبیر ش ۴۸   معیار بسیج: بصیرت و ایمان
 بسیج نه به پول وابسته است، نه به عنوان و جاه و جلال وابسته است، نه به دستور از بالا وابسته است. معیار بسیج، بصیرت است و ایمان. ایمان از دل او می‌جوشد، او را به کار وادار می‌کند؛ بصیرت هم به او تفهیم می‌کند که چگونه حرکت کند، معیارها را چگونه تشخیص بدهد، راه را چگونه طی کند. این معنای بسیجی است.۲        ۲ . ۰۴/۰۹/۸۸     بیانات در دیدار جمع کثیری از بسیجیان کشوربسیج، استثناء و حادثه‌ای بی‌نظیر مخصوص انقلاب اسلامی
هفته بسیج هم یک مقطع مهم است؛ یک یادبود بزرگ است. خوب؛ هفته‌های زیادی را اعلام کردند، داریم در طول سال؛ اما این یکی، یک امتیازات استثنایی دارد؛ چرا؟ چون خود بسیج یک استثناء است؛ یک حادثه بی‌نظیر است. اینی که در یک کشور، از یک حقیقت، از یک نظام، مردم با همه وجود خودشان، با بهترین عناصرشان، با مؤمن‌ترین انسان‌هایشان دفاع کنند و حد و مرزی در عرصه‌های مختلف جهاد و دفاع نشناسند، در جای دیگری من سراغ ندارم؛ لااقل در این دنیای نزدیک به زمان خودمان – که دنیای انقلاب‌ها و تحول‌ها و نظام‌های گوناگون بوده – بنده چنین چیزی را سراغ ندارم؛ این مخصوص انقلاب ماست؛ و این دل نورانی امام بزرگوار ما بود که به این حقیقت دست یافت؛ و به الهام الهی و به کمک الهی این را تحقق بخشید و زمینه عظیمِ د‌‌ل‌های منور مردم مؤمن، یک چنین محصولی را به انقلاب داد. بسیج این است.۲   ۲ . ۰۴/۰۹/۸۸     بیانات در دیدار جمع کثیری از بسیجیان کشورسرّ مخالفت‌های دشمن با بسیج
هیچ تشکل دیگری قابل مقایسه با مجموعه بسیج نیست. این شکل سازمان‌یابی بسیجی هم دیگر قابل تکرار نیست، قابل تقلید نیست؛ این مخصوص خود بسیج است، خصوصیت هم متعلق به بسیج است. نشناختن این، ظلم است به بسیج. و وقتی انسان حقیقت بسیج را می‌‌داند، آن وقت می‌فهمد سرّ مخالفت‌ها و دشمنی‌ها و عنادهایی که هدایت می‌شود از طرف دشمنان انقلاب و دشمنان کشور و دشمنان نظام به سوی بسیج؛ علت این دشمنی‌ها را انسان می‌فهمد. قله‌های بلند، بیشتر آماج قرار می‌گیرند. نشان‌های برجسته، زودتر مورد توجه واقع می‌شوند و آماج دشمنی قرار می‌گیرند.
 دشمنان می‌دانند که حضور بسیجی، واقعیت بسیج در کشور و در میان ملت ایران چقدر اهمیت دارد؛ لذا همت می‌گمارند بر اینکه این حقیقت مؤثر و کارآمد و نافذ را مورد تهاجم قرار بدهند. البته این مظلومیت است. مظلومیت، مطلقاً به معنای ضعف نیست. قوی‌ترین انسان‌های دنیا هم مظلوم واقع شدند. امیرالمؤمنین نیرومندترین انسان دوران‌های گوناگون است و مظلوم‌ترین انسان‌ها هم هست. انقلاب ما و نظام جمهوری اسلامی جزو مقتدرترین و نافذترین پدیده‌های دوران معاصر است، اما مظلوم هم هست. شخص امام بزرگوارمان – یک انسان مقتدر و قوی که می‌توانست دنیا را تکان بدهد و تکان داد – جزو مظلوم‌ترین انسان‌های زمان خودش بود. بنابراین مظلومیت منافات ندارد با اقتدار.۲      ۲ . ۰۴/۰۹/۸۸     بیانات در دیدار جمع کثیری از بسیجیان کشورضرورت تقویت و تعمیق‌ اثرگذاری بسیج توسط بسیجیان
 بسیج مظلوم است، ولی مقتدر است، نافذ است، اثرگذار است؛ این اثرگذاری باقی خواهد ماند و باید این را روزبه‌روز خود عناصر بسیجی و مجموعه‌های بسیجی تقویت و عمیق‌تر کنند. تا بسیج هست، نظام اسلامی و جمهوری اسلامی از سوی دشمنان تهدید نخواهد شد؛ این یک رکن اساسی است. در قضایای مختلف هم بسیج کارآمدی خود را کاملاً نشان داده است.۲   ۲ . ۰۴/۰۹/۸۸     بیانات در دیدار جمع کثیری از بسیجیان کشور جوانان بسیجی باید ایمان، بصیرت، انگیزه و رعایت موازین را با هم ملاحظه کنند
کسانی که مصالح کشور را می‌خواهند، مایلند حقایق را غالب کنند، من توصیه‌ام به آنها این است که از این اختلافات جزئی و غیر اصولی صرف نظر کنند. شایعه‌سازی و شایعه‌پراکنی درست نیست. انسان می‌بیند صریحاً و علناً به مسئولین کشور… تهمت می‌زنند، نسبت به اینها شایعه‌سازی می‌کنند؛ … مسئولین کشور کسانی هستند که زمام یک کاری به اینها سپرده است؛ مردم باید به اینها اعتماد داشته باشند، حسن ظن داشته باشند. نباید شایعه‌پراکنی کرد؛ دشمن این را می‌خواهد. دشمن می‌خواهد شایعه‌پراکنی کند؛ می‌خواهد دل‌ها را نسبت به یکدیگر، نسبت به مسئولین بدبین کند. … این تردیدافکنی‌ها خیلی مضر است؛ دشمن این را می‌خواهد. جوانان بسیجی باید ایمان را، بصیرت را، انگیزه را، رعایت موازین و معیارها را، اینها همه را با هم ملاحظه کنند.۲  ۲ . ۰۴/۰۹/۸۸     بیانات در دیدار جمع کثیری از بسیجیان کشور
    تدبیر ش۵۵    نامگذاری روز شهادت شهید چمران به نام «بسیج اساتید»
پیشنهادی … که درباره نامگذاری روز شهادت شهید چمران به نام روز «بسیج اساتید» و «اساتید بسیجی» ذکر شد، به نظرم پیشنهاد معنی‌دار و پرمغزی است. مرحوم شهید چمران حقاً یک نمونه و مظهری بود از آن چیزی که انسان دوست می‌دارد تربیت جوانان ما و دانشگاهیان ما به آن سمت حرکت بکند.۱ ۱.   ۰۲/۰۴/۸۹  بیانات در دیدار اعضای بسیجی‌ هیئت علمی دانشگاه‌هاشهید چمران، دانشمند بسیجی تمام عیار
حق این شهید عزیز ‌[شهید چمران] ایجاب می‌کند که چند کلمه‌ای درباره شهید چمران صحبت کنیم. اولاً این شهید یک دانشمند بود؛ یک فرد برجسته و بسیار خوش‌استعداد بود. خود ایشان برای من تعریف می‌کرد که: در آن دانشگاهی که در کشور ایالات متحده آمریکا مشغول درس‌های سطوح عالی بوده – آنطور که به ذهنم هست ایشان یکی از دو نفرِ برترینِ آن دانشگاه و آن بخش و آن رشته محسوب می‌شده – تعریف می‌کرد برخورد اساتید را با خودش و پیشرفتش در کارهای علمی را. یک دانشمند تمام‌عیار بود. آن وقت سطح ایمان عاشقانه این دانشمند آنچنان بود که نام و نان و مقام و عنوان و آینده دنیایی به ظاهر عاقلانه را رها کرد و رفت در کنار جناب امام موسی صدر در لبنان و مشغول فعالیت‌های جهادی شد؛ آن هم در برهه‌ای که لبنان یکی از تلخ‌ترین و خطرناک‌ترین دوران‌های حیات خودش را می‌گذرانید. … رفت آنجا و تفنگ دستش گرفت. بعد معلوم شد که نگاه سیاسی و فهم سیاسی و آن چراغ مه‌شکنِ دوران فتنه را هم دارد. فتنه مثل یک مه غلیظ، فضا را نامشخص می‌کند؛ چراغ مه‌شکن لازم است که همان بصیرت است. آنجا جنگید؛ بعد که انقلاب پیروز شد، خودش را رساند اینجا.
از اول انقلاب هم در عرصه‌های حساس حضور داشت. رفت کردستان و در جنگ‌هایی که در آنجا بود حضور فعال داشت؛ بعد آمد تهران و وزیر دفاع شد؛ بعد که جنگ شروع شد، وزارت و بقیه مناصب دولتی و مقامات را کنار گذاشت و آمد اهواز، جنگید و ایستاد تا در ۳۱ خرداد سال ۶۰ به شهادت رسید. یعنی برای او مقام ارزش نداشت، دنیا ارزش نداشت، جلوه‌های زندگی ارزش نداشت.
این‌جور هم نبود که یک آدم خشکی باشد که لذات زندگی را نفهمد؛ بعکس، بسیار لطیف بود، خوش‌ذوق بود، عکاس درجه یک بود – خودش به من می‌گفت من هزارها عکس گرفته‌ام، اما خودم توی این عکس‌ها نیستم؛ چون همیشه من عکاس بوده‌ام – هنرمند بود. دل باصفایی داشت؛ عرفان نظری نخوانده بود؛ شاید در هیچ مسلک توحیدی و سلوک عملی هم پیش کسی آموزش ندیده بود، اما دل، دل خداجو بود؛ دل باصفا، خداجو، اهل مناجات، اهل معنا.
انسان باانصافی بود. … حضور برای او یک امر دائمی بود. … هیچ نمی‌گذاشت وقت فوت بشود. ببینید، حضور این است. یکی از خصوصیات خصلت بسیجی و جریان بسیجی، حضور است؛ غایب نبودن در آنجایی که باید در آنجا حاضر باشیم. این یکی از اوّلی‌ترین خصوصیات بسیجی است…. دنیا و مقام برایش مهم نبود؛ نان و نام برایش مهم نبود؛ به نام کی تمام بشود، برایش اهمیتی نداشت. باانصاف بود، بی‌رودربایستی بود، شجاع بود، سرسخت بود. در عین لطافت و رقت و نازک‌مزاجی شاعرانه و عارفانه، در مقام جنگ یک سرباز سختکوش بود.
من خودم می‌دیدم شلیک آر.پی.جی را که نیروهای ما بلد نبودند، به آنها تعلیم می‌داد؛ چون آر.پی.جی جزو سلاح‌های سازمانی ما نبود؛ نه داشتیم، نه بلد بودیم. او در لبنان یاد گرفته بود و به همان لهجه عربی آر.بی.جی هم می‌گفت؛ ماها می‌گفتیم: آر.پی.جی، او می‌گفت: آر.بی.جی. او از آنجا بلد بود؛ یک مقدار هم از یک راه‌هایی گیر آورده بود؛ تعلیم می‌داد که این‌جوری آر.پی.جی را بایستی شلیک کنید. یعنی در میدان عملیات و در میدان عمل یک مرد عملی به‌طور کامل. حالا ببینید دانشمند فیزیک پلاسمای در درجه عالی، در کنار شخصیت یک گروهبانِ تعلیم دهنده عملیات نظامی، آن هم با آن احساسات رقیق، آن هم با آن ایمان قوی و با آن سرسختی، چه ترکیبی می‌شود. دانشمند بسیجی این است؛ استاد بسیجی یک چنین نمونه‌ای است. این نمونه کاملش است که ما از نزدیک مشاهده کردیم. در وجود یک چنین آدمی، دیگر تضاد بین سنت و مدرنیته حرف مفت است؛ تضاد بین ایمان و علم خنده‌آور است. این تضادهای قلابی و تضادهای دروغین – که به عنوان نظریه مطرح می‌شود و عده‌ای برای اینکه امتداد عملی آن برایشان مهم است دنبال می‌کنند – اینها دیگر در وجود یک همچنین آدمی بی‌معنا است. هم علم هست، هم ایمان؛ هم سنت هست، هم تجدد؛ هم نظر هست، هم عمل؛ هم عشق هست، هم عقل. اینکه گفتند:
با عقل آب عشق به یک جو نم‌رود          بیچاره من که ساخته از آب و آتشم‌
نه! او آب و آتش را با هم داشت. آن عقل معنوی ایمانی، با عشق هیچ منافاتی ندارد؛ بلکه خود پشتیبان آن عشق مقدس و پاکیزه است. ۱ ۱.   ۰۲/۰۴/۸۹  بیانات در دیدار اعضای بسیجی‌ هیئت علمی دانشگاه‌ها
«بسیج» ارتش بی ادعا برای مبارزه در همه زمان‌ها، همه عرصه‌ها و همه قشرها
بسیج یک حرکت عجیب و بی‌نظیر بود که در انقلاب اتفاق افتاد. این هم برخاسته و سرچشمه گرفته از آن سرچشمه حکمت الهی‌ای بود که خدای متعال در دل آن مرد بزرگ – آن امام بزرگوار – به ودیعه گذاشته بود. امام حکیم بود؛ حکیم به معنای واقعی. ما گاهی تعبیر حکیم را برای آدم‌های کوچک به کار می‌بریم؛ لکن او به معنای واقعی کلمه حکیم بود. «و من یؤت الحکمه فقد اوتی خیرا کثیرا»؛ خدای متعال به او حکمت داده بود. از دل او یک حقایقی سرریز می‌شد و سرازیر می‌شد؛ از جمله، همین مسئله بسیج بود؛ که امام از روز اول پیروزی یا حتی قُبیل پیروزی با کشاندن مردم به عرصه، با گذاشتن بار حرکت به دوش مردم، با اعتماد به مردم، پایه بسیج را گذاشت. به مردم اعتماد کرد؛ مردم هم به خودشان اعتماد پیدا کردند؛ اعتماد به نفس پیدا کردند؛ اگر امام به مردم اعتماد نمی‌کرد، مردم هم به خودشان اعتماد نمی‌کردند. پایه بسیج همان جا گذاشته شد. در واقع سپاه پاسداران از بسیج رویید؛ جهادسازندگی از بسیج رویید؛ ولو سازمان بسیج یک سازمان مدونی مثل سال‌های بعد نبود، اما فرهنگ بسیج، حرکت بسیج و حقیقت بسیج، منشأ خیرات عظیمی در کشور، در جامعه ما و در نظام اسلامی شد. بسیج یک چنین حقیقتی است. بسیج در واقع یک ارتش بی‌رنگِ بی‌ادعای همه‌گیر در سطح کشور است؛ و این ارتش برای مبارزه در همه عرصه‌هاست؛ نه فقط در عرصه نظامی. عرصه نظامی یک گوشه محدودِ گاه‌گاهی است. همیشه که جنگ پیش نمی‌آید.
عرصه حضور بسیج خیلی وسیع‌تر از عرصه نظامی است. اینی که من بارها گفتم و تکرار می‌کنم که نباید بسیج را یک نهاد نظامی به حساب آورد، تعارف نیست؛ بلکه حقیقت قضیه این است. بسیج عرصه جهاد است، نه قتال. قتال یک گوشه‌ای از جهاد است. جهاد یعنی حضور در میدان با مجاهدت، با تلاش، با هدف و با ایمان؛ این می‌شود جهاد. لذا «جاهدوا بأموالکم و أنفسکم فی سبیل اللَّه»؛ جهاد با نفس، جهاد با مال. جهاد با نفس کجاست؟ فقط به این است که توی میدان جنگ برویم و جانمان را کف دست بگیریم؛ نه، یکی از انواع جهاد با نفس هم این است که شما شب تا صبح را روی یک پروژه تحقیقاتی صرف کنید و گذر ساعات را نفهمید. جهاد با نفس این است که از تفریحتان بزنید، از آسایش جسمانیتان بزنید، از فلان کار پرپول و پردرآمد – به قول فرنگی‌ها پول‌ساز – بزنید و تو این محیط علمی و تحقیقی و پژوهشی صرف وقت کنید تا یک حقیقت زنده علمی را به دست بیاورید و مثل دسته گل به جامعه‌تان تقدیم کنید؛ جهاد با نفس این است. یک قسمت کوچکی هم جهاد با مال است.
پس عرصه بسیج یک عرصه عمومی است؛ نه مختص یک قشر است، نه مختص یک بخشی از بخش‌های جغرافیایی کشور است، نه مختص یک زمانی دونِ زمان دیگری است؛ نه مختص یک عرصه‌ای دون عرصه دیگری است. در همه جاها، در همه مکان‌ها، در همه زمان‌ها، در همه عرصه‌ها و در همه قشرها، این وجود دارد. این معنای بسیج است۱.  ۱. ۰۲/۰۴/۸۹  بیانات در دیدار اعضای بسیجی‌ هیئت علمی دانشگاه‌هاکار اساتید بسیجی: حضور بجا، بهنگام، مخلصانه و مجاهدانه
شما تو دانشگاه می‌خواهید بسیجی باشید. معلوم است که چه کار باید کرد. دانشگاه به چی احتیاج دارد؟ کشور به چی احتیاج دارد؟ چند سالی است ما بحث علم را پیش کشیدیم؛ شما نگاه کنید امروز بسیاری از حسادت‌ها و رقابت‌ها و حسرت‌ها و احساس عقب‌ماندگی‌های دشمنان بین‌المللی ما به خاطر پیشرفت علمی شماست. آنهایی که امروز ملت ایران را تحسین می‌کنند، به خاطر علمش او را تحسین می‌کنند؛ آنهایی که دشمنی می‌ورزند به‌خاطر علم اوست که دشمنی می‌ورزند. پیشرفت علمی شما یک چنین اثری دارد. …  در دانشگاه پرورش انسانِ در تراز شهید چمران لازم است؛ این را لازم داریم. خب پس استاد بسیجی می‌داند در دانشگاه بایست چه کار کند؛ این حضور دائم، این حضور بجا و بهنگام، این حضور مخلصانه و مجاهدانه برای استاد بسیجی به این معناهاست که گفته شد. ۱     ۱ ۰  ۰۲/۰۴/۸۹  بیانات در دیدار اعضای بسیجی‌ هیئت علمی انشگاه‌ها
ضرورت استکبارستیزی، ایستادگی قاطع در مقابل  حرکت کفر و نفاق و مرزبندی شفاف با دشمنان
آنچه که مهم است فراموش نشود، اهداف و شاخص‌های اصلی است. این را بارها گفته‌ایم و امروز هم یکی از اساتید محترم، اینجا گفتند؛ استکبارستیزی؛ ایستادگی قاطع در مقابل حرکت کفر و نفاق – نه فقط در کشور، بلکه در سطح جهان – مرزبندی شفاف با دشمنان انقلاب و دشمنان دین؛ اینها شاخص است. اگر کسی مرزبندی شفاف نمی‌کند، قدرِ خودش را کاهش می‌دهد؛ اگر گرایش پیدا می‌کند، از دایره خارج می‌شود. اینها آن مبانی و آن خطوط اصلی است. حرکت انقلاب، حرکت روشنی است، حرکت رو به جلویی است و این حرکت ان‌شاءاللَّه ادامه پیدا خواهد کرد.۱۱.   ۰۲/۰۴/۸۹  بیانات در دیدار اعضای بسیجی‌ هیئت علمی دانشگاه‌ها
 فعالیت‌هایی را که استاد بسیجی باید انجام بدهد را شفاف کنید
وجود این مجموعه[بسیج اساتید] برای نظام اسلامی یک نعمت است؛ یک نعمت بزرگ. این همه استاد مؤمن، در هیچ کشوری از کشورهای اسلامی – به طریق اولی‌ غیر اسلامی – وجود ندارد که در کشور ما هست. استاد دانشگاه، دانشمند، متخصص، حرفه‌ای در رشته خود و مؤمن به خدا و مؤمن به جهاد و مؤمن به راه خدا و اهداف الهی؛ آن هم با این تعداد کثیر و این کمیت. این دیگر در دنیا بی‌نظیر است. این هم از برکات امام بزرگوار است. این را قدر بدانید؛ این را دودستی نگه دارید. این را سامان بدهید؛ اهدافش را مشخص کنید؛ دقیق کنید؛ فعالیت‌هایی را که استاد بسیجی باید انجام بدهد را شفاف کنید و روشن کنید؛ به معنای واقعی کلمه، فرماندهان این عرصه عظیمِ جهاد فی‌سبیل‌اللَّه باشید. کار بسیار مهمی است. …  پس در درجه اول توی دانشگاه‌ها کار علمی، کار پژوهشی و تحقیقی، کار معنوی و ایمانی، حاکم کردن روحیه مجاهدت و جهاد بر همه فعالیت‌ها، قلم‌های اصلی‌ای است که باید وجود داشته باشد. و آنگاه سامان دادن به این حرکت. البته اعتقاد من این است که استاد متدینِ علاقه‌مند به کار برای کشور، در سطح کشور مختص به همین مجموعه‌ای که در بسیج اساتید حضور دارند، نیست؛ فراتر از اینهاست. بسیاری هستند کارت بسیج هم ندارند، جزو مجموعه بسیج اساتید هم نیستند، اما در معنا بسیجی‌اند، در معنا متدین‌اند، در معنا آماده‌اند – البته سطح آمادگی‌ها همیشه یکسان نیست؛ سطح ایمان‌ها یکسان نیست؛ همیشه همین‌جور بوده، بعد از این هم همین‌جور خواهد بود – اما داخل در مجموعه‌اند. باید ساماندهی کرد؛ باید نگاه عاقلانه و مدبرانه داشت؛ برنامه‌ها را مشخص کرد؛ هدف‌ها را مشخص کرد. کاری است که باید انجام بگیرد. این بر مجموعه شماست.۱ ۱.   ۰۲/۰۴/۸۹  بیانات در دیدار اعضای بسیجی‌ هیئت علمی دانشگاه‌ها
  

دیدگاه‌ خود را بنویسید

اشتراک گذاری این صفحه در :
ما را در رسانه های اجتماعی دنبال کنید
اسکرول به بالا