اوّلین ذکری که میگوئیم لا إله إلاّ الله است، در موقع اسلام آوردن لا إله إلاّ الله است، وقت مردن هم لا إله إلاّ الله است. ولی افسوس که انسان معنای این ذکر را نمی فهمد و با تأمّل و دقّت تفسیرش را پی جوئی نمی کند و به زبان نمی آورد، وقتیکه از دنیا رفت و جنازه اش را برداشتند بر جنازه او میخوانند: لا إله إلاّ الله. یعنی ای مرده مسکین، حالا فهمیدی که لا إله إلاّ الله است؟ فهمیدی که غیر از خدا معبودی نیست؟! مؤثّری نیست؟! در زندگی هرچه به تو گفتند: لا إله إلاّ الله، نفهمیدی! و از استکبار و شخصیّت طلبی بیرون نیامدی! و از استقلال منشی و ربوبیّت قدمی به جادّه عبودیّت ننهادی! اینک بر تو مسلّم و واضح و روشن شد که: لا إله إلاّ الله.
مستحبّ است انسان چون به قبرستان وارد میشود سلام کند؛ به که؟ به اهل لا إله إلاّ الله. به آن کسانی که از زمره لا إلَه إلاّ اللَه و اهل توحید شده اند و با ظهور جلالت و عظمت حضرت احدیّت به قبض روح، همه چیز خود را تسلیم حقّ نمودند و از فرعونیّت و خودپرستی برون آمدند، و طوعاً أو کرهاً اقرار و اعتراف به وحدانیّت ذات حقّ تعالی و تقدّس نمودند، و در این قبرستان همگی بدون تفاوت خفته اند؛ زن و مرد، پیر و جوان، بچّه و بزرگ، عالم و عامی، غنیّ و فقیر، رئیس و مرؤوس، متعیّن و بدون شهرت؛ همه صفا نموده، و فعلاً نه جنگی و و دعوائی، نه خودفروشی و استکباری؛ همه در یک ردیف خسبیده اند، سکوت محض که دلالت بر لا إله إلاّ الله دارد، فضای قبرستان را پر کرده است.
از أمیرالمؤمنین علیه السّلام روایت است که چون وارد قبرستان شدی بگو: بِسْمِ اللَهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ السَّلاَمُ عَلَی أَهْلِ لاَ إلَهَ إلاَّ اللَهُ مِنْ أَهْلِ لاَ إلَهَ إلاَّ اللَهُ یَا أَهْـلَ لاَ إلَهَ إلاَّ اللَهُ بِحَقِّ لاَ إلَهَ إلاَّ اللَهُ کَیْفَ وَجَدْتُمْ قَوْلَ لاَ إلَهَ إلاَّ اللَهُ مِنْ لاَ إلَهَ إلاَّ اللَهُ. یَا لاَ إلَهَ إلاَّ اللَهُ بِحَقِّ لاَ إلَهَ إلاَّ اللَهُ اغْفِرْ لِمَنْ قَالَ لاَ إلَهَ إلاَّ اللَهُ وَ احْشُرْنَا فِی زُمْرَهِ مَنْ قَالَ لاَ إلَهَ إلاَّ اللَهُ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَهِ عَلِیٌّ وَلِیُّ اللَهِ (بحارالانوار ج۲۲ ص ۳۰۲ ).
پیرمردی روشن ضمیر که فعلاً نیز حیات دارد می گفت: در ماه رمضانی که حال خوشی داشتم یک شب نور توحید را در همه موجودات مشاهده میکردم که همه چیز لا إله إلاّ الله بود. در آن حال دیدم که گربه ای از این دیوار بر آن دیوار جستن کرد و پرید؛ گربه لا إله إلاّ الله بود و پرش او نیز لا إله إلاّ الله بود.