مجازات های قراردادی :
این نوع مجازات همان کیفرها و مقررات جزائی است که در جوامع بشری به وسیله مقننین الهی یا غیرالهی وضع گردیده است. فایده اینگونه مجازاتها دو چیز است:
* یکی جلوگیری از تکرار جرم به وسیله خود مجرم یا دیگران از طریق رعبی که کیفر دادن ایجاد می کند، و به همین جهت می توان این نوع از مجازات را ” تنبیه ” نامید.
* فایده دیگر، تشفی و تسلی خاطر ستمدیده است و این در مواردی است که از نوع جنایت و تجاوز به دیگران باشد.
حس انتقامجویی و تشفی طلبی در بشر بسیار قوی است و در دوره های ابتدائی و جامعه های بدوی ظاهرا قوی تر بوده است. اگر جانی را از طریق قانون، مجازات نمی کردند، تباهی و فساد بسیاری در جامعه پدید می آمد. قوانین جزائی برای تربیت مجرمین و برای برقراری نظم در جامعه ها ضروری و لازم است، هیچ چیز دیگری نمی تواند جانشین آن گردد. اینگونه مجازاتها در جهان آخرت معقول نیست، زیرا در آنجا نه جلوگیری از تکرار جرم مطرح است نه تشفی، نه آخرت جای عمل است تا عقوبت کردن انسان به این منظور باشد که دوباره مرتکب کردار زشت نشود.
قوانین جزائی برای تربیت مجرمین و برای برقراری نظم در جامعه ها ضروری و لازم است، هیچ چیز دیگری نمی تواند جانشین آن گردد. این که برخی می گویند بجای مجازات باید مجرم را تربیت کرد و بجای زندان باید دارالتأدیب ایجاد کرد، یک مغالطه است، تربیت و ایجاد دارالتأدیب، بی شبهه لازم و ضروری است. مسلما تربیت صحیح از میزان جرائم می کاهد، همچنانکه نابسامانی اجتماعی یکی از علل وقوع جرائم است و برقراری نظامات اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی صحیح نیز به نوبه خود از جرائم می کاهد، ولی هیچیک از اینها جای دیگری را نمی گیرد، نه تربیت و نه نظامات عادلانه جانشین کیفر و مجازات می گردد، و نه کیفر و مجازات جانشین تربیت صحیح و نظام اجتماعی سالم می شود. هر اندازه تربیت، درست و نظام اجتماعی، عادلانه و سالم باشد باز افرادی طاغی و سرکش پیدا می شوند که تنها راه جلوگیری از آنها مجازاتها و کیفرهاست که احیانا باید سخت و شدید باشد. از طریق تقویت ایمان و ایجاد تربیت صحیح و اصلاح جامعه و از بین بردن علل وقوع جرم می توان از تعداد جرمها و جنایتها تا حدود زیادی کاست و باید هم از این راهها استفاده کرد، ولی نمی توان انکار کرد که مجازات هم در جای خود لازم است و هیچیک از امور دیگر اثر آن را ندارد.
وضع مجازاتها و کیفرهای قراردادی برای اجتماعات بشری لازم و مفید است ولی لازم است وضع کنندگان مقررات جزائی، تناسب جرم و مجازات را رعایت کنند. همچنانکه نابسامانی اجتماعی یکی از علل وقوع جرائم است، برقراری نظامات اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی صحیح نیز به نوبه خود از جرائم می کاهد، ولی هیچیک از اینها جای دیگری را نمی گیرد. همچنین از طریق تقویت ایمان و ایجاد تربیت صحیح و اصلاح جامعه و از بین بردن علل وقوع جرم می توان از تعداد جرمها و جنایتها تا حدود زیادی کاست و باید هم از این راهها استفاده کرد، ولی نمی توان انکار کرد که مجازات هم در جای خود لازم است و هیچیک از امور دیگر اثر آن را ندارد.
مجازات یا مکافات دنیوی :
دومین نوع از انواع مجازات، کیفرهایی است که رابطه علی و معلولی با جرم دارند، یعنی معلول جرم و نتیجه طبیعی آن است. این کیفرها را ” مکافات عمل ” یا ” اثر وضعی گناه ” می نامند. بسیاری از گناهان، اثرات وضعی ناگواری در همین جهان برای ارتکاب کننده بوجود می آورد مثلا شرابخواری علاوه بر اینکه زیانهای اجتماعی ببار می آورد صدمه هایی بر روان و جسم شرابخوار وارد می سازد. شرابخواری موجب اختلال اعصاب و تصلب شرائین و ناراحتیهای کبدی می گردد. فحشاء ممکن است سوزاک و سفلیس تولید کند. اینها اثر ذاتی گناه است و کیفر قانونی نیست تا گفته شود که باید تناسب جرم و مجازات در آن رعایت گردد. اگر کسی سمی کشنده را بنوشد و به اندرز نصیحتگو اعتناء نکند خواهد مرد. مردن، نتیجه طبیعی و اثر وضعی نوشیدن سم است. چنین آدم خیره سری قطعا می میرد، ولی غلط است که کسی بگوید این بیچاره فقط پنج دقیقه مرتکب جرم شده چرا به کیفر مرگ مبتلا شد و هستی خود را از دست داد؟ اگر به کسی بگویند خود را از قله کوه پرت نکن وگرنه نابود می گردی، حق ندارد اعتراض کند و بگوید چه تناسبی هست میان خیره سری من و این جزای شاق. اینجا حساب علت و معلول است. سقوط از کوه یا نوشیدن زهر، علت است و نابودی معلول آن است. اثر آن علتها این است و جز این نتواند بود.
انواع مجازات های دنیوی و اخروی ۱
- شهریور ۹, ۱۳۹۲
- ۰۰:۰۰
- بدون نظر
- تعداد بازدید 158 نفر
- برچسب ها : آخرت, اسماء, اسماء و صفات, پروردگار, پرونده خدا, خدا, خداشناسی, دنیا, صفت, مجازات