پرسش: مسأله خلود در عذاب را چگونه باید توجیه کرد؟ گناهکاری که گناهش حدی دارد، چرا باید کیفر نامحدود ببیند؟
پاسخ: گرچه در ظاهر این مسئله غیر عادلانه می نماید که قائل شویم گناه کوتاه مدت،مجازات و کیفر طولانی بلکه جاودانه داشته باشد اما با دقت در ابعاد مسئله، این توهم بر طرف میشود. در تبیین مطلب ناگزیریم مقدمه ای ذکر کنیم و آن این که مجازات ها بر سه قسمت است:۱- مجازات و کیفرهای قراردادی؛۲- مجازات تکوینی و مکافات دنیوی؛۳- مجازات اخروی یا تجسم جرم.در کیفرهای قراردادی، هدف تنبیه و تأدیب مجرم است، از این رو تناسب جرم با جریمه باید لحاظ گردد. در قسم دوم یعنی مکافات عمل و مجازات تکوینی،میان عمل و مجازات رابطه علّی و معلولی بر قرار است،یعنی کیفرها معلول جرم ها و اثر وضعی گناهان هستند،مانند زیان های روانی ناشی از شرابخواری که اثر ذاتی گناه است و مرگ ناشی از خوردن سم که معلول فعل انسان است.اما عذاب اخروی،رابطه تکوینی قوی تری با گناهان دارد،یعنی رابطهعینیت و اتحاد بین جرم و جریمه حکم فرما است و آن چه در آخرت به انسان ها می رسد، از قسم سوم است،یعنی پاداش یا کیفر نیکوکاران و بدکاران تجسم عمل آن ها است.[۱]این اعمال است که سر نوشت آتی انسان ها را تعیین می کند و پاره ای از اعمال (قلبی و جوارحی) هستند که عذاب جاودانه دارند و صاحبان آن ها جاودانه در عذاب خواهند بود مانند:کافران و منافقان و افرادی که غرق در گناهند. که با شرایط خاصی که در آیات و روایات بیان شده است،جاودانه در عذاب خواهند بود،[۲] همان گونه که انسان های مؤمن و نیکوکار جاودانه در بهشت و نعمت های بهشتی هستند. درباره قسمت دوم سؤال لازم است در پاسخ سؤال اوّل دقت شود، در نتیجه روشن می شود که هدایت و اضلال الهی با اختیار بشر منافات ندارد، بلکه خداوند درِ رحمت عامش را روی همه باز کرده و هدایت فراگیرش را شامل حال همه قرار داده است، اما از هدایت خاصش تنها کسانی برخوردار می شوند که با اختیار و ارادهخود، راه حق را بر گزینند و کسانی را گمراه می سازد که با اختیار خویش گمراهی را انتخاب کنند.وقتی کسبی با داشتن راهنای درونی و بیرونی (عقل و پیامبر) به بیراه رفت و مرتکب گناه شد و از رحمت توبه استفاده نکند و مأیوس از رحمت حق شود، مورد ملامت است،چنان که شاعر می گوید: راه است و چاه دیده بینا و آفتاب تا آدمی نگه کند پیش پای خویش چندین چراغ دارد و بیراهه می رود بگذار تا بیفتد و بیند سزای خویش زمینه های گمراهی را انسان فراهم می کند. وقتی از بلندای فطرت،خود را به چاه ضلالت انداخت،در بین راه کاری نمی تواند بکند مفهوم “یضل من یشاء و یهدی من یشاء” بمعنی سلب توفیق یا فراهم شدن اسباب سعادت می باشد.
[۱] برای توضیح بیشتر ر.ک: مجموعه آثار، ج ۱، ص ۲۱۳.
[۲] ر.ک: معاد از نظر عقل و دین.
[۳] به تفسیر نمونه،ج ۲۱، ص ۴۰۸ مراجعه کنید.