مرگ از نگاه احادیث

مرگ از نگاه احادیث

۱.الإمامُ علیٌّ علیه السلام : خَلَقَ الآجالَ فأطالَها و قَصَّرَها، و قدَّمَها و أخَّرَها ، و وصَلَ بالموتِ أسبابَها
امام علی علیه السلام : [خداوند ،] اجلها (مدت عمرها) را مشخص ساخته، برخی را کوتاه وبرخی را دراز گردانید وپاره ای را پس وبرخی را پیش انداخت وعوامل آنها را به مرگ ، پیوند داد (موجبات به سر آمدن اجل را فراهم آورد).
میزان الحکمه ۱» صفحه ۵۰
۲. عنه علیه السلام : الأجلُ مَساقُ النَّفْسِ ، و الهَرَبُ مِنه مُوافاتُهُ
امام علی علیه السلام : اجل ، میدان رفتن جان است وگریز از مرگ، رسیدن به آن.
میزان الحکمه ۱» صفحه ۵۰
۳.عنه علیه السلام : لا شیءَ أصدقُ مِن الأجلِ
امام علی علیه السلام : چیزی راست تر از اجل (مرگ) نیست.
میزان الحکمه ۱» صفحه ۵۰
۴.عنه علیه السلام : نَفَس المَرءِ خُطاهُ إلى أجَلِهِ
 امام علی علیه السلام : نَفَسهای آدمی گامهای او به سوی مرگ است.
میزان الحکمه ۱» صفحه ۵۰
 ۵.عنه علیه السلام ـ لَمّا خُوِّفَ مِن الغِیلهِ ـ : و إنَّ عَلَیَّ مِن اللّه ِ جُنّهً حَصِینهً ، فإذا جاءَ یومی انفرَجَتْ عنّی و أسْلَمَتْنی، فحینَئذٍ لا یَطِیشُ السَّهْمُ ، و لا یَبرأُ الکَلْمُ
امام علی علیه السلام ـ چون او را از کشته شدن ناگهانی (ترور شدن) ترساندند ـ فرمود : خداوند برای من حفاظی محکم قرار داده است وچون روز [مرگ ]من فرا رسد، آن حفاظ کنار می رود ومرا تسلیم [مرگ ]می کند. در آن هنگام، نه تیر به خطا می رود ونه زخم بهبود می یابد
میزان الحکمه ۱» صفحه ۵۱
۶.عنه علیه السلام ـ فی ذکرِ عَمرو بنِ العاصِ ـ : أمَا و اللّه ، إنّی لَیَمْنَعُنی مِنَ اللَّعِبِ ذِکرُ المَوتِ ، و إنَّهُ لَیَمنعُهُ مِن قولِ الحقِّ نِسْیانُ الآخِرهِ
 امام علی علیه السلام ـ درباره عمرو بن عاص ـ فرمود : به خدا سوگند ، یاد مرگ ، مرا از شوخی وبازی باز می دارد وفراموشی آخرت، او را از گفتن حق باز می دارد.
میزان الحکمه ۱» صفحه ۶۲
۷.رسولُ اللّه ِ صلى الله علیه و آله : إنّ آدمَ قَبْلَ أن یُصیبَ الذَّنْبَ کانَ أجلُهُ بینَ عَیْنَیْهِ و أملُهُ خَلْفَهُ ، فلمّا أصابَ الذَّنْبَ جَعَلَ اللّه ُ أملَهُ بینَ عَیْنَیْهِ و أجلَهُ خَلْفَهُ ، فلا یَزالُ یُؤَمِّلُ حتّى یَمُوتَ
پیامبر خدا صلی الله علیه وآله : آدم علیه السلام پیش از آن که مرتکب گناه شود اجلش در برابر دیدگان او بود وآرزویش پشت سرش. اما چون گناه ورزید خداوند آرزویش را جلو چشم او نهاد واجلش را پشت سرش. این است که آدمی تا دم مرگ همچنان آرزو دارد.
میزان الحکمه ۱» صفحه ۲۱۳
 ۸.عنه علیه السلام : ما أنْزَلَ الموتَ حَقَّ مَنْزِلَتِهِ مَن عَدَّ غَدا مِنْ أجَلِهِ
 امام علی علیه السلام : هر که فردا را از عمر خود بشمارد، مرگ را در جایگاه شایسته اش ننشانده است.
میزان الحکمه ۱» صفحه ۲۱۴
 ۹.عنه علیه السلام : أصْدَقُ شَیْءٍ الأجلُ ، أکذبُ شیءٍ الأملُ
 امام علی علیه السلام : راست ترین چیز، اجل (مرگ) است. دروغترین چیز، آرزوست.
میزان الحکمه ۱» صفحه ۲۱۴
 ۱۰.عنه علیه السلام : أقْرَبُ شَیْءٍ الأجلُ، أبْعَدُ شَیْءٍ الأملُ
 امام علی علیه السلام : نزدیکترین چیز [به انسان ]اجل (مرگ) است. دورترین چیز آرزوست.
میزان الحکمه ۱» صفحه ۲۱۴
۱۱.عنه علیه السلام : أکْثَرُ النّاسِ أملاً أقلُّهُمْ لِلموتِ ذِکْرا- امام علی علیه السلام : کسی که از همه بیشتر آرزو دارد، از همه کمتر به یاد مرگ است
میزان الحکمه ۱» صفحه ۲۱۶
۱۲.الملاحم و الفتن عن ثوبان مَولى رسولِ اللّه ِ صلى الله علیه و آله : قال رسول اللّه صلى الله علیه و آله : یُوشِکُ الاُمم تَداعى عَلَیْکُمْ تَداعِیَ الأکَلَهِ على قَصْعَتِها .
قالَ قائلٌ مِنْهُمْ : مِنْ قِلّهٍ نَحْنُ یَوْمَئذٍ ؟ قالَ : بَلْ أنْتُمْ کَثِیرٌ ، و لکنّکُمْ غُثاءٌ کَغُثاءِ السَّیْلِ ، وَ لیَنْزِعَنَّ اللّه ُ مِنْ عَدُوِّکُمُ المَهابهَ منهم ، و لَیَقْذِفَنَّ فی قُلوبِکُمُ الوَهْنَ !
قالَ قائلٌ : یا رسولَ اللّه ، و ما الوَهْنُ ؟ قالَ : حُبُّ الدُّنیا و کَراهِیَهُ المَوتِ
 الملاحم والفتن ـ به نقل از ثوبان ، بنده رسول خدا ـ : پیامبر خدا صلی الله علیه وآله فرمود : زود باشد که ملّتها بر شما هجوم آورند، همچون هجوم گرسنگان به ظرف غذا.
یکی از آن میان گفت: آیا به علت آن که در آن هنگام شمارمان اندک است [چنین می کنند]؟ فرمود: بر عکس، تعدادتان بسیار زیاد است اما چونان کف وخاشاک روی سیلاب هستید، خداوند هیبت وشکوه شما را از دلهای دشمنانتان بر می گیرد ودر دلهای شما «وهن» می افکند. یکی پرسید: ای پیامبر خدا! «وهن» چیست؟ فرمود: دوست داشتن دنیا وناخوش داشتن مرگ.
میزان الحکمه ۱» صفحه ۲۲۵
۱۳.مستدرک الوسائل عن أنَس : دَخلتُ علَى النَّبیِ صلى الله علیه و آله و هُوَ نائمٌ على حَصیرٍ قد أثَّرَ فی جَنْبِهِ، قالَ : أ مَعَکَ أحَدٌ غیرُکَ؟ قُلْتُ: لا ، قالَ : اعْلَمْ أنَّهُ قَدِ اقْتَرَبَ أجَلی و طالَ شَوْقی إلى لِقاءِ ربّی و إلى لِقاءِ إخوانیَ الأنبیاءِ قَبْلی.
ثُمَّ قالَ: لَیْسَ شَیْءٌ أحَبَ إلیَّ مِنَ الموتِ، و لَیْسَ للمُؤمنِ راحهٌ دُونَ لِقاءِ اللّه ِ، ثُمَّ بَکى، قُلْتُ: لِمَ تَبکی ؟ قالَ : و کیفَ لا أبکی و أنا أعْلَمُ ما یَنْزِلُ باُمّتی مِنْ بَعدی ؟! قُلْتُ : و ما یَنْزِلُ مِنْ بَعْدِکَ یا رسولَ اللّه ِ ؟! قالَ : الأهواءُ المُخْتَلِفهُ ، و قَطِیعَهُ الرَّحِمِ ، و حُبُّ المالِ و الشَّرَفِ ، و إظهارُ البِدْعهِ .
مستدرک الوسائل ـ به نقل از انس ـ : به حضور پیامبر صلی الله علیه وآله رسیدم ودیدم بر بوریایی خفته که بر پهلوی مبارکش رد انداخته است. حضرت از من پرسید: کس دیگری نیز با تو هست؟ گفتم: خیر، فرمود: بدان که اجل من نزدیک شده واشتیاقم به دیدار پروردگارم ودیدار برادرانم، پیامبران پیش از من، به درازا کشیده است.
آن گاه فرمود: هیچ چیز نزد من دوست
داشتنی تر از مرگ نیست ومؤمن جز با دیدار خداوند آسوده نیست. آن گاه گریست. من عرض کردم: چرا گریه می کنید؟ فرمود: چگونه نگریم وقتی می دانم که بعد از من چه بر سر امّتم می آید. عرض کردم: ای پیامبر خدا! بعد از تو چه بر سر امّتت می آید؟ فرمود: خواسته های گوناگون، وبریدن رشته خویشاوندی وعشق به مال ومقام وپدیدار شدن بدعت [ در دین].
میزان الحکمه ۱» صفحه ۲۲۶
۱۴.عنه علیه السلام : مَنْ ماتَ و لیسَ عَلَیْهِ إمامٌ حَیٌّ ظاهِرٌ ماتَ مِیتهً جاهِلیّهً
امام صادق علیه السلام : هر که بمیرد ودر فرمان امام زنده وآشکاری نباشد به مرگ جاهلی مرده است.
میزان الحکمه ۱» صفحه ۲۴۲
 ۱۵.رسولُ اللّه ِ صلى الله علیه و آله : مَن ماتَ وَ هُوَ لا یَعرفُ إمامَهُ ماتَ مِیتهً جاهلیّهً
 پیامبر خدا صلی الله علیه وآله : هر که بمیرد وامام خود را نشناخته باشد به مرگ جاهلی مرده است
میزان الحکمه ۱» صفحه ۲۴۷
 ۱۶.عنه صلى الله علیه و آله : مَن ماتَ و لا بَیْعَهَ عَلَیْهِ ماتَ مِیتهً جاهلیّهً
پیامبر خدا صلی الله علیه وآله : هر که بمیرد وبیعت امام را به گردن نداشته باشد به مرگ جاهلی مرده است.
میزان الحکمه ۱» صفحه ۲۴۷
 
۱۷.عنه صلى الله علیه و آله : مَن ماتَ بغیرِ إمامٍ ماتَ مِیتهً جاهلیّهً
پیامبر خدا صلی الله علیه وآله : هر که بدون داشتن امام بمیرد به مرگ جاهلی مرده است
میزان الحکمه ۱» صفحه ۲۴۷
۱۸.الإمامُ الصّادقُ علیه السلام : مَن باتَ لیلهً لا یَعرِفُ فیها إمامَ زمانِهِ ماتَ مِیتهً جاهلیّهً
امام صادق علیه السلام : هر کس یک شب را بدون شناخت امام روزگار خود سپری کند به مرگ جاهلی مرده است.
میزان الحکمه ۱» صفحه ۲۴۸
۱۹.الإمامُ علیٌّ علیه السلام : فنَظَرْتُ فإذا لیس لی رافِدٌ و لا ذابٌّ و لا مُساعِدٌ ، إلاّ أهلَ بیتی فضَنَنتُ بهم عنِ المَنِیّهِ ، فأغْضَیْتُ علَى القَذى ، و جَرَعْتُ رِیقی علَى الشَّجا
امام علی علیه السلام : پس، نگریستم ودیدم که نه مرا یاری است ونه مدافعی ونه مددکاری مگر خاندانم. از این رو، دریغم آمد آنان را به کام مرگ سپارم . پس، چشمِ خاشاک خلیده را بر هم نهادم وبا استخوانی در گلو، آب دهانم را فرو بردم
میزان الحکمه ۱» صفحه ۲۶۱
۲۰.عنه صلى الله علیه و آله : مَن رأى مِنْ أمیرِهِ شَیْئا یَکْرَهُهُ فَلْیَصْبِرْ ، فإنَّهُ مَنْ فارَقَ الجَماعهَ شِبْرا فَماتَ ، فَمِیتهٌ جاهلیّهٌ
 پیامبر خدا صلی الله علیه وآله : هر که از فرمانروای خود، کار ناخوشایندی دید باید صبر کند؛ چه آن که هر کس یک وجب از جماعت [اسلامی ]جدا افتد ودر آن حال بمیرد، به مرگ جاهلی مرده است .
میزان الحکمه ۱» صفحه ۲۷۲
۲۱.الدرّ المنثور : ـ قال رسولُ اللّه ِ صلى الله علیه و آله ـ : إنّ رَحَى الإسلامِ سَتَدورُ ، فحَیْثُ ما دارَ القرآنُ فدوروا بِهِ ، یُوشِکُ السُّلطانُ و القرآنُ أنْ یَقْتَتِلا و یَتَفَرَّقا، إنَّهُ سَیَکونُ عَلَیْکُمْ مُلوکٌ یَحْکُمونَ لَکُمْ بِحُکْمٍ ، و لَهُمْ بِغَیْرِهِ ، فإنْ أطَعْتُموهُمْ أضَلُّوکُمْ ، و إنْ عَصَیْتُموهُمْ قَتَلوکُمْ . قالوا : یا رسولَ اللّه ِ ، فکَیْفَ بنا إن أدْرَکْنا ذلکَ؟ قالَ : تَکونون کأصْحابِ عیسى : نُشِروا بالمَناشِیرِ و رُفِعوا علَى الخَشَبِ . مَوتٌ فی طاعهٍ خَیْرٌ مِنْ حیاهٍ فی مَعْصیهٍ
 الدرّ المنثور : ـ پیامبر خدا صلی الله علیه وآله فرمود : سنگ آسیاب اسلام به زودی به چرخش خواهد افتاد. پس، شما بر محور قرآن بچرخید. نزدیک است که قدرت وقرآن با یکدیگر به پیکار برخیزند واز هم جدا شوند. به زودی شاهانی بر شما حاکم خواهند شد که برای شما به گونه ای حکم می کنند وبرای خود به گونه ای دیگر. اگر از آنان فرمان برید، گمراهتان می کنند واگر نافرمانی کنید شما را می کشند.
گفتند: ای پیامبر خدا! در چنان روزگاری چه کنیم؟ فرمود: همچون یاران عیسی باشید، که با ارّه پاره پاره وبر چوبه دار آویخته شدند. مرگ در راه طاعت [خدا] بهتر از زندگی در معصیت است
میزان الحکمه ۱» صفحه ۲۷۶
۲۲.عنه علیه السلام : لقد فُتِحَتْ لیَ السُّبُلُ ، و عُلِّمتُ الأنْسابَ ، و اُجرِیَ لیَ السَّحابُ ، و عُلِّمتُ المَنایا و البَلایا و فَصْلَ الخِطابِ. امام علی علیه السلام : راهها برای من گشوده و[علم ]نسب ها به من آموخته شده وابرها برایم به حرکت درآمده اند ودانش مرگ ومیرها وبلایا وفصل الخطاب به من آموخته شده است
میزان الحکمه ۱» صفحه ۲۹۱
۲۳. عنه علیه السلام : إنّ رسولُ اللّه ِ صلى الله علیه و آله علّمَنی ألفَ بابٍ مِن الحلالِ و الحرامِ ، و مِمّا کانَ و مِمّا یکونُ إلى یومِ القیامهِ ، کلُّ بابٍ مِنها یَفتَحُ ألفَ بابٍ ، فذلکَ ألفُ ألفِ بابٍ ، حتّى علِمتُ عِلمَ المَنایا و البَلایا و فَصلَ الخِطابِ
 امام علی علیه السلام : پیامبر خدا صلی الله علیه وآله هزار باب از حلال وحرام واز آنچه بوده وتا قیامت خواهد بود به من آموخت، که از هر باب آن هزار باب گشوده می شود، که هزار هزار باب خواهد شد، چندان که دانش مرگ ومیرها وبلایا وفصل الخطاب را فرا گرفتم
میزان الحکمه ۱» صفحه ۲۹۱
۲۴.عنه علیه السلام : زَعَمَ ابنُ النّابِغَهِ أنّی تَلْعابهٌ تِمْزاحَهٌ ذو دُعابَهٍ ، اُعافِسُ و اُمارِسُ ، هَیْهاتَ! یَمْنَعُنی مِن ذاکَ خَوفُ الموتِ و ذِکرُ البَعثِ و الحِسابِ
 امام علی علیه السلام : پسر نابغه (عمرو عاص) گفته است که من آدمی مزّاح وبسیار شوخ وبذله گویم ودست وپنجه نرم می کنم ولی گویی به بازی . هیهات! ترس از مرگ ویاد قیامت وحسابرسی ، مرا از این کارها باز می دارد.
میزان الحکمه ۱» صفحه ۳۰۹
۲۵.الإمامُ زینُ العابدینَ علیه السلام : إنَّ الحَسَنَ بنَ عَلیِّ بنِ أبی طالِبٍ علیه السلام کانَ أعبَدَ الناسِ فی زَمانِهِ وَ أزهَدَهُم وَ أفضَلَهم، وَ کانَ إذا حَجَّ حجَّ ماشیا وَ رُبَّما مَشى حافیا ، وَ کانَ إذا ذُکِرَ المَوتُ بَکى ، وَ إذا ذُکِرَ القَبرُ بَکى ، وَ إذا ذُکِرَ البَعثُ وَ النُشورُ بَکى ، وَ إذا ذُکِرَ المَمَرُّ عَلى الصِّراطِ بَکى ، وَ إذا ذُکِرَ العَرضُ عَلى اللّه ِ تَعالى ذِکرُه شَهِقَ شَهقَهً یُغشى عَلَیهِ مِنها ، وَ کانَ إذا قامَ فی صَلاتِهِ تَرتَعِدُ فَرائِصُهُ بَینَ یَدی رَبِّهِ عزّ و جلّ ، وَ کانَ إذا ذُکِرَ الجَنَّهُ وَ النارُ اضطَرَبَ اضطِرابَ السَّلیمِ وَ سأل اللّه َ تعالى الجَنَّهَ وَ تَعوذُ بِهِ مِنَ النَّارِ
امام زین العابدین علیه السلام : حسن بن علی بن ابی طالب علیهما السلام عابدترین وزاهدترین وبا فضیلت ترین مردم روزگار خود بود . هرگاه حج می رفت پیاده وگاه با پای برهنه می رفت ؛ هرگاه سخن از مرگ به میان می آمد می گریست ؛ هرگاه سخن از قبر به میان می آمد می گریست ؛ هرگاه سخن از قیامت ورستاخیز به میان می آمد می گریست ؛ هرگاه از گذشتن بر صراط یاد می شد می گریست ؛ هرگاه از حاضر شدن در دادگاه عدل الهی سخن به میان می آمد ، چنان صیحه ای می زد که بر اثر آن از هوش می رفت ؛ هرگاه به نماز می ایستاد بدنش در پیشگاه پروردگارش عزّ وجلّ ، می لرزید ؛ هرگاه از بهشت ودوزخ سخن به میان می آمد ، مانند مار گزیده به خود می پیچید وبهشت را از خداوند مسئلت می کرد واز آتش دوزخ به او پناه می برد.
میزان الحکمه ۱» صفحه ۳۲۷
۲۶.عنه علیه السلام ـ مِن کَلامِهِ یَومَ عاشوراءَ ـ : ألا وَ إنَّ الدَّعیَّ ابنَ الدَّعیِّ قَد رَکَّزَ بَینَ اثنَتینِ بَینَ السُلَّهِ وَ الذِلَّهِ وَ هَیهاتَ مِنّا الذِلَّهُ یَأبى اللّه ُ ذلک لَنا وَ رَسولُهُ وَ المُؤمِنونَ وَ حُجورٌ طابَت وَ طَهُرَت وَ أنوفُ حَمیَّهٍ وَ نُفوسُ أبیَّهٍ مِن أن تُؤثِرَ طاعَهَ اللِئامِ عَلى مَصارِعِ الکِرامِ
 امام حسین علیه السلام ـ در بخشی از سخنانش در روز عاشورا ـ فرمود : هان ! این حرام زاده پسر حرام زاده مرا میان دو چیز مخیّر کرده است : میان شمشیر وتن دادن به خواری . وهیهات که ما تن به ذلّت وخواری دهیم . خدا ورسول او ومؤمنان ودامنهای پاک ومطهّر[ی که ما در آن پرورش یافته ایم] ودلهای غیرتمند وجانهای بزرگ منش ، این را بر ما نمی پذیرند که فرمانبری از فرومایگان را بر مرگ شرافتمندانه ترجیح دهیم
میزان الحکمه ۱» صفحه ۳۳۶
۲۷. حلیه الأولیاء : سَمِعَ عَلیُّ بنُ الحُسَینِ علیهما السلام ناعِیَهً فی بَیتِهِ وَ عِندَهُ جَماعَهٌ فَنَهَضَ إلى مَنزِلِهِ ثُمَّ رَجَعَ إلى مَجلِسِهِ ، فَقیلَ لَهُ : أ مِن حَدَثٍ کانَتِ النّاعِیَهُ؟ قالَ : نَعَم ! فَعَزّوهُ وَ تَعَجَّبوا مِن صَبرِهِ . فَقالَ : إنّا أهلُ بَیتٍ نُطیعُ اللّه َ فیما نُحِبُّ ، وَ نَحمَدُهُ فیما نَکرَهُ
حلیه الأولیاء : علی بن الحسین علیهما السلام با جماعتی نشسته بود که از درون خانه صدای زنی را شنید که از مرگ کسی خبر می داد ، برخاست وبه منزل خود رفت ولحظاتی بعد به مجلسش بازگشت . عرض کردند : آیا اتفاقی افتاده بود ؟ فرمود : آری ! آن جماعت به حضرت تسلیت گفتند واز صبر وشکیبایی او شگفت زده شدند . حضرت فرمود : ما خاندانی هستیم که در امور خوشایندمان مطیع خداوندیم ودر امور نا خوشایندمان ستایشگر او .
میزان الحکمه ۱» صفحه ۳۴۲
 
۲۸.الإمامُ العسکریُّ علیه السلام ـ و قد سُئلَ عن الحُجّهِ و الإمامِ بعدَهُ ؟ ـ : ابْنِی محمّدٌ ، و هُو الإمامُ و الحُجّهُ بَعدی ، مَن ماتَ و لَم یَعرفْهُ ماتَ مِیتهً جاهلیّهً . أمَا إنّ لَه غَیبهً یَحارُ فیها الجاهلونَ ، و یَهْلِکُ فیها المُبطِلونَ ، و یَکْذِبُ فیها الوَقّاتونَ ، ثُمّ یَخرُجُ فکَأنّی أنظُرُ إلَى الأعْلامِ البِیضِ تَخْفِقُ فوقَ رأسِهِ بِنَجفِ الکوفهِ
امام عسکری علیه السلام ـ در پاسخ به پرسش از حجّت وامام بعد از ایشان ـ فرمود : فرزندم محمّد ، اوست امام وحجّت پس از من. هر که بمیرد واو را نشناسد به مرگ جاهلی مرده است. بدانید که او را غیبتی است که پس از آن ، ظهور می کند؛ غیبتی که جاهلان در آن سرگشته می شوند وباطل گرایان به نابودی می افتند وکسانی به دروغ [برای ظهور او ]زمان تعیین می کنند. گویی پرچمهای سفیدی را می بینم که در نجفِ کوفه بر فراز سر او در اهتزازند.
میزان الحکمه ۱» صفحه ۳۸۳
۲۹.الغیبه للنعمانی : أبو الجارودِ عَنِ الإمامِ الباقرِ علیه السلام : اعلمْ أنّهُ لا تَقومُ عِصابهٌ تَدفعُ ضَیْما أو تُعِزُّ دِینا إلاّ صَرَعَتْهُم المَنِیّهُ و البَلِیّهُ ، حتّى تَقومَ عِصابهٌ شهِدوا بدرا مَع رسولُ اللّه ِ صلى الله علیه و آله ، لا یُوارى قَتیلُهُم ، و لا یُرفَعُ صَریعُهُم ، و لا یُداوى جَریحُهُم . قلتُ : مَن هُم؟ قال : الملائکهُ
الغیبه للنعمانی ـ به نقل از ابو جارود ـ : امام باقر علیه السلام فرمود : بدان که هیچ گروهی برای زدودن ستمی، یا قدرت بخشیدن به دینی قیام نمی کند مگر آن که مرگ وفاجعه آنان را به خاک می افکند. تا آن که گروهی قیام کنند که در بدر با پیامبر خدا صلی الله علیه وآله بودند؛ گروهی که کشته آنان دفن نمی شود وبر خاک افتاده شان از زمین بلند نمی شود ومجروحشان مداوا نمی گردد.
عرض کردم: آنان چه کسانی اند؟ فرمود: فرشتگان.
میزان الحکمه ۱» صفحه ۳۹۱
۳۰.عنه علیه السلام ـ فی التّوقیعِ إلى السَّمُریِّ ـ : اسْمَعْ ، أعْظَمَ اللّه ُ أجرَ إخوانِکَ فیکَ ، فإنَّک مَیّتٌ ما بینَکَ و بینَ ستّهِ أیّامٍ ، فاجمَعْ أمرَکَ و لا تُوصِ إلى أحدٍ یقومُ مَقامَکَ بعدَ وفاتِکَ ، فقد وَقعَتِ الغَیبهُ التّامّهُ ، فلا ظُهورَ إلاّ بعدَ إذْنِ اللّه ِ تعالى ذِکرُهُ، و ذلکَ بعدَ طُولِ الأمَدِ و قَسْوهِ القلوبِ و امْتِلاءِ الأرضِ جَورا
امام مهدی علیه السلام ـ در توقیع به سمری ـ نوشت : گوش کن! خداوند در (مصیبت مرگ ) تو به برادرانت پاداش نیک دهد! تو تا شش روز دیگر خواهی مُرد، کارهایت را سر وسامان بده وبه هیچ کس وصیّت نکن که پس از مرگت جانشین تو شود؛ زیرا غیبت کامل رخ داده است، پس ظهوری در کار نخواهد بود، مگر با اجازه خداوند متعال وآن پس از سپری شدن روزگاری دراز وسخت شدن دلها وآکنده شدن زمین از ستم وبیداد است
میزان الحکمه ۱» صفحه ۴۰۲
۳۱.معانی الأخبار عن فُضَیلَ بنِ یَسار عنِ الإمامِ الباقرِ علیه السلام : لا یَبلُغُ أحدُکُم حقیقهَ الإیمانِ حتّى یکونَ فیه ثلاثُ خِصالٍ : حتّى یکونَ المَوتُ أحبَّ إلیهِ مِن الحیاهِ ، و الفَقرُ أحبَّ إلیهِ مِن الغِنى ، و المَرَضُ أحبَّ إلیهِ مِن الصِّحّهِ .
قُلْنا : و مَن یَکونُ کذلکَ ؟! قالَ : کلُّکُم . ثُمّ قالَ : أیُّما أحَبُّ إلى أحدِکُم یَموتُ فی حُبِّنا أو یَعیشُ فی بُغْضِنا ؟ فقلتُ : نَموتُ و اللّه ِ فی حُبِّکُم أحبُّ إلینا قالَ : و کذلکَ الفَقرُ و الغنى و المرضُ و الصِّحّهُ؟ قلتُ: إی و اللّه
معانی الأخبار ـ به نقل از فضیل بن یسار ـ : امام باقر علیه السلام فرمود: هیچ یک از شما به حقیقت ایمان نمی رسد مگر آن که سه خصلت در او باشد: مرگ را بیشتر از زندگی دوست بدارد وفقر را بیشتر از توانگری وبیماری را بیشتر از تندرستى.
عرض کردیم: چه کسی این چنین است؟! فرمود: همه شما. آنگاه فرمود: هر یک از شما، کدام یک را بیشتر دوست دارید: در راه دوستی ما بمیرید یا با دشمنی با ما زندگی کنید؟ عرض کردم: به خدا قسم، اینکه در راه دوستی شما بمیریم . فرمود: ناداری وتوانگری وبیماری وتندرستی نیز همین طور نیست؟ عرض کردم: آری، به خدا.
میزان الحکمه ۱» صفحه ۴۱۷
۳۲.الإمامُ علیٌّ علیه السلام : فمِنَ الإیمانِ ما یکونُ ثابتا مُسْتَقِرّا فی القلوبِ ، و مِنهُ ما یکونُ عَوارِیَ بَینَ القلوبِ و الصُّدوِر ، إلى أجلٍ معلومٍ ، فإذا کانتْ لَکُم بَراءَهٌ مِن أحدٍ فَقِفُوهُ حتّى یَحْضُرَهُ المَوتُ ، فعِندَ ذلکَ یَقَعُ حَدُّ البَراءهِ
امام علی علیه السلام : قسمی از ایمان در دلها استوار وپابرجاست وقسمی دیگر میان دلها وسینه ها عاریت وناپایدار تا زمانی معلوم (هنگام مرگ). پس اگر از کسی بیزارید او را وا گذارید ]و درباره کفر وایمان او حکم نکنید [تا مرگش فرا رسد در آن وقت سزاوار بیزاری می گردد.
میزان الحکمه ۱» صفحه ۴۳۹
۳۳.رسولُ اللّه ِ صلى الله علیه و آله : أربعٌ لم یَجِدْ رَجلٌ طعْمَ الإیمانِ حتّى یؤمنَ بِهنَّ : أنْ لا إلهَ إلاّ اللّه ُ ، وَ أنّی رسولُ اللّه ِ بَعَثنی بِالحَقِّ ، وَ أنّهُ مَیِّتٌ ثُمّ مبعوثٌ مِن بَعدِ المَوتِ ، وَ یُؤمنَ بالقَدرِ کلِّهِ
پیامبر خدا صلی الله علیه وآله : چهار چیز است که تا انسان، به آنها ایمان نیاورد، مزه ایمان را نمی چشد: اینکه خدایی جز اللّه نیست، اینکه من فرستاده خدا هستم وبه حق مرا برانگیخته است، اینکه می میرد وپس از مرگ دوباره برانگیخته می شود واینکه به کلّ تقدیر ایمان آورد.
میزان الحکمه ۱» صفحه ۴۴۲
۳۴.الإمامُ الباقرُ علیه السلام : البِرُّ و صَدَقهُ السِّرِّ یَنْفِیانِ الفَقرَ ، و یَزیدانِ فی العُمرِ ، وَ یَدْفَعانِ عن سَبعینَ مِیتَهِ سُوءٍ
امام باقر علیه السلام : نیکی وصدقه دادن پنهانی، فقر را از بین می برند، عمر را زیاد وهفتاد مرگِ بد وناگوار را دفع می کنند
میزان الحکمه ۱» صفحه ۵۳۳
۳۵.الکافی عن عمرو بن یزید : قال الصّادقُ علیه السلام: و اللّه ، أتَخَوَّفُ علَیکُم فی البَرزَخِ ! قلتُ : و ما البَرْزخُ ؟ قالَ : القَبرُ ، مُنذُ حینِ مَوتِهِ إلى یومِ القیامهِ
 الکافی ـ به نقل از عمرو بن یزید ـ : امام صادق علیه السلام فرمود : به خدا سوگند از برزخ بر شما می ترسم. عرض کردم: برزخ چیست؟ فرمود: گور، از زمان مرگ تا روز رستاخیز
میزان الحکمه ۱» صفحه ۵۳۹
۳۶.رسولُ اللّه ِ صلى الله علیه و آله : لَولا ثلاثهٌ فی ابنِ آدمَ ما طَأْطَأ رأسَهُ شَیءٌ : المَرضُ ، و المَوتُ ، و الفَقرُ ، و کلُّهنَّ فیهِ ، و إنّه لَمَعهُنَّ لَوثّابٌ
پیامبر خدا صلی الله علیه وآله : اگر سه [نقطه ضعف] در آدمی نبود، چیزی سر او را فرود نمی آورد: بیماری، مرگ وفقر. این هر سه را دارد وبا این حال چموشی می کند
میزان الحکمه ۲» صفحه ۵۴
۳۷.الإمامُ الباقرُ علیه السلام : إنَّ اللّه َ تبارکَ و تعالى إذا کانَ مِن أمْرِهِ أن یُکرِمَ عَبدا و له عِندَه ذَنبٌ ابْتَلاهُ بالسُّقْمِ ، فإنْ لَم یَفعَلْ فبِالحاجهِ، فإنْ لَم یَفعَلْ شَدَّدَ علَیه عندَ المَوتِ . و إذا کانَ مِن أمرِهِ أنْ یُهینَ عَبدا و لَه عندَهُ حَسَنهٌ أصَحَّ بَدنَهُ، فإنْ لم یفعلْ وسَّعَ علَیهِ فی مَعیشتِهِ ، فإنْ لَم یَفعلْ هَوّنَ علَیهِ المَوتَ
 امام باقر علیه السلام : هرگاه خداوند متعال بنایش این باشد که بنده ای را گرامی بدارد وآن بنده گناهی کرده باشد او را به بیماری مبتلا می گرداند، اگر چنین نکرد به فقر ونیازمندی دچارش می سازد واگر این را هم نکرد هنگام جان کندن بر او سخت می گیرد. واگر بنایش این باشد که بنده ای را خوار وبى مقدار سازد واو کاری نیک نزد خدا داشته باشد، تن سالم به او می دهد، اگر چنین نکرد زندگی اش را فراخ می گرداند واگر این را هم نکرد مرگ را بر او آسان می سازد.
میزان الحکمه ۲» صفحه ۵۷
۳۸.عنه صلى الله علیه و آله : إنَّ العبدَ لَتکونُ لَه المَنزِلهُ من الجنّهِ فلا یَبلُغُها بشَیءٍ مِن البلاءِ حتّى یُدرِکَهُ المَوتُ ، و لم یَبلُغْ تلکَ الدَّرَجهَ فیُشَدَّدَ علَیهِ عندَ المَوتُ فیَبلُغُها
پیامبر خدا صلی الله علیه وآله : برای بنده در بهشت جایگاهی است که به وسیله هیچ بلایی به آن دست نمی یابد، تا مرگش در رسد وهنگام مرگ بر او سخت گرفته شود تا به آن جایگاه دست یابد.
میزان الحکمه ۲» صفحه ۶۳
۳۹.الإمامُ الصّادقُ علیه السلام ـ و قد سُئلَ عن شیءٍ یُروى عن أبی ذَرٍّ رحمه الله أنَّهُ قالَ: ثلاثهٌ یُبغِضُها النّاسُ و أنا اُحِبُّها : اُحِبُّ المَوتَ ، و اُحِبُّ الفَقرَ ، و اُحِبُّ البلاَء ـ : هذا لیسَ على ما یَرْوونَ ، إنّما عنى : المَوتُ فی طاعهِ اللّه ِ أحَبُّ إلَیَّ مِن الحیاهِ فی مَعصیهِ اللّه ِ ، و الفَقرُ فی طاعهِ اللّه ِ أحَبُّ إلَیّ مِن الغِنى فی مَعصیهِ اللّه ِ ، و البلاءُ فی طاعهِ اللّه ِ أحَبُّ إلَیّ مِن الصِّحّهِ فی مَعصیهِ اللّه
امام صادق علیه السلام ـ آنگاه که به ایشان عرض شد: از ابوذر رحمه الله نقل می شود که گفته است: مردم از سه چیز بدشان می آید ولی من آنها را دوست دارم: مرگ را دوست دارم، فقر را دوست دارم، بلا را دوست دارم ـ فرمود : این برداشت آنها درست نیست، بلکه منظور ابوذر این بوده است که مرگ در راه طاعت خدا را خوشتر دارم از زندگی آلوده به معصیت خدا وفقر در راه طاعت خدا را دوست تر دارم تا ثروت با نافرمانی خدا وبلا وسختی دیدن در راه طاعت خدا برایم خوشایندتر است از سلامت وعافیت در معصیت خدا.
میزان الحکمه ۲» صفحه ۶۴
۴۰.الإمامُ الصّادقُ علیه السلام : ثلاثٌ مَنِ ابتُلیَ بواحدهٍ مِنهُنَّ تَمنَّى الموتَ : فَقرٌ مُتَتابِعٌ ، و حُرْمَهٌ فاضِحَهٌ ، و عدُوٌّ غالِبٌ
امام صادق علیه السلام : سه چیز است که هر کس به یکی از آنها گرفتار شود آرزوی مرگ کند: فقر پیاپی، محرومیت رسوا ، ودشمن چیره.
میزان الحکمه ۲» صفحه ۶۷
۴۱.صحیح مسلم عن جابر: کُنّا یومَ الحُدَیبِیَهِ ألْفا وأربَعَ مائهٍ ، فَبایَعْناهُ [ صلى الله علیه و آله ]و عُمَرُ آخِذٌ بِیَدِهِ تَحتَ الشَّجرهِ و هِی سَمُرهٌ . بایَعْناهُ على أنْ لا نَفِرَّ ، و لَم نُبایِعْهُ على المَوتِ
 صحیح مسلم ـ به نقل از جابر ـ : در روز حدیبیّه ، ما هزار وچهارصد نفر بودیم وبا پیامبر خدا صلی الله علیه وآله ، در حالی که عمر دست ایشان را گرفته بود، زیر درخت سَمُره بیعت کردیم. با پیامبر بر سر این موضوع بیعت کردیم که نگریزیم؛ با او بر سر مرگ بیعت نکردیم.
میزان الحکمه ۲» صفحه ۸۱
۴۲.الإمامُ علیٌّ علیه السلام ـ من کتابٍ لَهُ علیه السلام إلى مُعاوِیهَ ـ : وَ کَیفَ أنتَ صانعٌ إذا تَکَشَّفَتْ عَنکَ جَلابِیبُ ما أنتَ فیهِ مِن دُنیا قد تَبَهَّجتَ بِزینَتِها ، و خُدِعْتَ بِلَذَّتِها ، دَعَتکَ فَأجَبتَها ، و قادَتْکَ فَاتّبعتَها ، و أمَرتکَ فأطَعتَها .
و إنَّه یُوشِکُ أن یَقِفَکَ واقفٌ على ما لا یُنجِیکَ منه مِجَنّ ، فَاقْعَسْ عَن هذا الأَمرِ ، وَ خذْ اُهبَهَ الحِسابِ ، وَ شمِّرْ لِما قد نَزَل بِکَ ، و لا تُمَکِّن الغُواهَ مِن سَمعِک ، و إلاّ تَفْعل اُعلِمْکَ مَا أغفَلتَ من نَفسِکَ ؛ فإنَّکَ مُترَفٌ قد أَخَذ الشَّیطانُ مِنکَ مَأخَذَهُ ، وَ بلَغَ فِیکَ أَمَلهُ ، وَ جَرى مِنکَ مَجرَى الرُّوحِ و الدَّمِ
امام علی علیه السلام ـ در نامه به معاویه ـ نوشت : چه خواهی کرد آن هنگام که پرده های دنیایی که در آنی ، از پیش رویت برداشته می شود ؛ دنیایی که به آرایه هایش شادمان شده ای ، با لذّتش فریفته گشته ای ، تو را فرا خوانده ودعوتش را پذیرفته ای ، تو را کشانده وبه دنبالش رفته ای، تو را فرمان داده وتو از وی فرمان بُرده اى؟ زود است که نگاه دارنده ای تو را بر حالی نگه دارد که هیچ سپری نتواند از آن رهایی ات دهد. پس ، از این امر (ادّعای خلافت ) دست بردار ، خود را برای حسابرسی آماده ساز ، برای آنچه بر تو فرود آمده (پیری ومقدّمات مرگ) ، دامن به کمر زن وگوش به گفتار گمراهان مسپار ؛ واگر چنین نکنی ، تو را از [ عواقب ]غفلتی که از خویش کرده ای ، آگاه خواهم کرد . همانا خوش گذران شده ای وشیطان در تو راه یافته وبه آرزوی خود رسیده وهمانند جان وخون ، در وجود تو جاری شده است .
میزان الحکمه ۲» صفحه ۱۱۳
۴۳.عنه علیه السلام : مُسَوِّفُ نَفسِهِ بالتَّوبهِ ، مِن هُجومِ الأجَلِ على أعظَمِ الخَطَرِ
 امام علی علیه السلام : کسی که توبه را به فردا حوالت دهد، از هجوم مرگ در معرض بزرگترین خطر است.
میزان الحکمه ۲» صفحه ۱۳۵
۴۴.الأمالی للطوسی عن أبی ذرّ : قال رسول اللّه صلى الله علیه و آله : أ تُحِبُّ أنْ تَدخُلَ الجَنّهَ ؟ [قال أبو ذرٍّ : ]قُلتُ : نَعَم فِداکَ أبی . قالَ : فَأَقصِرْ مِن الأمَلِ ، و اجْعَلِ المَوتَ نُصبَ عَیْنِکَ، و اسْتَحِ مِن اللّه ِ حقَّ الحَیاءِ
الأمالی للطوسی ـ به نقل از ابوذرّ ـ : پیامبر خدا صلی الله علیه وآله فرمود : آیا دوست داری به بهشت روى؟ عرض کردم: آری، پدرم فدایت باد. فرمود: پس، آرزو را کوتاه کن ومرگ را پیش چشم خود بدار واز خداوند چنان که شاید وباید شرم کن.
میزان الحکمه ۲» صفحه ۲۶۹
۴۵.تنبیه الخواطر ـ قال رسول اللّه صلى الله علیه و آله ـ : أ کُلُّکُم یُحِبُّ أنْ یَدخُلَ الجَنّهَ ؟ قالوا : نَعَم یا رسولَ اللّه ِ ، قالَ : قَصِّروا مِن الأملِ ، و ثـبِّـتوا آجالَکُم بینَ أبْصارِکُم ، و اسْتَحْیوا مِن اللّه ِ حقَّ الحَیاءِ
تنبیه الخواطر : پیامبر خدا صلی الله علیه وآله فرمود : آیا همه شما دوست دارید به بهشت روید؟ عرض کردند: آری، ای رسول خدا. فرمود: آرزو را کوتاه کنید، مرگ را در مقابل دیدگان خود قرار دهید واز خدا چنان که باید شرم دارید.
میزان الحکمه ۲» صفحه ۲۷۰
۴۶.الإمامُ علیٌّ علیه السلام : الجَنّهُ الّتی أعَدَّها اللّه ُ تعالى للمؤمنینَ خَطّافهٌ لأبْصارِ النّاظِرینَ ، فیها دَرَجاتٌ مُتَفاضِلاتٌ و مَنازِلُ مُتَعالِیاتٌ ، لا یَبیدُ نَعیمُها ، و لا یَضْمَحِلُّ حُبورُها ، و لا یَنْقَطِعُ سُرورُها ، و لا یَظعَنُ مُقیمُها ، و لا یَهْرَمُ خالِدُها ، و لا یَبْأسُ ساکِنُها ، آمِنٌ سُکّانُها من المَوتِ فلا یَخافونَ ، صَفا لهُمُ العَیشُ ، و دامَتْ لهُمُ النِّعمَهُ فی أنْهارٍ مِن ماءٍ غَیرِ آسِنٍ و أنْهـارٍ مِن لَبَنٍ لَم یَتغَیّرْ طَعْمُهُ و أنهارٍ مِن خَمرٍ لَذّهٍ للشَّارِبینَ
امام علی علیه السلام : بهشتی که خداوند متعال به مؤمنان وعده داده است، چشم بینندگان را خیره می کند. در آن درجاتی است، یکی برتر از دیگری ومنازلی است، یکی بالاتر از دیگرى. نعمتش از بین نمی رود وشادمانی اش نیستی ندارد وشادی اش به پایان نمی رسد، اقامت کننده در آن، کوچ نمی کند وماندگار در آن، پیر نمی شود وساکن آن آسیبی نمی بیند، اهل آن، از مرگ در امانند وهراسی به دل راه نمی دهند، زندگی به کام آنهاست، نعمت برایشان پایدار است در جویهایی از آبهایی تغییر ناپذیر ونهرهایی از شیر، که طعمش دگرگون نمی شود ونهرهایی از شراب که نوشندگان از آن لذّت می برند
میزان الحکمه ۲» صفحه ۲۹۰
۴۷.عنه صلى الله علیه و آله : خَیرُ النّاسِ رَجُلٌ حَبَسَ نفْسَهُ فی سبیلِ اللّه ِ یُجاهِدُ أعْداءَهُ یَلتَمِسُ المَوتَ ، أوِ القَتلَ فی مَصافِّهِ-
 پیامبر خدا صلی الله علیه وآله : بهترینِ مردمان، مردی است که خود را وقف راه خدا کرده است وبا دشمنان او جهاد می کند وخواستار مرگ یا کشته شدن در میدان کارزار است.
میزان الحکمه ۲» صفحه ۳۱۱
۴۸.عنه صلى الله علیه و آله : کُلُّ عَملٍ مُنْقَطِعٌ عَن صاحبِهِ إذا ماتَ إلاّ المُرابِطَ فی سبیلِ اللّه ِ ، فإنَّهُ یُنْمى لَهُ عَملُهُ و یُجْرى علَیهِ رِزْقُهُ إلى یَومِ القِیامَهِ
 پیامبر خدا صلی الله علیه وآله : هر عملی پس از مرگ صاحبش از او جدا می شود مگر عمل کسی که در راه خدا مرزبانی کند؛ عمل چنین کسی رشد می کند وتا روز قیامت روزیش داده می شود.
میزان الحکمه ۲» صفحه ۳۲۰
۴۹.الإمامُ علیٌّ علیه السلام : الجَهلُ مَوتٌ، التَّوانی فَوتٌ
امام علی علیه السلام : نادانی، مرگ است وسستی [موجب ]دست نیافتن.
 میزان الحکمه ۲» صفحه ۳۴۲
۵۰.عنه علیه السلام : الجَهلُ مُمِیتُ الأحْیاءِ و مُخَلِّدُ الشَّقاءِ
امام علی علیه السلام : نادانی مایه مرگ زندگان وجاودانی رنج وبدبختی است.
میزان الحکمه ۲» صفحه ۳۴۳
۵۱.الإمامُ علیٌّ علیه السلام : إنَّ أهلَ النّارِ لَمّا غلى الزَّقُّومُ و الضَّریعُ فی بُطونِهِم کغَلْیِ الحَمیِم سَألوا الشَّرابَ ، فاُتوا بشرابٍ غَسّاقٍ و صَدیدٍ ، یَتَجرّعُهُ و لا یَکادُ یُسیغُهُ ، و یأتیهِ المَوتُ مِن کلِّ مکانٍ و ما هُو بمَیّتٍ
امام علی علیه السلام : هنگامی که زقّوم وضریع در شکم دوزخیان، همچون آب جوشان، به جوش آید، آب بخواهند، پس نوشیدنیِ غَسّاق (خون وچرکی که از پوست تن دوزخیان جاری شود) وصدید (چرکابه) به آنها داده شود، که آن را با سختی جرعه جرعه می نوشند واز هر سو مرگ گریبانشان را می گیرد، اما نمی میرند.
میزان الحکمه ۲» صفحه ۳۶۳
۵۲.عنه صلى الله علیه و آله : مَن أکْثَرَ ذِکرَ المَوتِ أحبَّهُ اللّه
پیامبر خدا صلی الله علیه وآله : هر کس زیاد به یاد مرگ باشد، خداوند دوستش دارد.
میزان الحکمه ۲» صفحه ۴۲۲
۵۳.الإمامُ الصّادقُ علیه السلام : قَضى علیٌّ علیه السلام فی رجُلَینِ أمْسَکَ أحَدُهُما و قَتَلَ الآخَرُ ، فقالَ : یُقْتَلُ القاتِلُ ، و یُحْبَسُ الآخَرُ حتّى یَموتَ غَمّا ، کَما حَبسَهُ علَیهِ حتّى ماتَ غَمّا
امام صادق علیه السلام : علی علیه السلام درباره دو مرد که یکی از آنها شخصی را نگه داشته ودیگری او را کشته است، چنین قضاوت فرمود: قاتل کشته می شود وآن دیگری بازداشت می گردد تا در تنگنا بمیرد؛ همچنان که با نگهداشتن مقتول، موجب مرگ او در تنگنا شده است.
میزان الحکمه ۲» صفحه ۴۶۶
۵۴.الإمامُ علیٌّ علیه السلام ـ لأصْحابِهِ فی حَربِ صِفّینَ ـ : عاوِدُوا الکَرَّ ، و اسْتَحْیوا مِن الفَرِّ ؛ فإنَّهُ عارٌ فی الأعْقابِ ، و نارٌ یَومَ الحِسابِ ، و طِیبوا عَن أنفُسِکُم نَفْسا ، و امْشُوا إلى المَوتِ مَشْیا سُجُحا
امام علی علیه السلام ـ به یارانش در جنگ صفین ـ فرمود : پیاپی یورش برید واز گریختن شرم کنید ، که گریز از میدان جنگ ننگی است جاویدان در میان اعقاب وروزگاران آینده وموجب آتش در روز حسابرسی . با رضایت خاطر بجنگید وشادمان وسبک جان به سوی مرگ گام بردارید .
میزان الحکمه ۲» صفحه ۵۵۸
۵۵.الإمامُ الباقرُ علیه السلام : مَثَلُ الحَریصِ على الدُّنیا مَثَلُ دُودَهِ القَزِّ : کُلَّما ازْدادَتْ مِن القَزِّ على نَفْسِها لَفّا کانَ أبْعَدَ لَها مِن الخُروجِ ، حتّى تَموتَ غَمّا
 امام باقر علیه السلام : حکایت آزمندِ به دنیا، حکایت کرم ابریشم است که هرچه بیشتر ابریشم بر خود می تند ، با بیرون آمدن از پیله بیشتر فاصله می گیرد تا آن که سرانجام دق مرگ می شود
میزان الحکمه ۳» صفحه ۲۱
۵۶.بحار الأنوار عن أبی بَصیرٍ : قالَ لی الإمامُ الصّادقُ علیه السلام : أ مَا تَحْزَنُ؟ أ مَا تَهْتَمُّ ؟ أ مَا تَأْلَمُ؟ قلتُ : بلى و اللّه ِ . قالَ : فإذا کانَ ذلکَ مِنکَ فاذْکُرِ المَوتَ و وَحْدَتَکَ فی قَبْرِکَ ، و سَیَلانَ عَیْنَیکَ على خَدَّیْکَ ، و تَقَطُّعَ أوْصالِکَ ، و أکْلَ الدُّودِ من لَحْمِکَ ، و بِلاکَ ، و انْقِطاعَکَ عنِ الدُّنیا ؛ فإنَّ ذلکَ یَحُثُّکَ على العَملِ، و یَرْدَعُکَ عن کَثیرٍ مِن الحِرصِ على الدُّنیا
بحار الأنوار ـ به نقل از ابو بصیر ـ : امام صادق علیه السلام به من فرمود :آیا اندوهگین نمی شوی ؟آیا غم ، دلت را نمی گیرد؟ آیا دردمند نمی شوی ؟ عرض کردم : به خدا سوگند، چرا . فرمود : هرگاه چنین حالاتی به تو دست داد، مرگ وتنهایی قبر را به یاد آور ویاد کن آن زمانی را که چشمهایت ذوب گشته بر گونه هایت جاری شود وبندهایت از هم بگسلد وگوشت بدنت خوراک کرمها شود وپیکرت پوسیده گردد واز دنیا جدا شوی . اینهاست که تو را به عمل [برای آخرت] بر می انگیزند واز حرص زیاد به دنیا بازت می دارند .
میزان الحکمه ۳» صفحه ۲۶
۵۷.عنه صلى الله علیه و آله : إنَّ أکْیَسَکُم أکْثَرُکُم ذِکْرا للمَوتِ ، و إنَّ أحْزَمَکُم أحْسَنُکُمُ اسْتِعْدادا لَهُ
پیامبر خدا صلی الله علیه وآله : زیرکترین شما کسی است که بیشتر از دیگران به یاد مرگ باشد، ودور اندیش ترین شما آماده ترینتان برای آن است .
میزان الحکمه ۳» صفحه ۵۸
 ۵۸.الإمامُ الحسینُ علیه السلام : وُجِدَ لَوحٌ تَحتَ حائطِ مَدینهٍ مِن المَدائنِ ، فیه مَکتوبٌ : أنا اللّه ُ لا إلهَ إلاّ أنا ، و محمّدٌ نَبِیّی ، و عَجِبْتُ لِمَنْ أیْقَنَ بالمَوتِ کیفَ یَفْرَحُ ؟! و عَجِبْتُ لِمَن أیْقَنَ بالقَدَرِ کیفَ یَحْزَنُ ؟
امام حسین علیه السلام : زیر دیوار یکی از شهرها، لوحی پیدا شد که در آن نوشته بود : من خدا هستم وجز من، خدایی نیست ومحمّد پیامبر من است . در شگفتم از کسی که به مرگ یقین دارد، چگونه شادی می کند؟! ودر شگفتم از کسی که به تقدیر یقین دارد، چگونه غم می خورد؟!
میزان الحکمه ۳» صفحه ۶۵
۵۹.عنه علیه السلام : إنْ کانَ المَوتُ حَقّا فالفَرَحُ لِما ذا
– امام صادق علیه السلام : اگر مرگ حقّ است ، دیگر شادی چرا؟!
میزان الحکمه ۳» صفحه ۷۵
۶۰.رسولُ اللّه ِ صلى الله علیه و آله : أکْیَسُ الکَیِّسِینَ مَن حاسَبَ نَفْسَهُ و عَمِلَ لِما بَعدَ المَوتِ ، و أحْمَقُ الحَمْقى مَنْ أتْبَعَ نَفْسَهُ هَواهُ ، و تَمنّى على اللّه ِ الأمانِیَّ
۳۹۹۰- پیامبر خدا صلی الله علیه وآله : زیرکترین زیرکان کسی است که از نفْس خویش حساب کشد وبرای بعد از مرگ کار کند، واحمق ترین احمق ها کسی است که نفْس خود را دنباله رو هوس خویش کند واز خدا آرزوها طلبد .
میزان الحکمه ۳» صفحه ۷۹
۶۱.رسولُ اللّه ِ صلى الله علیه و آله : شَیْئانِ یَکْرَهُهُما ابنُ آدمَ : یَکرَهُ المَوتَ و المَوتُ راحَهٌ للمؤمنِ مِن الفِتْنَهِ ، و یَکْرَهُ قِلَّهَ المالِ و قِلَّهُ المالِ أقَلُّ للحِسابِ
پیامبر خدا صلی الله علیه وآله : دو چیز است که آدمی آنها را ناخوش دارد : مرگ را ناخوش دارد، در حالی که مرگ مایه آسودگی مؤمن از فتنه وگمراهی است، تنگدستی را ناخوش دارد، در حالی که دارایی اندک حسابرسی را کمتر وساده تر می کند .
میزان الحکمه ۳» صفحه ۸۸
۶۲.لُقمانُ علیه السلام ـ لابنِهِ و هُوَ یَعِظُهُ ـ : یا بُنَیَّ ، إن تَکُ فی شَکٍّ مِن المَوتِ فارفَعْ عن نَفسِکَ النَّومَ و لَن تَستَطیعَ ذلکَ ، و إن کُنتَ فی شَکٍّ مِن البَعثِ فادفَعْ عن نفسِکَ الانتِباهَ و لَن تَستَطیعَ ذلکَ ، فإنّکَ إذا فَکَّرتَ عَلِمتَ أنّ نفسَکَ بِیَدِ غَیرِکَ ، و إنّما النَّومُ بمَنزِلَهِ المَوتِ ، و إنّما الیَقَظَهُ بعدَ النَّومِ بمَنزِلَهِ البَعثِ بعدَ المَوتِ … .
یا بُنَیَّ ، لا تَقتَرِبْ فیَکونَ أبعَدَ لکَ ، و لا تَبعُدْ فتُهانَ ، کلُّ دابَّهٍ تُحِبُّ مِثلَها و ابنُ آدمَ لا یُحِبُّ مِثلَهُ! لا تَنشُرْ بِرَّکَ (بَزَّکَ) إلاّ عِند باغِیهِ ، و کما لَیس بینَ الکَبشِ و الذِّئبِ خُلّهٌ کذلکَ لَیس بینَ البارِّ و الفاجِرِ خُلّهٌ ، مَن یَقتَرِبْ مِن الرَّفْثِ (الزِّفْتِ) یَعلَقْ بهِ بَعضُهُ ، کذلکَ مَن یُشارِکِ الفاجِرَ یَتَعلَّمْ مِن طُرُقِهِ . مَن یُحِبَّ المِراءَ یُشتَمْ ، و مَن یَدخُلْ مَدخَلَ السَّوءِ یُتَّهَمْ ، و مَن یُقارِنْ قَرینَ السَّوءِ لا یَسلَمْ ، و مَن لا یَملِکْ لِسانَهُ یَندَمْ .
یا بُنیَّ ، صاحِبْ مِائهً و لا تُعادِ واحِدا ، یا بُنَیَّ إنّما هُو خَلاقُکَ و خُلقُکَ ؛ فخَلاقُکَ دِینُکَ ، و خُلقُکَ بَینَکَ و بینَ النّاسِ ، فلا تَبغَّضَنَّ إلَیهِم ، و تَعَلَّمْ  مَحاسِنَ الأخلاقِ .
و یا بُنَیَّ ، کُن عَبدا للأخیارِ و لا تَکُن وَلَدا للأشرارِ . یا بُنیِّ ، علَیکَ بأداءِ الأمانَهِ تَسلَمْ دُنیاکَ و آخِرتُکَ ، و کُن أمِینا فإنَّ اللّه َ تعالى لا یُحِبُّ الخائنینَ . یا بُنیَّ ، لا تُرِ النّاسَ أنّکَ تَخشَى اللّه َ و قَلبُکَ فاجِرٌ .
لقمان علیه السلام ـ در اندرز به فرزند خود ـ فرمود : فرزندم! اگر درباره مردن شک داری، خواب را از خودت بردار، امّا بدان که هرگز توان این کار را نداری واگر درباره رستاخیز شک داری، بیدار شدن از خواب را از خودت بردار؛ لیکن بدان که هرگز نمی توانی چنین کنى. اگر بیندیشی پی می بری که جان تو در اختیار غیر توست وخواب در حقیقت به منزله مرگ است وبیدار شدن پس از خواب به منزله برانگیخته شدن پس از مرگ… .
فرزندم! نزدیک مشو که از تو دورتر می شود ودور مشو که خوار می شوى. هر جنبنده ای همتای خود را دوست دارد، مگر آدمیزاد که همتای خویش را دوست نمی دارد ! احسان خود را جز به کسی که خواهان آن است عرضه مدار. همچنان که هیچ گاه میان گوسفند وگرگ دوستی برقرار نمی شود، میان نیکوکار وبدکار نیز دوستی وجود ندارد. کسی که به نجاست نزدیک شود، لا جرم مقداری از آن به بدن او می چسبد، همچنین کسی که با گنهکار درآمیزد برخی از روش های او را یاد می گیرد. کسی که مجادله را خوش داشته باشد، ناسزا شنود، کسی که به جای بد نام قدم گذارد، مورد تهمت وسوء ظن قرار گیرد. کسی که با بدان همنشینی کند، سالم نمی ماند. کسی که اختیار زبان خود را نداشته باشد، پشیمان می شود…
فرزندم! صد دوست بگیر ویک دشمن مگیر. فرزندم! در حقیقت تو را بهره ای است وخویى. بهره ات همان دین توست وخویَت، طرز رفتارت میان مردم. پس، با آنان دشمنی مکن وخوی های نیکو را فراگیر.
فرزندم! بنده نیکان باش وفرزند بَدان مباش. فرزندم! امانت پرداز باش، تا دنیا وآخرتت سالم بماند. وامین باش؛ زیرا که خدای متعال خیانتکاران را دوست ندارد.فرزندم! وقتی دلت گنهکار است، به مردم چنان وانمود مکن که از خدا می ترسى.
میزان الحکمه ۳» صفحه ۱۹۵
۶۳.الإمامُ علیٌّ علیه السلام : اعلَموا أنّهُ لَیس مِن شیءٍ إلاّ و یَکادُ صاحِبُهُ یَشبَعُ مِنهُ و یَمَلُّه إلاّ الحیاهَ ؛ فإنّهُ لا یَجِدُ فی المَوتِ راحهً ، و إنّما ذلکَ بمَنزِلَهِ الحِکمَهِ الّتی هِی حیاهٌ للقَلبِ المَیّتِ ، و بَصَرٌ للعَینِ العَمْیاءِ ، و سَمْعٌ للاُذُنِ الصَّمّاءِ ، و رِیٌّ للظّمآنِ ، و فیها الغِنى کلُّهُ و السّلامَهُ
– امام علی علیه السلام : بدانید که هیچ چیزی نیست جز این که دارنده اش از آن سیر وخسته می شود، مگر زندگی ؛ زیرا در مرگ آسودگی نمی بیند . وآن [ چیزى] که سیری نیاورد به منزله حکمت است که مایه حیات دلِ مرده وبینایی چشم نابینا وشنوایی گوش ناشنوا وسیرابی تشنه کام است ودر آن بی نیازی کامل [از دنیا ]و سلامت [از عذاب آخرت ]است
میزان الحکمه ۳» صفحه ۲۶۲
۶۴.الإمامُ العسکریُّ علیه السلام : خَیرٌ مِن الحیاهِ ما إذا فَقَدْتَهُ أبْغَضْتَ الحیاهَ ، و شَرٌّ مِن المَوتِ ما إذا نَزَلَ بِکَ أحْبَبتَ المَوتَ
امام عسکری علیه السلام : بهتر از زندگی آن است که هرگاه آن را از دست دهی از زندگی بیزار شوی، واز مرگ بدتر آن چیزی است که هرگاه بدان گرفتار آیی، آرزوی مرگ کنی .
میزان الحکمه ۳» صفحه ۲۶۳
۶۵.تنبیه الغافلین عن عبد اللّه بن مسوّر الهاشمیّ : جاءَ رَجُلٌ إلَى النَّبِیِّ صلى الله علیه و آله و قالَ : جِئتُکَ لِتُعَلِّمَنی مِن غَرائِبِ العِلمِ . قالَ : ما صَنَعتَ فی رَأسِ العِلمِ ؟ قالَ : و ما رَأسُ العِلمِ ؟ قالَ : هَل عَرَفتَ الرَّبَّ عزّ و جلّ ؟ قالَ : نَعَم . قالَ : فَماذا فَعَلتَ فی حَقِّهِ ؟ قالَ: ما شاءَ اللّه ُ. قالَ: و هَل عَرَفتَ المَوتَ؟ قالَ : نَعَم . قالَ : فَماذا أعدَدتَ لَهُ ؟ قالَ : ما شاءَ اللّه ُ . قالَ : اِذهَب فَاحکُم بِها هُناکَ ، ثُمَّ تَعالَ حَتّى اُعَلِّمَکَ مِن غَرائِبِ العِلمِ .
فَلَمّا جاءَهُ بَعدَ سِنینَ ، قالَ النَّبِیُّ صلى الله علیه و آله : ضَع یَدَکَ عَلى قَلبِکَ ، فَما لا تَرضى لِنَفسِکَ لا تَرضاهُ لِأَخیکَ المُسلِمِ ، و ما رَضیتَهُ لِنَفسِکَ فَارضَهُ لِأَخیکَ المُسلِمِ ، و هُوَ مِن غَرائِبِ العِلمِ
تنبیه الغافلین ـ به نقل از عبد اللّه بن مسوّر هاشمی ـ : مردی نزد پیامبر صلی الله علیه وآله آمد وگفت : نزد شما آمدم تا از شگفتی های دانش به من بیاموزى. فرمود : «تو با اساس علم چه کرده اى؟» . مرد گفت : اساس علم چیست؟ فرمود : «آیا پروردگار عزّ وجلّ را شناخته اى؟». گفت : آری . فرمود : «در ادای حقّش چه کرده اى؟». گفت : آنچه خدا خواسته است. فرمود : «آیا مرگ را شناخته اى؟». گفت : آری . فرمود : «برای مرگ ، چه فراهم کرده اى؟». گفت : آنچه خدا خواسته است. فرمود : «برو وبر این کار ، استوار باش . آنگاه بیا تا از شگفتی های علم به تو بیاموزم».
پس از آن که آن مرد پس از گذشت سالیانی بازگشت ، پیامبر صلی الله علیه وآله فرمود : «دستت را بر دلت بگذار وهر آنچه را برای خود نمی پسندی ، برای برادر مسلمانت نپسند ؛ وهر آنچه را برای خود می پسندی ، برای برادر مسلمانت بپسند . این ، از شگفتی های دانش است» .
میزان الحکمه ۳» صفحه ۳۵۴
۶۶.بحار الأنوار: -الإمامُ الصّادقُ علیه السلام مِن مُناظَرَتِهِ زِنْدیقا ، قالَ الزِّنْدیقُ: مِن أیِّ شَیْءٍ خَلقَ الأشْیاءَ ؟ ـ : لا مِن شَیْءٍ ، فقالَ : کیفَ یَجیءُ مِن لا شَیْءٍ ، شَیْءٌ ؟ قالَ علیه السلام : إنّ الأشْیاءَ لا تَخْلو أنْ تَکونَ خُلِقَتْ مِن شَیْءٍ أو مِن غَیرِ شَیْءٍ ، فإنْ کانتْ خُلِقَتْ مِن شَیْءٍ کانَ مَعهُ فإنّ ذلکَ الشّیْءَ قَدیمٌ ، و القَدیمُ لا یَکونُ حَدیثا و لا یَفْنى و لا یَتَغیّرُ ، و لا یَخْلو ذلکَ الشَّیْءُ مِن أنْ یَکونَ جَوْهَرا واحِدا و لَوْنا واحِدا، فمِن أینَ جاءتْ هذهِ الألْوانُ المُخْتَلِفَهُ و الجَواهِرُ الکَثیرَهُ المَوجودَهُ فی هذا العالَمِ مِن ضُروبٍ شَتّى ؟ و مِن أینَ جاءَ المَوْتُ ، إنْ کانَ الشَّیْءُ الّذی اُنْشِئَتْ مِنهُ الأشْیاءُ حیّا ؟ أو مِن أینَ جاءتِ الحیاهُ إنْ کانَ ذلکَ الشَّیْءُ مَیِّتا ؟ و لا یَجوزُ أنْ یَکونَ مِن حَیٍّ و مَیِّتٍ قَدیمَیْنِ لَم یَزالا ، لأنّ الحیَّ لا یَجیءُ مِنهُ مَیِّتٌ و هُو لَم یَزَلْ حیّا ، و لا یَجوزُ أیضا أنْ یَکونَ المَیِّتُ قَدیما لَم یَزَلْ بما هُو بهِ مِن المَوْتِ، لأنَّ المَیِّتَ لا قُدْرَهَ لَهُ و لا بَقاءَ. قالَ: مِن أینَ قالوا إنَّ الأشیاءَ أزَلیَّهٌ؟ قالَ علیه السلام : … إنَّ الأشْیاءَ تَدُلُّ على حُدوثِها مِن دَوَرانِ الفَلَکِ بما فیهِ … و تَحَرُّکِ الأرضِ و مَن علَیها ، و انْقِلابِ الأزْمِنَهِ ، و اخْتِلافِ الوَقتِ و الحَوادِثِ الّتی تَحْدُثُ فی العالَمِ ، مِن زِیادَهٍ و نُقْصانٍ و مَوْتٍ و بِلىً ، و اضْطِرارِ النَّفْسِ إلى الإقْرارِ بأنّ لَها صانِعا و مُدَبِّرا ؟ أ ما تَرى الحُلْوَ یَصیرُ حامِضا ، و العَذْبَ مُرّا ، و الجَدیدَ بالِیا ، و کُلٌّ إلى تَغَیُّرٍ و فَناءٍ ؟
بحار الأنوار : امام صادق علیه السلام در مناظره با زندیقی که گفت : خداوند اشیاء را از چه آفریده است؟ فرمود : از چیزی نیافرید. عرض کرد : چگونه چیز از هیچ به وجود می آید ؟ فرمود : اشیاء از دو حال خارج نیستند : یا از چیزی آفریده شده اند یا از چیزی آفریده نشده اند؛ اگر از چیزی آفریده شده اند که آن چیز پیوسته با خدا بوده ؛ پس آن چیز، قدیم است وقدیم، نه حادث می شود، نه فانی می گردد ونه تغییر می پذیرد . حال ، آن شی ء ، یک جوهر ویک رنگ (عرض) است ، در این صورت این همه رنگ (اعراض) گوناگون وجواهر فراوان موجود در این عالم، از کجا آمده است؟ اگر آن چیزی که اشیاء همه از او پدید آمده زنده است، پس مرگ از کجا آمده است ؟ واگر آن چیز، مرده است حیات وزندگی از کجا آمده است ؟ ممکن نیست که از یک مُرده ویک زنده قدیمی ازلی به وجود آمده باشند . زیرا از زنده ازلی، مُرده پدید نمی آید . همچنین ممکن نیست که مُرده ازلی وقدیم وجود داشته باشد ؛ زیرا موجود مُرده را قدرت وبقایی نیست . [زندیق ]گفت : از چه رو گفته اند که موجودات ازلی اند ؟ حضرت فرمود: … چرخش سپهر وهر آنچه در آن است … وحرکت زمین وهر آنچه بر آن است ودگرگونی زمانها واختلاف زمان وحوادثی که در عالم رخ می دهد ومرگ وپوسیدگی ونا گزیری نفس به اقرار به این که او را آفریدگار ومدبّر است، همگی نشانگر حدوث اشیاء است . مگر نمی بینی که شیرین، ترش می شود وخوش مزه، تلخ ونو، فرسوده وهر چیزی به سوی دگرگونی ونابودی می رود؟
میزان الحکمه ۳» صفحه ۴۲۴
۶۷.رسولُ اللّه ِ صلى الله علیه و آله : ألا إنّ المؤمنَ یَعْمَلُ بینَ مَخافَتَینِ : بینَ أجَلٍ قَد مَضى لا یَدْری ما اللّه ُ صانِعٌ فیهِ ، و بینَ أجَلٍ قد بَقِیَ لا یَدْری ما اللّه ُ قاضٍ فیهِ ، فلْیَأخُذِ العَبْدُ المؤمنُ مِن نَفْسِهِ لنَفْسِهِ و مِن دُنیاهُ لآخِرَتِهِ ، و فی الشَّیْبَهِ قَبلَ الکِبَرِ ، و فی الحیاهِ قَبلَ المَماتِ؛ فوالّذی نَفْسُ محمّدٍ بِیَدِهِ ، ما بَعدَ الدُّنیا مِن مُسْتَعْتَبٍ ، و ما بَعدَها مِن دارٍ إلاّ الجَنّهَ أوِ النّارَ
پیامبر خدا صلی الله علیه وآله : همانا مؤمن میان دو ترس کار می کند : میان زمانی که از عمرش گذشته است ونمی داند خدا با او چه می کند، [و می آمرزدش یا نه!] ومیان زمانی که از عمرش باقی مانده است ونمی داند خدا درباره او چه حکم خواهد کرد . پس ، باید که بنده مؤمن، از خود برای خود، واز دنیایش برای آخرتش ودر جوانی، پیش از پیری ودر زندگی، پیش از فرا رسیدن مرگ ، بهره برگیرد ؛ زیرا سوگند به آن که جان محمّد در دست اوست، پس از دنیا دیگر عذرخواهی وتوبه ای در کار نیست وبعد از آن، سرایی جز بهشت یا دوزخ نباشد .
میزان الحکمه ۳» صفحه ۵۰۹
۶۸.کنز العمّال عن عمرو بن الحمق : ـ قال رسول اللّه صلى الله علیه و آله ـ : إذا أرادَ اللّه ُ بعَبدٍ خَیرا اسْتَعْمَلَهُ . قیلَ : کیفَ یَستَعمِلُهُ ؟ قالَ : یَفتَحُ لَهُ عمَلاً صالِحا بَینَ یَدیْ مَوتِهِ حتّى یَرْضى مَن حَولَهُ
–    کنز العمال ـ به نقل از عمرو بن الحمق ـ : پیامبر خدا صلی الله علیه وآله فرمود : هر گاه خداوند خوبی بنده ای را بخواهد، او را به کار می گیرد . عرض شد : چگونه به کارش می گیرد ؟ فرمود : در هنگام مرگ کار شایسته ای برایش پیش می آورد، تا آن که اطرافیانش خشنود شوند
–    میزان الحکمه ۳» صفحه ۵۴۷
۶۹.کنز العمّال عن أبی أمامه : ـ قال رسول اللّه صلى الله علیه و آله ـ : إذا أرادَ اللّه ُ بعَبدٍ خَیرا طَهَّرهُ قَبلَ مَوتِهِ . قیلَ : و ما طَهورُ العَبدِ ؟ قالَ : عَملٌ صالِحٌ یُلْهِمُهُ إیّاهُ حتّى یَقْبِضَهُ علَیهِ
 کنز العمال ـ به نقل از أبو امامه ـ : پیامبر خدا صلی الله علیه وآله فرمود : چون خداوند خیر بنده ای را بخواهد، پیش از مرگ او را پاک می گرداند . عرض شد : چه چیز بنده را پاک می کند ؟ فرمود : انجام عمل شایسته ای را به او الهام می فرماید وآنگاه جانش را می ستاند .
میزان الحکمه ۳» صفحه ۵۴۸

دیدگاه‌ خود را بنویسید

اشتراک گذاری این صفحه در :
ما را در رسانه های اجتماعی دنبال کنید
اسکرول به بالا