مواردی از مصادیق معاشرت نیکو با والدین (قسمت دوم)

مواردی از مصادیق معاشرت نیکو با والدین (قسمت دوم)

  

ششم  :رحمت داشتن نسبت به آنان

۱ . رحمت یعنی شناخت نیازها و کمبود ها و مرتفع ساختن آن ها ، البتّه نیازهای انسان ها متفاوت است به طور مثال : گاهی نیاز مادّی دارند که باید از نظر مادّی تأمین شوند و گاهی نیاز عاطفی دارند که باید به دیدارشان رفت و یا از آنان دلجویی نمود و گاهی سالخورده اند و نیاز به جمع آوری دارند و نیازهای دیگر .

۲ . بیان ( وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً ) أی و أحسنوا بهما إحسانا أن تحسن صحبتهما أی بالملاطفه و حسن البشر و طلاقه الوجه و التواضع و الترحم و غیرها مما یوجب سرورهما .

بحارالأنوار ، ج ۷۱ ، ص  ۴۰

هفتم :  تلاش برای  جلب رضایت آنان

الف ) اهمیّت رضایت والدین

۱ . قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله و سلّم : رِضَى اللَّهِ مَعَ رِضَى الْوَالِدَیْنِ وَ سَخَطُ اللَّهِ مَعَ سَخَطِ الْوَالِدَیْنِ .

بحارالأنوار ،  ج۷۱ ، ص ۸۰

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم فرمودند : رضایتِ خداوند همراه با رضایتِ والدین است و ناخشنودیِ خداوند همراه با ناخشنودیِ والدین است .

 ۲ . رُوِیَ أَنَّ أَوَّلَ مَا کَتَبَهُ اللَّهُ فِی اللَّوْحِ الْمَحْفُوظِ إِنِّی لَا إِلَهَ إِلَّا أَنَا مَنْ رَضِیَ عَنْهُ وَالِدَاهُ فَأَنَا عَنْهُ رَاضٍ

مستدرک‏الوسائل ، ج ۱۵ ، ص  ۱۷۶

در روایت آمده است : اوّل مطلبی که خداوند متعال در لوح محفوظ نوشت [ این بود ] ؛ براستی هیچ معبودی جز من وجود ندارد ، هرکس پدر و مادرش از او راشی باشند من هم از او راضی هستم .

۳ . قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله و سلّم : مَنْ أَصْبَحَ مَرْضِیّاً لِأَبَوَیْهِ أَصْبَحَ لَهُ بَابَانِ مَفْتُوحَانِ إِلَى الْجَنَّهِ .

جامع السعادات ، ج ۲ ، ص ۳

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم فرمودند : هرکس صبح کند و پدر و مادرش از او راضی باشند دو درب از درب های بهشت به روی او باز است .

۴ . جناب شیخ رجبعلی خیاط قدّس سرّه گاه به بعضی از افراد اجازه ی حضور در جلسه های خود را نمی داد و یا شرطی برای آن ها می گذاشت یکی ازارادتمندان شیخ که قریب بیست سال با ایشان بود آغاز ارتباط خود با شیخ را این گونه تعریف می کند . درآغاز هرچه تلاش می کردم که به محضر او راه پیدا کنم اجازه نمی داد تا اینکه یک روز درمسجد جامع ایشان را دیدم ، پس از سلام و احوال پرسی گفتم : چرا مرا در جلسات خود راه نمی دهید ؟ فرمودند : اوّل پدرت را از خود راضی کن بعد با شما صحبت می کنم شب به منزل رفتم و به دست و پای پدرم افتادم و با اصرار و التماس از او خواستم که مرا ببخشد پدرم که از این صحنه شگفت زده شده بود پرسید چه شده ؟ گفتم : شما کار نداشته باشید من نفهمیدم مرا ببخشید و بالاخره پدرم را از خود راضی کردم فردا صبح به منزل جناب شیخ رفتم ، تا مرا دید فرمود : بارک الله خوب آمدی ، حالا پهلوی من بنشین . از آن  زمان تا موقعِ فوت با ایشان بودم .

گنجینه معارف ، ج ۱ ، ص ۲۰۴ ، به نقل از کیمیای محبّت ، ص ۱۳۶

۵ . مرحوم آیت الله مجتهدی قدّس سرّه فرمودند : شما طلبه ها اگر می خواهید در تحصیل علم موفّق باشید ، باید اوّل پدر و مادرتان را راضی کنید . یکی از رمزهای موفقیّتِ من این است که پدر و مادر از من راضی بودند و حالا هم راضی هستند .

بررسی گناهان کبیره ، آیت الله مجتهدی ، ص ۱۵۶

ب ) مصادیقی از رضایت والدین

۱ . سؤال  – دخترى هستم که علاقه دارم به خاطر خدمت به انقلاب در سپاه پاسداران وارد شوم ولى پدرم موافقت نمى‏کند، خواهشمندم حکم شرعى را بیان فرمائید.

جواب – پاسدار شدن خواهران هم با مراعات وظایف شرعیّه مانع ندارد، ولى شما مراعات رضایت پدرتان را بکنید.

استفتاءات امام ، ج‏۱، ص: ۵۰۴ ، سؤال ۳۷

۲ . سؤال – دختر جوانى هستم که همسایه مسجد مى‏باشم، با توجه به مسأله‏۸۹۴ رساله و با توجه به رهنمودهایى که در مورد حفظ مساجد فرموده‏اید، خواهشمند است بفرمایید که تا چه حدّ رفتن یک دختر به مسجد جایز است؟

جواب‏ – حدّى ندارد و با رضایت ولىّ خود عمل کنید.

                        استفتاءات امام ، ج‏۱، ص: ۲۷۶ ، سؤال ۴۷۰

۳ . زیارتِ پیامبر صلی الله علیه و آله و سلّم مستحب ولی رضایت پدر و مادر واجب است

اویس براى گرفتن اجازه سفر برای زیارتِ پیامبر صلى الله علیه و آله وسلم به نزد مادر آمد ، مادر با زیارت حضرت رسول الله صلى الله علیه و آله و سلم و مسافرت به مدینه موافقت کرد ، به شرط آن که اگر رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم در مدینه نبود، اویس بیش از نیم روز توقّف نکند . اویس آن گاه که خانه ی خاتم الانبیاء صلى الله علیه و آله و سلم را مى یابد و از محبوب خویش جویا مى شود؛ به او می گویند پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم مدینه نیستند  او خوب مى داند که پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم نیز راضى نیست که براى دیدارش به مادر بى احترامى شود. اویس رضا به قضا مى دهد و آخرین نگاه را از خانه گلین پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم توشه راه مى کند با اینکه بیرون رفتن از مدینه خیلى سخت است . امّا اگر پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم راضى باشد، سهل است : اویس راه یمن را پیش مى گیرد و بر می گردد ، هنگامى که پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم به مدینه و خانه مى آید، نورى مشاهده مى نماید و سؤال مى کند که چه کسى اینجا آمده است ؟! پاسخ مى دهند که شتربانى به نام اویس آمد، تحیّتى فرستاد و بازگشت . ختم رسل صلى الله علیه و آله و سلم مى فرماید : آرى این نور اویس است که در خانه ما هدیه گذاشته و خود رفته است .

 جاى شگفتى نیست که روزى از روزها رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم  اصحاب خویش را چنین مورد خطاب قرار دهد : ( ابشروا برجل من امتى یقال له اویس القرنى فانه یشفع لمثل ربیعه و مضر ) ؛ بشارت مى دهم به شخصى از امّتم که به او اویس قرنى گفته مى شود و او (براى افراد کثیرى ) به تعداد دو قبیله ربیعه و مضر شفاعت مى کند.

ر . ک : اویس قرن ، محمّدی اشتهاردی / پیغمبر و یاران ، ج ۱ ، ص ۳۴۹

۴ . مرحوم آیت الله مجتهدی قدّس سرّه پس از نقل مطلب قبل درباره ی اویس فرمودند : اطاعتِ از مادر واجب است بعضی ها خشکه مقدّس اند .بدون آن که به پدر و مادرشان خبر بدهند ، شب به مسجد جمکران می روند ، و آنها تا صبح چشم به راه فرزندشان می مانند . این چه جمکران رفتنی است ؟ پدر و مادرتان را از خودتان راضی نگهدارید . یا زن بدون اجازه ی شوهر با کاروان ها به جمکران و مشهد می رود . باید مسائل شرعیشان را یاد بگیرند و بدانند که تکلیف شرعیشان چیست .

در محضر مجتهدی ، ص ۳۰۶

۵ . مرحوم آیت الله بهاء الدینی قدّس سرّه نقل می کنند دوران جوانی شبی دیر وقت به خانه برگشتم به طوری که یک ساعت بیشتر به اذان صبح نمانده بود هنگامی که وارد خانه شدم ، مادرم را چنان ناراحت و آشفته خاطر دیدم که ناگهان به سوی من آمد و گفت : چرا این قدر دیر کردی ؟! از ناراحتی و نگرانی تا الآن نخوابیده ام با غرور جوانی ای که داشتم به جای اظهار محبّت و عذرخواهی از ایشان گفتم : بی خود نخوابیده اید ، می خواستید بخوابید . چندی نگذشت که چوبِ این برخورد غلط را خوردم هرچند آن شب در پی کار خوب و پسندیده بودم ، ولی به خاطر پایمال کردنِ حقوقِ دیگران و اذیّت پدر و مادر تنبیه شدم .

موعظه خوبان ، ج ۲ ، ص ۲۶۴ ، به نقل از دریای عرفان ، ص ۲۶

۶ . هجرت و مسافرت همراه با رهبر الهی اگر واجب نباشد رضایت والدین ، مقدّم است

قَالَ رَجُلٌ یَا رَسُولَ اللَّهِ جِئْتُکَ أُبَایِعُکَ عَلَى الْهِجْرَهِ وَ تَرَکْتُ أَبَوَیَّ یَبْکِیَانِ فَقَالَ ارْجِعْ إِلَیْهِمَا وَ أَضْحِکْهُمَا .

مستدرک‏الوسائل ، ج ۱۵ ، ص  ۲۰۰ 

شخصی محضرِ پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم شرفیاب شده و عرض کرد : ای رسول خدا ! وقتی از خانه خارج می شدم که با شما بیعت کرده و به همراه شما مهاجرت نمایم ، پدر و مادرم گریه می کردند [ و از این سفر نگران بودند ] پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند : برگرد و خنده را بر لب های آنان بنشان .

ج ) مواردی که رضایت والدین لازم نیست

(۱) در صورتی که ترکِ واجب و یا انجام کارِ حرامی را مطالبه نمایند

سؤال  : با توجّه به آیه ۲۳، سوره اسراء « وَ قَضى‏ رَبُّکَ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِیَّاهُ وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً … »  آیا پدر و مادر مى‏توانند شخصى را از سیر تکاملیش به خصوص در معرفه اللّه و معرفت صبغه اللّه باز دارند یا نه؟ و در این صورت اطاعت از آنان چه حکمى دارد؟

جواب‏ : در امور واجبه رضایت پدر و مادر معتبر نیست و در غیر واجبات رعایت رضایت آنان از راههاى تحصیل کمال است.

                        استفتاءات امام ، ج‏۳، ص: ۵۹۵ ، سؤال ۷۸

(۲) در امر به معروف و نهی از منکر نمودنِ

سؤال  – آیا انسان مى‏تواند از نظر شرعى با خویشاوندانى که بى تقوا و بى نماز و ضد انقلاب‏اند از قبیل پدر، مادر، خواهر و غیره قطع رحم نمایند؟

جواب‏ – قطع رحم جایز نیست ولى باید آنها را با مراعات موازین ، امر به معروف و نهى از منکر نمایند.

                        استفتاءات امام ، ج‏۱، ص: ۴۸۹ ، سؤال ۱۸

د ) مواردی که علاوه بر رضایتِ پدر ، اذنِ او نیز لازم است

اوّل : اذنِ پدر در عقد ازدواج دختر باکره

مسأله : دخترى که به حد بلوغ رسیده و رشیده است، یعنى مصلحت خود را تشخیص مى‏دهد، اگر بخواهد شوهر کند، چنانچه باکره باشد  باید از پدر یا جدّ پدرى خود اجازه بگیرد و اجازه مادر و برادر لازم نیست .

توضیح المسائل مراجع ، مسأله ۲۳۷۶

سؤال ۹۴- دختر و پسرهاى امروزه که در مدارس و دبیرستانها و دانشگاهها و مؤسسات با هم معاشر هستند و براى محرمیّت، صیغه براى خودشان یا پدر و فرزندانشان قصد دارند جارى کنند (۱) که این معاشرتها حرام نباشد، چون حضرت عالى اذن پدر را در باکره احتیاط واجب مى‏فرمایید و در این موارد چه بسا هست که پدرها راضى نمى‏شوند و یا آنکه نمى‏شود اذن گرفت، اجازه مى‏فرمایید که این احتیاط ترک شود و بدون اذن ولىّ صیغه جارى گردد یا خیر؟ و دیگر آن که بعضى موارد هست که پسر و دختر به هم علاقه دارند و تحصیل اذن از پدر به واسطه شرم و حیا و موانع دیگر مشکل است آیا ترک این احتیاط در این صورت جایز است یا خیر؟

ج اذن پدر ساقط نمى‏شود بلکه اخیراً اذن پدر را شرط مى‏دانم به حسب فتوى.

رساله توضیح المسائل، ص: ۴۹۳ ، سؤال ۹۴

. چون محرمیّت گاهی با عقد کردن آن دختر برای خودش تحقّق پیدا می کند که همسرش می شود و گاهی با عقد کردن برای پدرش تحقّق می یابد که زن پدر می شود و گاهی باعقد کردن برای پسرش می شود که عروسش می گردد. [ لطفا این مطالب در پاورقی آورده شود ]

در مواردی، اذنِ پدر یا جدِّ پدری درازدواج  ساقط است :

۱ . هرگاه دختر نیاز به ازدواج داشته باشد و پدر و یا جدِّ ، او را از ازدواج با کفو ، یعنی هم شأن شرعی و عرفی منع کند به شرط اینکه کفوِ دیگری برایش وجود نداشته باشد و ازدواج با او موجبِ تنقیص خانوادگی نیز نگردد . 

  ۲ . دختر نیاز به ازدواج داشته باشد و پدر یا جدّ غایب باشد و امکان اجازه گرفتن نباشد [ البتّه روشن است که غیبتِ کوتاه مدّت مراد نیست ] .

العروه الوثقی ، ج ۲ ، کتاب النکاح ، فی اولیاء العقد ، مسأله ۱ / تحریر الوسیله ، ج ۲ ، فی اولیاء العقد ، مسأله ۲

 دوم : اذنِ پدر در انعقاد قسم (سوگند) فرزند

۱ . هرگاه پدر از قسم خوردنِ فرزند نهی کند ، ولی فرزند با توجّه به نهی پدر قسم بخورد ، قسمِ او منعقد نمی شود .

۲ . هرگاه پدر پس از انعقاد قسم [ و عدم اطلاعش  ] نهی کند ، قسم منحل شده و بدون اثر است .

۳ . آیا رضایت و اجازه پدر در انعقادِ قسمِِ فرزند تأثیر دارد که اگر بدون اطلاع و اجازه از پدر قسم خورد یا پس از اطلاع ، قسم را منحل نساخت ، قسم از اصل منعقد نشده باشد یا نه فقط نهی او اگر قبل باشد مانعِ انعقاد قسم و اگر بعد باشد مانعِ استمرار است ؟ دو قول است که قول اوّل ( منعقد نشدنِ قسم ) را حضرتِ امام قدّس سرّه ترجیح داده اند و لکن فرموده اند : احتیاط ترک نشود و بعضی فرموده اند : اذن شرط نیست فقط منع پدر مانعِ انعقاد است .

تحریرالوسیله ، ج ۲ ، کتاب الایمان ، مسأله ۹/ توضیح المسائل مراجع ، مسأله ۲۶۷۳ و ۲۶۷۲

سوم : اذنِ پدر در انعقاد نذر فرزند

پدر نمی تواند از نذر کردن فرزند مانع شود و همچنین از عمل کردن به نذر ولی می تواند از عملی که متعلّقِ نذر است جلوگیری نماید به طور مثال : فرزند نذر کرده که روزه بگیرد پدر حق ندارد بگوید به نذرت عمل نکن ولی اگر بگوید روزه نگیر نذرش منحل می شود ، ولی بعضی از فقها فرموده اند : نذر فرزند نیازی به اجازه پدر ندارد مگر اینکه سبب آزار پدرباشد که در این صورت نذر او صحیح نمی باشد و اما نسبت به مادر مورد اختلاف می باشد .

هشتم : همیشه آنان را شاد نگه داشتن

بیان ( وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً ) أی و أحسنوا بهما إحسانا أن تحسن صحبتهما أی بالملاطفه و حسن البشر و طلاقه الوجه و التواضع و الترحم و غیرها مما یوجب سرورهما .
بحارالأنوار ، ج ۷۱ ، ص  ۴۰

۲ . همیشه شادی های زندگی مان را به آنان منتقل نمائیم .

۳ . با کسانی که آنان دوست دارند رابطه داشته باشیم .

نهم : شفقت داشتن نسبت به آنان

۱ . فرزند باید همیشه نسبت به والدینش شفقت داشته باشد؛ یعنی نگران آنان باشد که مبادا مکروهی به آنان برسد .

۲ . عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ علیه السلام  قَالَ : أَرْبَعٌ مَنْ کُنَّ فِیهِ بَنَى اللَّهُ لَهُ بَیْتاً فِی الْجَنَّهِ ؛ مَنْ آوَى الْیَتِیمَ وَ رَحِمَ الضَّعِیفَ وَ أَشْفَقَ عَلَى وَالِدَیْهِ وَ رَفَقَ بِمَمْلُوکِهِ .

 بحارالأنوار ، ج۷۱ ، ص۱۴۰  

حضرت باقر علیه السلام می فرماید : چهار چیز در هر کسی باشد ، خداوند خانه ای در بهشت به او کرامت می نماید ؛ کسی که یتیمی را تکفّل نماید و کسی که کمبود های یک انسان ضعیف را مرتفع سازد و کسی که نسبت به پدر و مادرش دغدغه دارد که مکروهی به آنان نرسد و کسی که نسبت به زیر مجموعه اش در حدِّ توان و استعدادش توقّع و انتظار دارد.

۳ . برای سلامتی پدر و مادر صدقه دادن .

دهم  : نصح و خیر خواهی نسبت به آنان

۱. انسان مسلمان باید خیرخواه همه باشد ؛ یعنی اهل غش نباشد چه در ظاهر و چه در باطن و امّا نسبت به والدین تأکید بیشتری شده است مگر با کفّار حربی .

۲ . قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله و سلّم : إِنَّ الدِّینَ النَّصِیحَهُ إِنَّ الدِّینَ النَّصِیحَهُ إِنَّ الدِّینَ النَّصِیحَهُ قَالُوا لِمَنْ یَا رَسُولَ اللهِ قَالَ لِلّهِ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِکِتَابِهِ وَ أَئِمَّهِ الْمُسْلِمِینَ وَ الْمُؤْمِنِینَ وَ عَامَّتِهِمْ .

 روضهالواعظین ، ج ۲ ، ص ۴۲۴ 

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم سه مرتبه فرمودند : به راستی تمام دین نصیحت و خیر خواهی است . عرض کردند : نصیحت به چه کسی ؟ فرمودند : نسبت به خداوند و رسول خدا و امامان و همه مومنین و همه مسلمانان .

۳ . برادران حضرت یوسف علی نبیّنا و آله و علیه السلام اهل غش بودند .

۴ . قَالَ الصّادِقُ علیه السلام : یَجِبُ لِلْوَالِدَیْنِ عَلَى الْوَلَدِ ثَلَاثَهُ أَشْیَاءَ ؛ شُکْرُهُمَا عَلَى کُلِّ حَالٍ وَ طَاعَتُهُمَا فِیمَا یَأْمُرَانِهِ وَ یَنْهَیَانِهِ عَنْهُ فِی غَیْرِ مَعْصِیَهِ اللَّهِ وَ نَصِیحَتُهُمَا فِی السِّرِّ وَ الْعَلَانِیَهِ .

بحارالأنوار ، ج ۷۵ ، ص ۲۳۵

حضرت صادق علیه السلام می فرماید : سه کار لازم است فرزند نسبت به پدر و مادرش انجام دهد ؛ همیشه از آنان قدر شناسی نماید ، و نسبت به اوامر و نواهی آنان مطیع باشد ، و در آشکار و نهان نسبت به آنان خیر خواهی نماید .

دیدگاه‌ خود را بنویسید

اشتراک گذاری این صفحه در :
ما را در رسانه های اجتماعی دنبال کنید
پیمایش به بالا