چگونه با استرس‌های زندگی مقابله کنیم

چگونه با استرس‌های زندگی مقابله کنیم

 واژه استرس (stress) که به احساس درونی فشار روانی اشاره دارد، در زندگی روزانه به طور فراوان مشاهده می‌گردد. اهمیت استرس و تأثیر آن در عملکرد آدمی در تمامی وجوه زندگی امر مسلمی است. فشارهای روانی ناشی از خانواده، محل کار و جامعه می‌تواند تبعات بسیاری را به دنبال داشته باشد. کوشش برای اداره خانواده، نگرانی نسبت به فرزندان، احساس گناه از نرسیدن به فرزندان، نیازها، انتظارات و توقعات اعضای خانواده، دوری اعضای خانواده از یکدیگر و جدایی بین آن‌ها، تغییرات مهم زندگی، تولد نوزاد جدید، مأموریت و زندگی در منطقه‌ای یا کشوری با فرهنگ، آداب‌ورسوم یا اعتقادات متفاوت، نگرانی از بروز مشکلاتی برای خود، همسر و فرزندان، شرایط محیط کار و روابط انسانی در آن، انتخاب زمینه‌های کاری مختلف، محروم شدن از پاداش، مشکل با همکار، اختلاف‌نظر با مدیر، انتظارات مدیر از کارمندان، مشکلات مدیریت، نگرانی از عدم آگاهی‌ها و اطلاعات، کهنه شدن معلومات، مشکلات اجتماعی –اقتصادی، پیش آمدن یک مشکل مالی، سروصدا شلوغی و ده‌ها مسئله دیگر همگی موجب می‌شوند فرد از لحظه بیداری بامداد تا هنگام خواب شامگاه دچار هیجان‌ها، تنش‌ها، بیم‌ها و امیدهای گوناگون باشد که گاه با ظرفیت روانی و بدنی وی متناسب است و گاه با آن سازگار نیست.

اگر آمادگی‌های لازم برای مقابله با این مشکلات فراهم نباشد، استرس با تأثیری که بر افکار، اندیشه‌ها، عواطف و انگیزه‌ها از یک‌سو و جنبه‌های فیزیولوژیکی از سوی دیگر می‌گذارد، توانمندی‌های روانی و جسمانی را کاهش داده و مقاومت بدن و روان را پایین آورده و از طریق مختل ساختن سیستم ایمنی بدن، فرد را در معرض انواع بیماری‌های روانی و جسمانی قرارمی‌دهد. زخم معده، تنگی نفس، انواع سردردها، ناراحتی‌های قلبی – عروقی، حساسیت‌ها، بالا رفتن فشارخون، بروز جوش‌ها و خارش‌های پوستی و… ازجمله بیماری‌های روان – تنی (Psychosomatic) هستند که با استرس‌ها و فشارهای هیجانی ارتباط نزدیکی دارند. همچنین ممکن است برخی از مشکلات مانند: دل‌تنگی، اضطراب، افسردگی، خشم، پرخاشگری، خصومت، بلاتکلیفی، تردید در تصمیم‌گیری، احساس خلأ ذهنی، بی‌خوابی، بدخوابی و…مشاهده شوند. بنابراین می‌توان گفت استرس‌های شدید و مداوم، اغلب پیش‌درآمد بیماری‌های روانی و جسمانی می‌باشند.

آیا استرس همیشه بد و ویرانگراست؟

سؤالی که در اینجا مطرح می‌شود این است که آیا استرس الزاماً چیزی بد، ویرانگر و چیزی است که باید از آن اجتناب کرد یا خیر؟ در پاسخ به این سؤال باید گفته شود، آدمی برای اینکه به طرز مطلوبی به کاروکوشش بپردازد، مقداری استرس لازم دارد. برانگیختگی هیجانی ملایم و خفیف، آدمی را در جریان اجرای کاری که بر عهده دارد هوشیار نگه می‌دارد. هنگامی‌که مدتی زندگی با سکوت و آرامش همراه باشد، فرد احساس کسالت کرده و در پی چیزهای هیجان‌انگیز می‌رود.

بررسی‌هایی که در مورد محرومیت حسی (Sensory Deprivation) صورت گرفته نشان داده‌اند که فقدان تحریک برای مدتی بیش از یک دوره کوتاه، می‌تواند هم بسیار ناراحت‌کننده باشد وهم اثرات ژرفی بر رفتار بگذارد. بنابراین به نظر می‌رسد برای آنکه دستگاه عصبی درست کار کند، باید میزان معینی تحریک به آن وارد شود ولی این میزان چقدراست؟ بررسی‌های انجام شده در این رابطه حاکی از آن است که میزان این تحریک در افراد متفاوت است. به طورکلی برانگیختگی ملایم هیجانی معمولاً بر هوشیاری و علاقه‌مندی ما نسبت به تکلیفی که در دست داریم می‌افزاید، ولی وقتی هیجان‌ها شدید باشند، صرف‌نظر از ماهیت خوشایندشان معمولاً عملکرد را تا حدودی کاهش می‌دهند. بنابراین زمانی که برانگیختگی بسیار پایین است، دستگاه عصبی ممکن است کاملاً فعال نباشد و پیام‌های حسی به آن نرسند. همچنین زمانی که برانگیختگی بالاست ممکن است عملکرد در حد مطلوب نباشد. شاید به این دلیل که دستگاه عصبی مجبوراست به طور همزمان در برابر محرک‌های بسیار زیاد واکنش نشان دهد. بنابراین پاسخ‌های مناسب با اشکال روبرو می‌شود. ولی زمانی که برانگیختگی در سطح متوسط است، عملکرد در بالاترین حد ونشان دهنده سطح مطلوب برانگیختگی است.

راه‌های مقابله با استرس:

با توجه به اینکه فرار از استرس‌های روزمره زندگی اجتناب‌ناپذیر است، چگونه بعضی از افراد به راحتی با آن‌ها برخورد می‌کنند و مشکلات فراوان زندگی را به‌خوبی پشت سرمی گذارند. با اعضای خانواده و دیگران خوش‌برخورد و خوش‌رو هستند به طوری که تصور می‌شود هیچ مشکلی ندارند. ولی برخی دیگر در برابر مشکلات شانه خم می‌کنند، فرسوده می‌شوند و آثار ناتوانی و پیری زودرس در چهره‌شان نمایان می‌شود. چرا چنین است؟ آیا می‌توان از پس استرس برآمد و با آن کنار آمد. کنار آمدن مشتمل بر کوشش‌هایی از نوع اقدام عملی و درون روانی برای مهار (یعنی کنترل، تحمل، کاهش یا به حداقل رساندن) مقتضیات درونی و محیطی و تعارض میان آن‌هاست. انسان‌ها هنگام تلاش برای کنار آمدن، درواقع می‌کوشند، از عهده حل تضادهایی که بین مقتضیات یک موقعیت استرس‌زا و توانایی خود احساس می‌کنند، برآیند. در وضع مطلوب، افراد کوشش خود را به حل مشکلاتی که با آن‌ها مواجهند، معطوف می‌دارند. راه‌های مقابله با استرس و ایجاد اطمینان و آرامش درونی متعددند. در این مقابله اشاره‌ای به نقش تعالیم اسلامی در مهار استرس‌ها خواهیم نمود و سایر روش‌ها را به فرصتی دیگر موکول می‌کنیم.

نقش تعالیم اسلامی در مهار استرس‌ها:

در تعالیم اسلامی، روش‌هایی برای مقابله با استرس‌ها و سازگاری با سختی‌ها ذکرشده که می‌توان آن‌ها را در سه بخش روش‌های شناختی، روش‌های رفتاری و روش‌های عاطفی – معنوی ارائه کرد. منظور از روش‌های شناختی، شیوه‌هایی است که با شناخت‌ها، افکار و عقاید افراد سروکار دارد. در این روش‌ها، فرد با استفاده از شناخت‌ها درصدد مقابله با استرس‌ها برمی‌آید و به کمک توانایی فکری و ذهنی خود، با مشکل برخورد می‌کند. اگر چه شناخت‌ها و اعتقادات در رفتار جلوه‌گر می‌شوند، ولی نحوه اثرگذاری آن‌ها با سازوکار شناختی افراد مربوط می‌شود. در روش‌های رفتاری، دستورات و توصیه‌های عملی، از جمله آداب برخورد و رفتار متقابل و تأثیر آن‌ها در مقابله با سختی‌ها موردبررسی قرارمی گیرد. در روش‌های عاطفی – معنوی (عبادات)، فرد نوعی ارتباط عاطفی با خدا و اولیای دین برقرار می‌کند. این روابط می‌تواند انسان را در مواجهه با مشکلات و حل آن‌ها مساعدت کند. در نمای زیر، طرح کلی راه‌های مقابله با استرس‌ها با بهره‌گیری از تعالیم اسلام ارائه گردیده است که بحث تفصیلی راجع به هر یک از آن‌ها مستلزم فرصت دیگری است. در اینجا فقط اشاره‌ای کوتاه به نقش ایمان در کاهش استرس‌ها می‌نماییم.

راه‌های مقابله با استرس‌ها در تعالیم اسلام:

روش‌های شناختی: ایمان به خدا، توکل به خدا، اعتقاد به مقدرات الهی، بینش نسبت به وقوع سختی‌ها

روش‌های رفتاری: صبر، تفریحات سالم، روابط خانوادگی مطلوب، حمایت اجتماعی

روش‌های عاطفی – معنوی: یاد خدا، دعا، توسل به ائمه معصومین (علیهم‌السلام)

نقش ایمان در کاهش استرس‌ها:

راه‌های مقابله با استرس و ایجاد اطمینان و آرامش درونی متعددند. در اینجا صرفاً به نقش ایمان به عنوان مهم‌ترین عامل در کاهش استرس‌ها پرداخته می‌شود. در درمان ناراحتی‌های روانی و ایجاد اطمینان و آرامش درونی، نقش ” ایمان” فوق‌العاده شگرف و ثمربخش است. در مواردی که دشواری‌های طاقت‌فرسا، شخصیت انسان را درهم می‌کوبند و اراده وامید را از وی می‌گیرند، اتکا به خداوند در روح آدمی اثر عمیق و غیرقابل‌انکاری می‌بخشد. ناکامی‌ها، گرفتاری‌ها و شکست‌ها هرگز نمی‌توانند در ضمیر مردان وزنان الهی طوفان بر پا کنند و آن‌ها را دچار زبونی و یاس و خودباختگی سازند.

اریک فرام روانشناس آلمانی معاصر در کتاب روانکاوی و دین می‌نویسد: ” سرسپردگی به یک هدف یا فکر یا نیرویی برتر از انسان نظیر خداوند، جلوه‌ای است از نیاز انسان به کمال.” وی نیاز به یک نظام اعتقادی را جزء ذاتی انسان می‌داند و اضافه می‌نماید، ازآنجا که نیاز به یک نظام جهت‌گیری و اعتقادی جزء ذاتی هستی انسان است، می‌توان به میزان این نیاز پی برد. به راستی هیچ منبع قدرتی قوی‌تری از آن در بشر وجود ندارد. نیاز به دین یعنی نیاز به یک الگوی جهت‌گیری و مرجعی برای اعتقاد وایمان. هیچ‌کس را نمی‌توان یافت که فاقد این نیاز باشد.

کارل گوستاویونگ روانشناس سوئیسی و رهبر مکتب روانشناسی تحلیلی می‌نویسد: در بیماران روانی که بالاتر از سی‌وپنج سال سن داشتند در کمتر بیماری مشاهده می‌شد که مشکل روانی او در آخرین مرحله تحلیل، به ایمان مذهبی مربوط نگردد. بهتراست بگوییم که هر فرد از آنان به علت فقدان آنچه که دین به اشخاص می‌دهد، بیمار شده‌اند.

ایمان نه‌تنها ناراحتی و تشویش را از قلب آدمی می‌زداید بلکه می‌تواند از هجوم هیجان و اضطراب به دل جلوگیری کند.

قرآن مجید از نقش پیشگیری ایمان چنین یاد می‌کند:

ولا تهنوا ولا تحزنوا و انتم الاعلون ان کنتم مومنین (سوره آل عمران آیه ۱۳۳)

اگر ایمان داشته باشید نباید ترس و اندوه به خود راه دهید، زیرا شما با همین سرمایه ایمان بر دیگران برتری دارید.

در این آیه خاطرنشان شده است که ایمان در برابر عوامل ناراحتی روانی، زره محکمی برای روح می‌سازد و مصونیت خاصی در انسان به وجود می‌آورد. با اتکا به ایمان می‌توان خاطر را از غم آزاد ساخت و نقش رنج‌ها را از لوح دل زدود.

همچنین خداوند در قرآن مجید می‌فرماید:

الابذکرالله تطمئن القلوب (سوره رعدآیه ۲۸)

با اتکا به خداوند، دل‌های پریشان مطمئن و آرام خواهند شد

هوالذی انزل السکینه فی قلوب المومنین (سوره فتح آیه ۳)

خداست که بر دل‌های مؤمنان، سکون و آرامش می‌بخشد

قرآن ثبات و آرامش را از آن کسانی می‌داند که قلبی سرشار از ایمان داشته باشند:

الذین امنوولم یلبسوا ایمانهم بظلم اولئک لهم الا من (سوره انعام آیه ۸۲)

امنیت خاطر و آسایش دل اختصاص به کسانی دارد که برخوردار از ایمان‌اند و پرده‌ای از ستم و بیداد بر آن نکشیده‌اند

الا ان اولیاءالله لا خوف علیهم ولاهم یحزنون (سوره یونس آیه ۶۲)

آگاه باش ترس و اندوهی برای دوستان خدا نیست

دیدگاه‌ خود را بنویسید

اشتراک گذاری این صفحه در :
ما را در رسانه های اجتماعی دنبال کنید
اسکرول به بالا