کلیپ
پادکست
متن
بسمالله الرحمن الرحیم
کارشناس: استاد میردامادی
عنوان: مشکلات و درمان اختلال بیش فعالی، قسمت سوم
در قسمتهای قبلی در مورد اختلال ADHD به طور کامل توضیح داده شد. در مورد سببشناسی و میزان شیوع آن نیز بحث شد. این را هم گفتیم که کودکان ADHD، آن قسمت از مغزشان که متصدی برنامهریزی، سازماندهی و کنترل خود هست دچار مشکل است و درواقع بهکندی عمل میکند.
باتوجهبه این ویژگیهایی که نام بردیم، برای والدین اصلاح رفتار یا مدیریت این رفتارهای مشکلآفرین میتواند خیلی سخت و دشوار باشد.
در این قسمت سعی میکنیم راهکارها و تکنیکهایی را آموزش بدهیم که با بهکارگیری آنها والدین بتوانند خیلی آسان این مشکلات فرزند خودشان را مدیریت کنند.
- اولین تکنیک و راهکار این است که بازخوردها و پیامدهایی که به فرزند میدهند، فوری اعمال بشود.
یعنی چه؟ طبق نظر صاحبنظران کودکان ADHD در لحظه زندگی میکنند. یعنی خیلی در مورد آینده فکر نمیکنند، به گذشته اهمیت خاصی قائل نیستند؛ بنابراین اگر میخواهید روی رفتار فرزندتان تأثیرگذار باشید یا آن را اصلاح کنید لازم است جزئی از لحظه هم اکنون زمان فرزندتان باشید.
چطور؟
در بحثهای قبلی صحبت شد که کودک ADHD نمیتواند به طور طولانیمدت روی تکلیفی تمرکز داشته باشد. یک فعالیتی را به طور مداوم انجام بدهد و بلافاصله بعد از اینکه آن تکلیف یا مسئولیت برایشان کِسل آور یا خستهکننده بشود آن را رها میکند و وارد فعالیت جدیدی میشود. حالا اگر شما والدین عزیز بخواهید آن را کنترل کنید و برایتان مهم است که آن تکلیف را انجام بدهد و آن مسئولیت را انجام بدهد و تمام کند و بعد وارد یک فعالیت دیگری بشود لازم است که آن بازخوردها و پیامدها را لحظهبهلحظه برایش اعمال کنید.
چطور این اتفاق میافتد؟ به این مثال توجه کنید. خیلی از مواقع والدین میگویند که فرزند ما مدتهای طولانی را پای کامپیوتر مینشیند و بازیهای رایانهای انجام میدهد بدون اینکه خسته بشود و رها کند. چطور این اتفاق میافتد؟ برای این که وقتی کودکی یادانش آموزی زمانی که بازی ای را انجام میدهد لحظهبهلحظه و مرحلهبهمرحله آن بازخورد را دریافت میکند. یعنی آن بازی امتیازی به او میدهد و او را وارد مرحله بعدی میکند و کودک را ترغیب میکند که آن کار را به اتمام برساند.
در مورد فعالیتها و برنامهریزیهایی که برای فرزندتان در نظر میگیرید باید حتماً پاداشها فوری اعمال بشود.
- یک نکته را همیشه مدنظر داشته باشید که تشویقها و تنبیههایی که صورت میگیرد خیلی لازم است که متنوع باشد. همانطور که بیان شد کودک ADHD از یکنواختی و کسل آوری و یا تکنیکهایی که خسته آور است زود فرار میکند و خسته میشود برای همین لازم است که برای تشویقها و تنبیههایش برنامه داشته باشید. یعنی اینطور نباشد که همیشه به او امتیاز بدهید، اسباببازی بدهید، تشویق کنید و آفرین بگویید؛ بلکه متنوع باشد و برنامهها مختلف باشد.
مثلاً مادری که خیلی شکایت میکند که کودکش نمیتواند با همسنوسالهایش بهخوبی بازی کند، با خواهر و برادرش که بازی میکند مرتباً درگیر است و دعوا میکند و بلند صحبت میکند و فریاد میزند. در اینجا فقط کافی است که مادر همان لحظهای که کودک در حال انجام فعالیت است متمرکز بر روی فعالیتهایش باشد و بلافاصله بعد از اینکه آن رفتار جمعی را از او دید پاداش را اعمال کند. برعکس این هم همینطور است. موقعی که همان کودک با همسنوسالهای خودش در حال بازی است و وارد درگیری میشود بلافاصله آن اصلاح رفتار صورت بگیرد.
- یک نکته خیلی مهم در مورد تشویقها و تنبیهها: خیلی بهتر است اگر قرار است از روشهای تنبیهی استفاده کنید، از روشهای تنبیهی ای استفاده کنید که حذف یک پاداش است. یا حذف آن نگاه محبتآمیز و توجه خاص است استفاده کنید تا روشهای تنبیه بدنی یا محرومسازی…
- نکته بعدی که در مورد تنبیهها باید لحاظ کنید این است که کودک ADHD دائم رفتارهای نادرست انجام میدهد و رفتارها اشتباهش خیلی زیاد است و والدین عزیز باید توجه کنند که اگر بهخاطر هر رفتار نادرست کودکشان بخواهند تنبیه کنند یا امرونهی کنند قطعاً بعد از یک مدتی کودک مقاوم میشود و دیگر آن اثر تنبیهی برای او پاسخگو نیست. والدین چهکار میکنند؟ شدت تنبیه را بالا میبرند که بالابردن این شدت تنبیه، باعث ایجاد لجبازی و پرخاشگری در کودک میشود.
- نکته آخر در مورد تنبیه و روشهای تنبیهی این است که اگر ما بهعنوان والدین قرار است که برای یک رفتاری تنبیه لحاظ کنیم، به کودک باید توضیح بدهیم و بگوییم که اگر فلان کار را انجام بدهی فلان تنبیه و رفتار را خواهی دید. خیلی بهتر است که در اینگونه موارد رفتارهای جایگزین هم توضیح داده بشود.
مثلاً یک فرزند ADHD یکی از ویژگیهای رفتاریاش این است که خیلی بلند صحبت میکند و زود عصبی میشود و جیغ میزند تا به خواستهاش برسد. اکثر روانشناسان کودک این تکنیک را به والدین توصیه میکنند که مادر عزیز، موقعی که شما به فرزندتان میگویید جیغ نزن، داد نزن و… برایش یک جایگزین رفتاری هم انتخاب کن! مثلاً بیایید تُن صدای فرزندتان را به رنگ تشبیه کنید. بگویید زمانی که جیغ میزنی، رنگ صدای شما قرمز است. موقعی که خیلی آهسته صحبت میکنی، رنگ صدایت سبز است؛ ولی موقعی که متوسط صحبت میکنی و من متوجه میشوم رنگ صدایت آبی است و زمانی که فرزند شما داد میزند، بگویید رنگ صدای شما قرمز است و من صدای شما را نمیشنوم و متوجه نمیشوم و هیچ واکنشی نشان ندهید. آهستهآهسته کودک متوجه میشود که آن رفتار درست را جایگزین کند.
بنابراین، اصل اول این است که آن بازخواهم، پیامدها، تشویقها و تنبیهها فوری اعمال بشود.
- اصل دوم و تکنیک بعدی این است، درست است که اینها باید فوری اعمال بشود؛ ولی برای کودک ADHD باید بهدفعات زیاد تکرار بشود. یکی از دغدغههای والدین که خیلی از مواقع به حق هم است این است که اگر بخواهند دائم به فرزندشان برای هر کاری پاداش بدهند آن انگیزه درونی فرزند که لذتبردن از مطالعه و مسئولیتپذیری است تبدیل به یک انگیزه بیرونی میشود. وابسته به تشویق میشود و زمانی کار را انجام میدهد که تشویق بشود. این دغدغه به حق است؛ ولی در مورد بچههای ADHD اینطور نیست.
کودک ADHD به علت نقص بیولوژیکی که دارد نمیتواند خود انگیزگی را ایجاد کند. در واقع نمیتواند انگیزه خودش را بالا ببرد تا کار انجام بپذیرد لازم است که والدین وارد عمل بشوند و او را تشویق به انجام کار کنند.
مثلاً کودکان ADHD در مدیریت زمان دچار مشکل هستند. در انجام تکالیف هم در خیلی از مواقع دچار مشکل هستند. ما چهکار باید کنیم؟ باید تکالیفی که یک کودک یادانش آموز عادی در ۳۰ دقیقه انجام میدهد، در کودک ADHD خیلی طول میکشد. نمیتواند زمانش را مدیریت کند و سرعت عملشان پایین است. ما باید این تکالیف را به قطعات کوچک تقسیم کنیم و بگوییم؛ مثلاً هر ۱۵ دقیقهای یکقسمتی را حل کند و اگر توانست زمانش را مدیریت کند بین این فاصله تا ۱۵ دقیقه بعدی یک تشویقی انجام بشود.
یا در موضوع مدیریت زمان ما خیلی از مواقع به والدین پیشنهاد میدهیم که سرنخهای بیرونی به فرزند بدهید؛ چون گذر زمان را حس نمیکنند؛ بنابراین خیلی مهم است که روی میزتحریرشان از یک تایمر استفاده بشود تا زمان را بتواند بهتر مدیریت کند.
- تکنیک سوم بخشیدن است.
در سه مرحله بخشیدن اتفاق میافتد:
- مرحله اول: بخشیدن رفتارهای فرزند،
یعنی یک مادر باید کاملاً واقف باشد که کودک ADHD اگر رفتار نادرستی را انجام میدهد بهخاطر لجبازی با مادر نیست. ازرویعمد این کار را انجام نمیدهد؛ بلکه بهخاطر اختلالاتی نمیتواند مدیریت کند و رفتار نادرست را انجام میدهد.
بنابراین، اگر مادری آگاه باشد به این اصل که رفتار فرزند ازرویعمد نیست خیلی آسان میتواند بگذرد و ببخشد.
- مرحله دوم: بخشیدن اطرافیان
خیلی از مواقع ما شاهد این هستیم که اطرافیان، اقوام و دوستان از رفتارهای نادرست فرزند ما شکایت میکنند. خیلی بهتر است که مادر در این قضیه نماند؛ چون اطرافیان نمیدانند که مشکل فرزند چیست یا اگر هم بدانند ADHD چیست خیلی آگاه نیستند که چه جزئیاتی دارد. لازم نیست که شما برای هرکسی توضیح بدهید و خودتان را درگیر دیگران بکنید. بهتر است که بگذرید.
- مرحله سوم: مادر یاد بگیرد که خودش را ببخشد.
خیلی از مواقع وقتی که مادر متوجه میشود رفتارهایی که انجام میداده غلط و اشتباه بود عذاب وجدان میگیرد، وقتی که این احساس گناه بر مادر غالب میشود و نمیتواند مدیریت کند، آن خشم را نسبت به فرزند خودش میگیرد و وارد مرحله معیوب فرزندپروری میشود. سلامت روان مادر یا پدر یا کلاً سلامت روان والدین کودکان ADHD خیلی مهم است. خیلی مهم است که این سلامت روان حفظ بشود و طی تحقیقاتی که صورتگرفته متوجه شدند که استرس فرزندپروری والدینی که فرزند ADHD دارند بهمراتب بالاتر از والدین دیگر است. حتی بالاتر از والدینی که فرزندانی دارند که دچار نقص جسمی است.
بنابراین، با این حجم از استرس فرزندپروری خیلی لازم است که یک مادر آگاه باشد که چطور میتواند آن استرس را مدیریت کند.
چند راهکار برای مدیریت این استرس:
- یکی از مهمترین راهکارها این است که مادر الگوی ناسالم و استرسزای خودش را بشناسد.
یکی از روانشناسان معروف به نام آلبرت الیس در نظریههای خودش یک بحثی را مطرح میکند: در یک اتفاق و یک روایدی که وجود دارد افراد مختلف حس های متفاوتی دارند. به طرزهای گوناگونی عمل میکنند. چه چیز باعث این قضیه میشود؟ میگوید بهتر است که ببینید آن برداشت افراد از آن اتفاق یا آن رویداد چیست و آن فکرشان چه مثبت و چه منفی باعث ایجاد رفتارهای متفاوت میشود و باعث ایجاد احساسهای مختلف میشود.
مثال: شما بارها شاهد این قضیه بودید که یک مادری با فرزند خودش در یک فروشگاه بزرگی در حال خرید است. کودک بلافاصله شروع به سروصدا میکند و دِلش می خواهد فلان چیز را بخرد. برای رسیدن به این خواسته اش داد و جیغ میزند مادرانی را دیدیم که از کوره درمیروند طرز فکرشان اینطور است که افرادی که در فروشگاه او و فرزندش را میبینند چه تصوری در مورد این مادر دارد؟ فردی که نگاه میکند نزد خودش فکر میکند که این مادر نمیتواند فرزند خودش را مدیریت کند و تربیت کند و بلافاصله آن حس منفی را نسبت به خود و فرزندش دریافت میکند. یا خیلی از مواقع در مورد فرزندش حس بَد میگیرد؛ چون آن افکار ناسالم به سراغ مادر میآید و نمیتواند مدیریت کند و رفتاری هم که انجام میدهد یک رفتار نادرست است. البته خیلی از مواقع شاهد این هستیم که مادری با فرزند خودش در فروشگاه است و بچه همین مسیر را میرود؛ ولی مادری که قبلاً گفتگو کرده با فرزند و قوانین را با فرزند صحبت کرده است و خود را آماده کرده است خیلی آسان مدیریت میکند و برایش هم مهم نیست که دیگران در مورد او چطور فکر میکنند و نزد خود میگوید: مهم این است که ما یک قانونی گذاشتیم و میدانم که رفتارم درست است و لازم نیست که تسلیم گریههای فرزندم بشوم.
بنابراین، متوجه هستید که یک الگوی فکری استرسآور چقدر میتواند روی رفتار یک فرد و حسی که تجربه میکند میتواند تأثیرگذار باشد.
- دومین تکنیک که مادر میتواند برای حفظ سلامت روان خودش به کار بگیرد ورزشکردن است. ورزشکردن باعث بالارفتن سروطونین خون میشود و خود این سروطونین وقتی که بالا میرود باعث افزایش نشاط و شادی در یک فرد میشود؛ بنابراین ورزشکردن میتواند به مادر کمک کند.
- قرارگرفتن در محیطی که دوستان حضور دارند خیلی میتواند تأثیرگذار باشد و اینها افراد امن زندگی ما هستند که خیلی میتوانند تکیهگاه ما در برابر مشکلات باشند و با آنها میتوانیم مشورت کنیم.
- تکنیک چهارم این است که برنامهریزی کنیم و در انجام امور و مسئولیتهایی که در قبال فرزند بر دوش ما است با همسرمان تقسیم وظایف کنیم. یعنی اینها را برنامهریزی کنیم و قسمتی از این مسئولیتها را همسرمان انجام بدهد تا یک زمانی هم برای خودمان بتوانیم اختصاص بدهیم.