درک کودکان از مرگ چگونه است؟

درک کودکان از مرگ چگونه است؟

اگر پسر چهار ساله‌تان از شما بپرسد: «مادربزرگ، به کجا رفته و من دوباره کی او را خواهم دید؟» چه جوابی خواهید داد؟ این موقعیت شما را سردرگم خواهد کرد و به دروغ پناه خواهید برد؟

آنچه باید بدانیم این است که گمراه کردن کودک، او را از فکر کردن درباره فرد متوفی منصرف نخواهد کرد بلکه باعث می‌شود کودک دیگر به اطرافیان خود اطمینان نداشته باشد و آنها را افراد دروغ‌گویی بداند. بنابراین بهتر است مرگ عزیز خود را از کودک پنهان نکنید و با توجه به سن و سال کودک و میزان درک و فهم او، مسئله مرگ را برایش توضیح دهید.
کودک در هر سن و در هر موقعیتی که باشد از مرگ اطرافیان خود بسیار آشفته و غمگین خواهد شد. بنابراین به احوالات او توجه کافی داشته باشید تا دچار افسردگی و اضطراب نشود.

واکنش کودک به مرگ تحت تأثیر چه عواملی است؟
میزان وابستگی بین کودک و فرد متوفی دراین زمینه موثر است. هر چه میزان این وابستگی بیشتر باشد، کودک بیشتراحساس اضطراب و غم خواهد کرد. اولین احساس، حس ترس است. او از این‌که مرگ به سراغ خود یا والدینش بیاید، دچار هراس می‌شود. به او اطمینان بدهید که در کنارش هستید و در هر شرایطی از او مراقبت می‌کنید.

سن کودک و نوع برداشت او از مرگ
در این مورد کودکان را به سه دسته سنی تقسیم می‌کنند.
کودکان سه تا پنج ساله: این گروه تصور می‌کنند مرگ رویدادی موقت و گذراست و انتظار دارند فرد متوفی بعد از مدتی دوباره به حیات برگردد.
کودکان شش تا ۹ ساله: کودکان در این سن می‌دانند که هر موجود زنده‌ای خواهد مرد ولی تمایل دارند که مرگ را به دیگران نسبت دهند. آنها از مرگ کمتر برداشت شخصی می‌کنند، بیش از پیش دیدگاه‌های دیگران را درک می‌کنند و می توانند احساس همدردی، همدلی و مشارکت بیش‌تری در دلداری دادن به اطرافیان خود داشته باشند.
کودکان ۹ سال به بالا: این گروه از کودکان مفهوم مرگ را درست مثل افراد بالغ درک می‌کنند و نسبت به احساسات خود و سایرین در این زمینه آگاه و هوشیار می‌شوند.
توضیح واقعیت مرگ به کودکان
شیوه صحبت باید روشن و واضح باشد. پدر و مادر می توانند از عبارات ساده استفاده کرده و دقت کنند که دلهره و اضطراب نداشته باشند. به عبارت دیگر نباید طوری رفتار کنند که انگار «مرگ» کلمه ای ممنوعه است؛ زیرا عموماً بزرگترها از حرف زدن راجع به آن طفره می روند و یا در لفافه سخن می گویند، در حالی که بچه ها هنگام سؤال کردن کاملاً رک و بی رودربایستی هستند. به عنوان مثال، وقتی والدین به بچه می گویند که «مادربزرگ به آسمان رفته»، این مسأله چندان برای او قابل درک نیست. در این باره، باید توضیح دهیم که منظور ما از رفتن به آسمان در واقع تغییر شکل زندگی بوده و با دنیای اکنون متفاوت است.
 همیشه به خاطر داشته باشیم که نوع گفتگوی ما باید متناسب با سن کودک باشد و کلماتی به کار ببریم که او به خوبی موضوع را بفهمد. مسأله مهم دیگر اینکه گفتگو را به سمتی پیش ببریم که به همه سؤالات بچه پاسخ داده شود. البته این مسأله به توانایی های فردی هر کودک نیز بستگی دارد. برای مثال، یک بچه ۳ ساله به طور واقعی چیزی راجع به مرگ درک نمی کند. او فقط نبودن یک نفر را احساس می کند، اما هیچ شناختی از مفهوم حقیقی این اتفاق ندارد. بین سنین ۵ تا ۷ سال که کودک مفهوم زمان را می شناسد، کم کم می تواند مرگ را نیز درک کند.

سوگواری کودکانه
روان‌شناسان اعتقاد دارند کودک باید به شیوه خودش سوگواری کند.
اگر کودک را به مراسم تشییع جنازه نمی‌برید، اجازه دهید او هم به طریقی با فرد متوفی خداحافظی کند. بخصوص اگر به هم نزدیک بوده‌اند.
برای او شمعی روشن کند یا با ملایمت با هم راجع به او صحبت کنید. بگذارید او هم خاطراتش را مرور و با متوفی خداحافظی کند.
کودکان در دوران عزاداری واکنشی به نام دوره احساسی کوتاه از خود نشان می‌دهند. احساسات کودک در این دوره به صورت جهشی است. با انرژی زیادی شروع می‌شود و خیلی زود پایان می‌یابد. این اتفاق دو سه بار در روز یا هفته رخ می‌دهد یا حتی بعد از یک سال با یادآوری آن شخص تکرار می‌شود. نگران نباشید کم‌کم همه چیز عادی می‌شود.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

اشتراک گذاری این صفحه در :
ما را در رسانه های اجتماعی دنبال کنید
اسکرول به بالا