از مشکلاتی که درزندگی جوانان سایه گسترده است بلکه بسیاری آنها با آن بیماری ها دست وگریبان هستند کشمکش های روانی است. جوانان ما در تناقض واقع هستند. اضطراب روانی وپریشانی های نفسی سراسر وجودشان را درهم پیچانده است. جوانا ن ما نسبت به آینده نا امید هستند ، به هر چیز به نگاه بد بینانه می نگرند، حس بدگمانی در آنان به مراتب قویتر از حس خوشبینی است، به شخصیت وتوانایی خود اعتماد ندارند. خودرادر مقابل دیگران ناچیز واندک می شمارند، حس حقارت وخود کم بینی درمیانشان به اوج خود رسیده است. همین خوف وهراس باعث می گردد که اقدام به هیچ کاری نکنندومنتظربمانند که دیگران بیایند برایشان کارهارا رو به راه کنند.دراثر اضطرابهای روانی است که کیش شخصیت وفرد محوری به قیمت جمع محوری درزندگی مردم ما سایه گستر باشد.ازاین رو است که ما به پشت رهبران خودکامه خود حرکت می کنیم وهر اندازه که اشتباه هم مرتکب می شوند با آن هم چشم ها مان را به پایین افگنده همچنان هی میدان تی میدان ، به دنبال شان به پیش میرویم!!
جوانان ما نسبت قضایا باسطحی نگری نگاه می کنند، اگر نسبت به کسی خوشبین شدند دیگر هیچ عیبی را دروی عیب تلقی نمی کنند وهمه کار او درنگاه آنان نیکو جلوه می نماید ودر دفاع از آو تا سرحد تعصب وبرمی خیزند، اما اگر شخص دیگری را بد دیدند، آنگاه ازبدگویی شان نپرس!! بدترین الفاظ را به سویش حواله خواهند داد واز برچسب زدن هیچ نوع تهمت به وی دریغ نخواهند کرد.ازسوی دیگر درجوانان ما چیزی به نام مسؤلیت شناسی وجود ندارد.همین عدم شناخت مسؤلیت سبب گردیده که هیچ جوانی به ساختن زندگی وآینده خویش نظر نداشته باشد ودر نتیجه دارای شخصیت ضعیف به بار آید وهمیشه به دست خارجی ها نگاه کند که چه می کند وبرایش چگونه رهنمایی می نماید. واو هم افتخار نماید که با یکتن خارجی به انگلیسی صحبت نمود. اینکه همه مقدرات کشور به دست بیگانه نباید قرار گیرد مفکوره ای پوچ وبی معنا شده است. ما اگرتاریخ اسلام را در نظر بگیریم که پیامبر اسلام اسامه بن زید را در آخرین روزهای زندگی خود به سرلشکری ارتشی گماشت که آن لشکر در مقابل قیصر می جنگید وهنوز عمر اسامه از هجده سال تجاوز نمی کرد. همچنان محمد بن قاسم، فاتح هندستان جوانی هفده ساله بود.درتاریخ کشور خودمان احمدشاه ابدالی درعمر بیست وسه سالگی به کرسی پادشاهی افغانستان دست یافت. ازاین قبیل امور مادرتاریخ بشر به ویژه تاریخ اسلام بسیار داریم.دراثر همین مسؤلیتی ها جمع بسیاری از جوانان ما در حال بیکاری به سر می برند وتوان وابتکار هیچ کاری را ندارند. لذا به قطع راه ها ودزدی ها وغیره کارهای خلاف دست می برند.
مشکلات اجتماعی جوانان :
ازلحاظ اجتماعی حالت جوانان ما درحالتی بد تر از هر عرصه دیگر به سر می برند. جوانان ما در خانواره هایی به سر می برند که افراد آن هر کدام شان مفکوره خاص خودش را دارد. وممکن است که در میان یک خانه چندین اندیشه وجود داشته باشد وهر کدام به فکر خودش می باشد ودرپی حذف مفکوره جانب مقابل ،دراین حال ووضع جوان درحال اضطراب قرار گرفته نمی داند که حق با کدام یکی است واو از کدام شخصی پیروی نماید.حتی دراکثرحالات میان زن وشوهر در بسیاری مسایل از جمله مسایل تربیت فرزندان اختلاف وجود دارد وهرکدام به روش وطریقه خود واندیشه ای که دارد پسر را تربیت می نماید دراثر این اختلاف فکری حیات فرزند دچار اضطراب وتناقض می گردد.
وچیز دیگری که زندگی مردم را به بد بختی کشانده است، رابطه نامطلوب پسرودختر است. امروز زیر نام آزادی سدها بد اخلاقی صورت می گیرد ومتأسفانه دراین اواخر به شهر های بزرگ کشورماهم به طور بی شرمانه ای انتشار یافته است. نظام تعلیمی مختلطی که در جامعه ما حاکم شده فضا را برای همه بد اخلاقی ها آماده نموده است.به سبب تعلیم یکجایی وانتشار فساد جامعه ما از مسؤلیت های خود باز خواهند ماندووقت گران بهای خود را در رابطه های نامشروع به سر خواهند کرد. همچنان رسانه های بی ضابطه ای که در کشورما رواج پیداکرده است وفیلم ها وموسیقی های بی ضابطه خارجی را روی آنتن آوردن چقدر به فساد واضطراب اجتماعی در کشور ما افزوده است. دریک شبانه روز ساعت ها وقت جوانان ما صرف شنیدن موسقی هندی وایرانی واروپایی می شود. برنامه های موسیقی درتمام رسانه های دیداری وشنیداری کشور محور قرار گرفته است. درحقیقت می گویند که موسقی نمک برنامه های تصویری وشنیداری است به این مفهوم که اندازه آن نباید از پنج فیصد تجاوزنماید ولی دررسانه های ما نود فیصد ازبرنامه را موسقی تشکیل داده است. ببینید اگردریک کاسه نود درسد نمک باشد وده درسد چیزهای دیگر درآن حال برسر تناول کننده چنین غذایی چه خواهد آمد؟!!!…البته همه اینها در ازدیاد مشکلات اجتماعی ما اثر گذار می باشدونمی توان تأثیر زشت ومنفی آن را نادیده انگاشت. مع الاسف همیشه شکار اول همه بد بختی ها جوانان قرار می گیرند ؛ زیرا سن آنها ایجاب می نمایدکه درحال گرفتن واخذ نمودن می باشند ودراین سن وسال انسان می خواهد که خود را به زودی اشباع نماید وظرف خالی خود را پر سازد. چه درمارکیت که مال خوب نباشد مردم از مال بد هم استفاده خواهند نمود وآن راخریداری خواهند کرد به ویژه که از عیبهای آن هم آگاهی نداشته باشندوبه ضرر آن پی نبرند.
گذشته از آنچه بیان داشتیم مسایل ومشکلات گوناگون زیادی دست به دست هم داده اند که جوانان مارابه شکل خصوص ومردم مارابه طورعموم زیر رگبار هجوم قرار داده است واسباب بد بختی ملت مارا فراهم آورده است. وما بخاطر آنکه از اطالت کلام جلوگیری کرده باشیم از بیان آنها خود داری ورزیدیم وبه این سطور بسنده نمودیم.
درآینده ، درمقاله ای مستقل،ان شاء الله به بررسی راه های حل وروش درمان این بیماری ها خواهیم پرداخت.
پیشگیری
از روشهای کسب آرامش یا مراقبه برای کاهش استرس بهره بگیرید.
به فکر تغییر شیوه زندگی خود باشید تا استرس کاهش یابد.
اصول کلی درمان
بهتر است تحت بررسی و درمان از نظر موارد خاص تهدیدکننده یا منشاء استرس که در ناخودآگاه شما است ولی وجود دارد، قرار بگیرید.
به فراگیری روشهای کاهش انقباض ناخودآگاه عضلانی مثل بازخورد زیستی و روشهای کسب آرامش بپردازید.
به ورزش هوازی (آئروبیک) به طور منظم بپردازید تا روح و جسمی آماده داشته باشید.
داروها
امکان دارد داروهای ضداضطراب مثل بنزودیازپینها برای مدتی کوتاه تجویز شوند.
امکان دارد از داروهای ضدافسردگی برای اختلال هراس استفاده شود.
فعالیت در زمان ابتلا به این بیماری
فعالیت در زمان ابتلا به این بیماری خود را حفظ کنید. فعالیت در زمان ابتلا به این بیماری بدنی به کاهش اضطراب کمک میکند.
رژیم غذایی
هیچ نوع رژیم خاصی توصیه نمیشود. تنها باید از کافئین و سایر مواد تحریککننده، و نیز الکل پرهیز کرد.
درچه شرایطی باید به پزشک مراجعه نمود؟
اگر شما یا یکی از اعضای خانواده تان علایم اضطراب را دارید و خوددرمانی نتیجهای نداده است.
اگر شما دچار احساس ناگهانی هراس بیش از حد شدهاید.
اگر دچار علایم جدید و بدون توجیه. داروهای مورد استفاده در درمان ممکن است عوارض جانبی به همراه داشته باشند.