بیانیه مشهور فروید پیرامون این مطلب که “آناتومی جزء سرنوشت و تقدیر افراد محسوب می شود” (به این معنا که خصوصیات اصلی و ذاتی ما با توجه به جنسیتمان معین می گردند) مورد بحث بسیاری از دانشمندان است. همانطور که می دانید برخی از افکار و احسسات خاص وجود دارند که تنها مربوط به یکی از جنسیت ها میشوند و با جنس دیگر هیچ گونه سازگاری ندارد. البته نباید فراموش کنیم که در هر دو جنس خصوصیات زنانه و مردانه به طور مشترک وجود دارد. این روزها به نظر می رسد که مرزهای میان تفاوت های احساسی میان خانم ها و آقایون در حال ناپدید شدن میباشد. با توجه به این حقیقت که خانم ها هر روزه از نظر اقتصادی استقلال بیشتری را پیدا می کنند، وجهه مردانه خانم ها بیشتر آشکار می شود و بالطبع آقایون نیز در پی رسیدن به خصوصیات زنانه خود هستند.
تولید مثل تنها از عهده خانم ها بر می آید. خصوصیات ذاتی انسان ها را نمی توان تغییر داد. شاید خصوصیات احساسی هر دو جنس بر اساس نیازهای اجتماعی و فرهنگی جامعه تغییر پیدا کند، اما تعیین کننده های بیولوژیک هیچ گاه تغییر نکرده و همچنان به قوت خود باقی می ماند. این امر نهایتاً منجر به پدید آمدن تقابل عمده ای در خصوصیات و روابط عاطفی زن و مرد می شود. به هر حال بر اساس تفاوت های جسمی و ذاتی، آقایون هیچ گاه نمی توانند مادر شوند و حتی آرزوی چنین کاری را نیز نمی توانند داشته باشند.
درک تفاوت های روانی سودمند است
درک تفاوت های روانی از اهمیت ویژه ای برخوردار می باشد. یکی از مقوله هایی که با اتکا به آن می توانید کاری کنید که طرف مقابل شما را بیشتر دوست داشته باشد نیز بهره گیری از همین مطلب است. با اتکا به این مهم می توانید رابطه ای هماهنگ و ادامه دار را به وجود آورید. این امر همچنین به تمام افراد کمک می کند تا متوجه شوند که چرا خانم ها و آقایون به طور متفاوت تصور کرده و مطابق آن رفتار می نمایند. به عبارت دیگر اگر ما بتوانیم خودمان را جای تک تک افراد دیگر بگذاریم، آنوقت مشکلات و کشمش ها به طور قابل ملاحظه ای کاهش پیدا می کند.
کشمکش های درونی خانم ها و آقایون
خیلی جالب است که بدانیم برای سالیان دراز آقایون نگران این مطلب بودند که مبادا به اندازه کافی مردانه جلوه نکنند و از سوی دیگر خانم ها نیز همیشه همراه با این فکر زندگی می کردند که فقط دارای خصوصیات زنانه محض باشند. با بهره گیری از این الگو خیلی راحت می توان به این نتیجه رسید که چگونه انسانها در رزمگاه جنسیت ها با یکدیگر به مبارزه می پردازند: آقایون همیشه در این جدال به سر می برند که توانایی های خود را چه در جنسیت، و چه در موارد غیر جنسی، اثبات نمایند و خانم ها نیز تمایل داشتند که توانایی های بالقوه خودشان را نشان دهند تا به آنها نیز به عنوان یک انسان کامل نگاه شود.
برخی مثال های رایج در مورد تفاوت های میان دو جنس از نظر روانی
۱- خانم ها گاهی اوقات عباراتی رابه زبان می آورند که از بیان آنها هیچ منظوری ندارند، و شاید فقط در آن لحظه بخصوص آن منظور را داشته باشند و در لحظه ای دیگر از یادشان برود. برخی از حرف های آنها اسرار آمیز بوده و هیچ کس نمی تواند از مفهوم آن چیزی سر در بیاورد و در برخی موارد دیگر نیز مشاهده شده که تمایل زیادی به طفره رفتن دارند. اما اگر بخواهیم در مورد آقایون صحبت کنیم باید بگوییم هنگامیکه حرف میزنند، به عنوان مثال زمانیکه در مورد مسائل سیاسی و یا فلسفی صحبت می کنند، مطالبی را عنوان می کنند که کاملاً بی معناست.
۲- هدایا معمولاً معنای مختلفی را در ذهن خانم ها و آقایون آشکار می سازد. هدایا در نظر آقایون معمولاً تنها یک شیء مادی هستند و هیچ گونه بار معنایی دیگری ندارند. خانم ها به طور ناخواسته تصور می کنند که هدایا بیانگر خصوصیات فردی شخص هدیه دهنده هستند و برای آنها نموداری از عشق و اهمیت می باشند. خانم ها دوست دارند کادوهایی را که از سوی معشوقه هایشان دریافت می کنند، همان چیزی باشد که روزی به او گفته اند که دوست دارند آنرا داشته باشند.
۳- معمولاً همیشه می بینیم که خانم ها خوشحال و خندان، خبر ازدواج و یا نامزدی خود ا به دوستان، خواهر و بردرها، و همقطارانشان اعلام می کنند، اما می بینیم که این کار برای آقایون آنچنان مرسوم نیست. ازدواج برای خانم ها شروع یک زندگی جدید و پیوستن به کسی که دوستش دارند، می باشد. این امر در حالی است که همیشه ازدواج معنای متفاوتی برای آقایون دارد. به معنای وظیفه، تعهد، مسئولیت، تلاش و کار می باشد و گاهی اوقات هم تنها باید کار کنند و هیچ خبری از تفریح و شادی نیست. این امر به طور کاملاً اشکار به ما نشان می دهد که چرا آقایون تمایل چندانی به پذیرش تعهد از خود نشان نمی دهند.
۴- آقایون به طور کلی تصور می کنند که یک امر نمی تواند در عین حال در نقطه عکس آن قرار داشته باشد و مخالف آن باشد. اما خانم ها هیچ مشکلی ندارند که تصور کنند یک امر در یک زمان می تواند در حالت مخالف خودش نیز قرار بگیرد. خانم ها هیچ مشکلی در لغو عقل و منطق ندارند و هر کجا که لازم باشد به راحتی می توانند از منطق مخصوص به خودشان استفاده کند.
۵- خانم ها معمولاً تمایل زیادی به استفاده از کلماتی نظیر ” همیشه/ هیچ وقت” در مقابل همسرانشان دارند. برای نمونه ” تو همیشه سر من داد می زنی” و ” تو همیشه در حال تماشای تلویزیون هستی” و یا “تو هیچ وقت برای من گل نمی خری” و یا ” تو هیچ وقت مرا به یک رستوران شیک نمی بری.” همه آقایون به خوبی می دانند که این “همیشه / هیچ وقت” ها تنها از روی احساس هستند و تنها نشانگر نا امیدی و عصبانیت خانم از سوی آنها می باشد. این امور دارای هیچ گونه بار واقعی نیستند.
۶- آگاهی شخصی خانم ها از خودشان خیلی بیشتر از آگاهی مردها از خودشان میباشد. خانم ها خیلی بیشتر از آقایون به نظر و عقیده دیگران نسبت به خودشان اهمیت می دهند، و تحت تاثیر حرف های دیگران قرار می گیرند. این امر به ویژه در مورد فردی که او رادوست می دارند معنا پیدا می کند.
یک مرد همواره باید نقطه قوت و تمرکز خارجی داشته باشد – چه کار باشد چه سرگرمی- یک چنین ضرورت روانی کمتر در خانم ها دیده می شود.