کلیپ
پادکست
متن
بسم الله الرحمن الرحیم
کارشناس: استاد گرجی
عنوان: درمان اضطراب (خُرد شدن در موضوع)
وقتی که ما متوجه شدیم نوجوانمان اضطراب دارد باید درصدد رفع آن بربیاییم. یعنی یک کاری کنیم که این اضطراب فروکش کند.
نکته خیلی مهم و اساسی این است که اضطراب ریشه در ترس یا شرم دارد. هر دوی اینها هیجان است. یعنی وقتی که من مضطرب می شوم هیجاناتم برانگیخته است، یا در اوج هیجان هستم یا در پایین ترین حالت هیجان هستم. یا اصلا نمی ترسم یا خیلی می ترسم!
والدین باید بدانند که نوجوانشان الآن با احساساتش درگیر است. پس صحبت کردن، منطقی مواجه کردن نوجوان با این مسئله ای که برایش اضطراب ایجاد کرده اصلا چاره کار نیست.
فرض کنید که یک فردی در یک شرایط عادی نشسته و هیچ نگرانی و دغدغه ای ندارد. هیچ ترسی ندارد. ناگهان زلزله رخ می دهد و او می ترسد. این ترس برای او اضطراب را به همراه می آورد. در ننتیجه این فرد در لحظه ای که ترس دارد نمی آید کار عقلانی انجام بدهد و پناه بگیرد، اولین واکنش و البته نادرست او فرار کردن است. چون می ترسد. اگر یک شخصی آن لحظه دست او را بگیرد و بگوید که فرار نکن! فرار چاره کار نیست! منطق و عقل حکم می کند که بروی و پناه بگیری! این صحبت ها فایده ای ندارد چون احساسات و هیجانات فرد درگیر است.
بنابراین زمانی که اضطراب را در نوجوان دیدیم اولین کار این است که با هیجانات او همدردی کنیم. به نوجوان بگوییم که: تو را می فهمیم و درکت می کنیم. نباید بنشینیم و رو به رو با هم صحبت کنیم و بپرسیم که موضوع چیست و منطقی حل کنیم چون که این ها فایده ای ندارد.
زمانی که سطح هیجانات نوجوان را پایین آوردیم وقت آن است که با او تکرار و تمرین کنیم که تو از مواجهه با این هیجان اگر فرار کنی، کارت سخت تر می شود. آن هیجانت که ترس است روز به روز در مواجهه با تو گردن کلفت تر و بزرگتر می شود و تو را از پا می اندازد.
خب چه کار باید کرد؟
ما باید این فرآیند را خُرد کنیم. یعنی از جایی که ترس نوجوانمان کم است شروع کنیم و با او تمرین کنیم که با آن ترس مواجه و رو به رو بشود. هرچقدر ما این ترس ها را خُرد کنیم و مواجهه او را بیشتر کنیم به مرور زمان اضطراب کاهش پیدا می کند اما اگر شدت این کار زیاد باشد آنوقت باید مداخله روانشانسی صورت بگیرد. یعنی یک فردی که تخصص روانشناسی دارد باید مداخله کند و میزان اضطراب این نوجوان را کاهش بدهد.
خُرد کردن یعنی چه؟ یعنی فرزند من اضطراب امتحان دارد. من نباید بگذارم برای امتحانات پایان ترم و او را اجباراً با امتحانش مواجه کنم. بگویم می دانی چه کار کن؟ از امتحانات کلاسی شروع کن چون اضطرابش در امتحانات کلاسی زیاد نیست و می تواند با کمی بالا و پایین خودش را مواجه کند. به او بگوییم: امتحانت را که می خوانی دو بار بیشتر نخوان، او عادت دارد که ده بار بخواند. به او بگوییم هر اتفاقی که افتاد مربوط به امتحان کلاسی ات هست و خیلی اهمیتی ندارد. دو بار بخوان و هر نمره ای که گرفتی کفایت می کند. بعد بگوییم: برای امتحانات ماهانه این دفعه خودت را با اضطراب امتحانات ماهیانه مواجه کن، بعد برای امتحانات میان ترم که در آذرماه گرفته می شود برویم و بعد از آن سراغ امتحانات دی ماه برویم تا به قله ی کار که امتحانات خرداد است برسیم.