۵۲.پیوندتان مبارک

بسم‌الله الرحمن الرحیم

کارشناس: استاد پناهیان

عنوان: پیوندتان مبارک

زن و شوهر وقتی با همدیگر ازدواج می‌کنند، بناست با هم یگانه بشوند، یکدل بشوند، به هم وابسته بشوند. مبادا از هم خیانتی ببینند که اینها یک روح هستند در دو پیکر! گفتند پیوندتان مبارک! نه اینقدر! به عزّت و جلال خودم سوگند! امید بندۀ خودم را به هر کسی و هر چیزی قطع می‌کنم تا به‌جز به من به کسی دل نبندد! خدا نمی‌گذارد تو با اسبابی که در عالَم آفریده شده تنها بمانی! می‌فرماید بندۀ من! مَنَ باخ؟! کجا رفتی؟ رفتی بازی می‌کنی تو! نه این اطرافیان من هستند، خوب به آنها خدمت بکنم. خب خوب از آنها خیانت ببین که ببُرّی به سوی من بیایی!

برو در این شبکه‌های اجتماعی ببین چه درددل‌هایی‌ می‌کنند از عشق‌های شکست خورده. بابا! این طرّاحی خداست! نمی‌گذارد تو به جایی پیوند بخوری و پیوند بماند و تمام بشود و برود! خدا شاهد است آدم نمی‌تواند بعضی از عوام‌زدگی‌ها را می‌بیند، اصلاً نمی‌تواند حرف بزند! اصلاً نمی‌شود حرف زد! از شدّت عوام‌زدگی! «آقا شاید شما ترسو هستی. حالا بگو بینیم چی مثلاً می‌خواهی بگویی!» یک گوشه‌اش را می‌گویم اگر توانستی بروی خانه بگویی! زن و شهر وقتی که با هم ازدواج می‌کنند، بناست با هم یگانه بشوند، یکدل بشوند، به هم وابسته بشوند. مبادا از هم خیانتی ببینند که اینها یک روح هستند در دو پیکر! آره، ارواح همشیرۀ ابوی‌تان شما گفتی و من هم باور کردم این قصه‌ها را.

پس این پیوندی که باید گسسته بشود تا به خدا بپیوندد برای چیه؟ شما فکر کردی فلسفۀ بسیاری از این اختلافاتی که در خانواده‌ها پیش می‌آید برای چیه؟! «آه! من دیگر از او ناامید شدم! می‌روم درِ خانۀ خدای خودم!» خب تو از اوّل باید این کار را می‌کردی! خیلی‌ها در ارتباط با این گسست‌هایی که در این پیوند هست اینقدر دچار سوءتفاهم هستند! علامت خرابی زندگی آن را می‌دانند! دلِ من بریده می‌شود ها! خب بریده بشود ها! از اوّل بنا نبود اینقدر تو بپیوندی! گفتند پیوندتان مبارک! نه اینقدر!

پیوستی و از خدا گسستی؟ «آقا این‌جوری دعواها توجیه می‌شود!» حالا ما نخواستیم دعواها را توجیه کنیم. دعواها خیلی وقت‌ها ناشی از پیوندهای نابجای زیادی است! تو تخیّلی شدی! به تو دروغ گفتند! اصلاً اینقدر بنا نبود بپیوندی! زندگی را اشتباه گرفته است! نمی‌داند همه چیز امتحانی است! «نه! اگر او به من آنچنان وابسته نباشد و من این‌چنین به او وابسته نباشم از او متنفّر خواهم شد!» تو خیلی بی‌جا می‌کنی! مگر تو فرعون هستی؟! أنا ربّکُمُ الأعلی داری می‌گویی! خانم است ها! برای شوهرش دارد أنا ربّکُمُ الأعلی می‌گوید. فکر می‌کند معشوقۀ ازل و ابد شوهرش باید باشد! آقائه وا! یک دانه زن گرفتی دیگر! فکر می‌کند فرعون شده حالا باید به بردگی بکشد خانمش را! «نه! او به من نیم‌نگاهی نکرد! نیم‌نگاهی کرد!» خب برو خدا را شکر کن همین نیم‌نگاه را به تو کرده!

اصلاً بنا نبوده پیوندهای بین انسان‌ها اینقدر شدید بشود که شما خیال برتان داشته! ارتباطت را با خدا قطع نکن! ازدواج هم امتحان است! از اوّل بنا نبود اینقدر تو بپیوندی! گفتند پیوندتان مبارک! نه اینقدر! پیوستی و از خدا گسستی؟! ارتباطت را با خدا قطع نکن! ازدواج هم امتحان است!