کلیپ
پادکست
متن
بسم الله الرحمن الرحیم
کارشناس: استاد گرجی
عنوان: مهارت حل مسئله (راه حل ها، قسمت دوم)
زمانی که از مستقل بودن یا استقلال نوجوان صحبت می کنیم سه حالت پیش می آید:
می تواند خیلی خوب و به راحتی تصمیم بگیرد. (این حالت طبیعی و نرمالش است)
یک زمانی است که اصلا نمی تواند تصمیم بگیرد. تصمیم وابستگی به پدر و مادر، اطرافیان و دوستانش دارد.
یک زمانی بصورت خودسرانه و بدون مشورت با دیگران تصمیم می گیرد. خب طبیعتاً زمانی که این اتفاق می افتد روی خوش سکه نیست.
ما چه کار باید کنیم؟
اول باید ریشه یابی کنیم. دلیل اینکه فرزندمان در دو طیف مستقل است و نمی تواند تصمیم بگیرد چیست؟
عدم استقلال داشتن برمی گردد به سنین ۴-۲ سالگی، زمانی که بچه ها دنبال کسب استقلال هستند و ما به عنوان پدر و مادر این اجازه را به آنها نمی دهیم. معمولا در این سنین بچه ها دنبال این هستند که:
به تنهایی غذا بخورند
خودشان لباس بپوشند
خودشان کفش بپوشند
خودشان از پله ها بالا بروند وغیره؛
ما به عنوان پدر و مادر این اجازه را نمی دهیم. چرا؟ چون می گوییم: اگر خودش غذا بخورد لباسش را کثیف می کند، اگر خودش از پله ها بالا و پایین برود ممکن است بیفتد و…. در صورتی که بچه دنبال درستی و غلطی کار نیست بلکه دنبال این است که با انجام این کار بگوید پدر و مادر من شدم یک آدم، من یک منیّتی پیدا کردم مستقل از شما!
ما اگر پدر و مادر خوبی باشیم شرایط را برای کسب استقلال در فرزند فراهم می کنیم. کفشی برای او می خریم که راحت بپوشد، لباسی می خریم که دکمه نداشته باشد و خودش بتواند راحت بپوشد، روی پله ها اجازه می دهیم که خودش بالا و پایین برود ولی مراقب هستیم که نیفتد..
با این تصمیمات در حال چه کاری هستیم؟ داریم فرزند را به سمت استقلالی مدنظرش است هدایت می کنیم. اگر این اتفاق افتاد آن شرایط طبیعی و نرمال رشدی را سپری می کند اما اگر اتفاق نیفتاد یا در قطب این طرف است یا قطب آن طرف، یعنی چه؟ یعنی یا خیلی بشدت وابسته می شود چون اجازه ندادیم که در این سنین به استقلال برسد یا از این که خیلی در این موارد محدودش کردیم (نخور، نپوش، بشین، بلند شو) خودسرانه عمل می کند. و به خاطر حالت عقده ای که پیدا کرده است بدون مشورت خودش تصمیم می گیرد. نظرات اطرافیان را در نظر نمی گیرد. این یک واکنش تلافهجویانه به آن سنین ۴-۲ سالگی است.