پایه ریزی عزت نفس خود ( درمان کمرویی)

پايه ريزي عزت نفس خود ( درمان كمرويي)

طرز تفکر ما درباره خودمان تأثیرات شگرفی برتمام جوانب زندگی ما دارد. افرادی که برای خویشتن ارزش مثبتی قائلند، عموما” به عنوان نشانه های خارجی رضایت درونی حالت توازنی رانشان می دهند و احساس امنیت و آرامش خاطر را منتشر می سازند. چنین افرادی به تقویت کننده های اجتماعی و ستایش های دیگران وابستگی ندارند زیرا آموخته اند چگونه بهترین دوست خود و بزرگترین مشوق خویشتن باشند. آنان شرکت کنندگان ، مبتکران وچاره سازانی هستند که موجب به حرکت درآمدن ماشین اجتماع  می شوند.
افرادی که از عزت نفس بالا بهره می جویند، هیچ گاه در زندگی در زیر فشار انتقاد خرد نمی شوند یا به واسطه طرد شدن ، احساس نابودی نمی کنند.آنان ازشما به خاطر ” راهنمایی سازنده تان” تشکر می کنند. زمانی  که با پاسخ ” نه ” مواجه می شوند، هیچ گاه آن را به معنای طرد خودشان تلقی نمی کنند. به جای آن ، چندین احتمال را در نظر می گیرند: نیازمند انجام کار بیشتری هستند، آن رویکرد خیلی عجولانه، خیلی خام ، خیلی دقیق ، خیلی پیچیده بود؛ موقعیت و زمان بندی صحیح نبود؛ شخص مخالف مشکلی دارد که نیازمند مشاوره یا همدردی است. در هر موردی ، دلیل پاسخ “نه” در بیرون از آنان قرار دارد و نه در درون ؛ می توان آن را تجزیه و تحلیل کرد وبا تنظیم برنامه هایی نیروها را مجددا” سازماندهی کرده و با عمل کرد آراسته تری مجددا” بازگشت .
بدترین دشمن خود بودن
فردی که ازعزت نفس پایینی برخوردار است ، انسان را به یاد فاجعه زیرورو شدن عالم می اندازد. این گونه افراد  معمولا” منفعل تر، ترغیب پذیرتر و دارای محبوبیت کمتر هستند . این افراد نسبت به انتقاد منفی به شدت حساس هستند و فکر می کنند که این انتقاد نابسندگی آنان را ثابت می کند. جای تعجب نیست که محققین دریافته اند افراد دارای عزت نفس پایین روان رنجورتر از افراد دارای عزت نفس بالا هستند.
کمرویی و عزت نفس پایین در کنار یکدیگر قرا ر دارند. تحقیق انجام شده توسط پل پیلکونیس و محققین دیگر در برنامه کمرویی  از وجود همبستگی معنا داری میان این دو عامل پرده برداشته اند؛ زمانی که کمرویی شدید است عزت نفس پایین است وزمانی که عزت نفس بالا است، کمرویی ازصحنه حذف می شود.
کلامی هشداردهنده
عزت نفس عبارت است از سنجش ارزش خود برپایه قیاس خود با دیگران . اما در انجام این قیاس ها، لازم است از وجود چندین مشکل بالقوه اطلاع داشته باشید.اول، در انتخاب الگوی خودتان برای مقایسه دقت کنید. خوب است افراد معینی را به عنوان ” ایده آل ” مشخص کنید، اما نه به عنوان تنها مرجع ارزیابی خودتان. بعضی افراد برای مقایسه کردن نامناسب هستند زیرا از نظر روش نگریستن یا نیروی فکر خود دارای استعدادی منحصر به فرد هستند یا دارای اندام مطلوب یا دیگر صفات موروثی . در ابتدا می توان با ایده آل ها به رقابت برخاست اما نباید چهره های مسلم موفقیت، مقام یا پیشرفت را به عنوان الگو برگزید.دوم، با تمرکز بر الگوهای نامناسب برای انجام مقایسه، نه فقط موجبات دلسردی خود را فراهم می سازید بلکه موجب تقویت احساس حقارت ، جاه طلبی به خاطر نفس آن و از دست دادن احساس رضایت در فرایند تغییر کردن نیز می شوید . زیرا تنها درپی دستیابی به محصول هستید.سوم، ممکن است شما از آن بهای مکتومی که می باید برای کسب موفقیت بپردازید، بی اطلاع باشید. ممکن است مأمور بازرسی  کالا ها دراداره شما برای همیشه امکان برقراری ارتباط نزدیک با کودکان خود را از دست بدهد زیرا نمی تواند در یک زمان هم در خانه کنار فرزندانش باشد وهم درجاده به بازرسی سفارشات اضافی بپردازد . یا آن خانم شیک پوشی که همواره سرگرم پذیرایی از میهمانان خویش است ممکن است هیچ گاه فرصت مطالعه یک کتاب یا امکان لذت بردن ازطبیعت یا چیزهای کم جاذبه تر در زندگی را نداشته باشد. بسیاری اوقات اگر شما بدانید چه بهایی باید بپردازید، شاید تمایلی به پرداخت آن نداشته باشید.
چهارم، موفقیت ، پیشرفت، قدرت تفکر، زیبایی وبیشتر اهدافی که هواخواه فراوان دارند به استانداردهای یک دوره زمانی معین ، یک بافت و جامعه مشخص وابسته هستند. البته بهتر است به آنها به عنوان عباراتی مطلق که ما یا واجد آن هستیم یا نیستیم نگاه کنیم . زمانی که استانداردها تغییر می کنند، چنین طرز تفکری می تواند مسئله آفرین باشد. شما به سطح جدیدی از مقایسه ارتقا یافته اید، اما وقتی به آن می نگرید تغییر دردرون شما صورت پذیرفته است. این پدیده مانند حضور یک ماهی بزرگ در حوضچه ای کوچک است که به سوی اجتماع اصلی حرکت می کند.
پنجم، باید برای خودتان مشخص کنید تا چه حدی از دیگران نسخه برداری می کنید. درصورتی که از برنامه های نوشته شده برای دیگران یا توسط آنها پیروی کنید، نمی توانید ادراک خوبی ازخودتان داشته باشید. پس از شناسایی حضور آنها می باید برای رویارویی مستقیم با آن نسخه های بیگانه تلاش کنید. باید شهامت لازم برای مقابله با آنها را پیدا کنید، تا اگر موجب افت شما می شوند ، بتوانید آنها را طرد کنید یا به گونه ای تغییر دهید تا با نیازها و ارزش های شما انطباق حاصل کنند.
معمولا” حتی نمی دانیم برای اولین بار آن نسخه چگونه درذهن ما جای گرفت. گاهی اوقات ارزش های فرهنگی نافذ آنها را در روح ما می نگارند –  برای مثال مردان گریه نمی کنند، زنان خشم خود را ابراز نمی دارند، پسران باید خشن و نیرومند باشند، دخترها باید دلسوز و مهربان باشند. دردوران جوانی بسیاری از نسخه های ما ، یا تمامی آنها به وضوح از روی والدین ، معلمین و دیگر نمایندگان شناخته شده نوشته می شوند. بسیاری از آ ن نسخ کاملاً خوب هستند واز این رو بهتر است آنها را به عنوان خصوصیات خود پس از رسیدن به سن بلوغ بپذیریم . در نسخه هایی که حاوی مسائل نیمه تمام و حل ناشده والدین مان می باشند، خطری درکمین نشسته است. ناکامی حاصل از یک ازدواج خالی از عشق پایه ای برای نسخه برداری دخترخانواده می شود، به این مضمون که ” مردان قدرزنان را نمی دانند.” …باید بر جوانب مثبت تکیه کنید
اگر فقط یک بارزندگی می کنید، پس با عزت نفسی بالا زندگی کنید! این انتخاب به شما بستگی دارد، تصمیمی نیست که درآسمان ها اتخاذ گردد بلکه درمغز شما شکل می گیرد.  این نظام حسابرسی عمومی شماست که بالا یا پایین بودن عزت نفس شما را گزارش می دهد. اگر کمروهستید، احتمالا” برچسب عزت نفس پایین را به خود الصاق کرده اید. اما حتی اگر آن را بر روی سنگ گرانیت هم حک کرده باشید، می خواهیم تعویض آن برچسب را آغاز کنیم. پایین بودن باید ازمیان برود! درباره خودتان به طور مثبت بیندیشید، اهداف معنا داری که دستیابی به آنها نیازمند قدری بلند پروازی، خلاقیت و پشتکار باشد تعیین کنید . سپس یاد بگیرید که پیشرفت های خودتان را به گونه ای صادقانه و واقع بینانه ارزیابی کنید.پانزده گام در راه مبدل شدن به فردی متکی تر به نفس  :۱- نقاط ضعف و قوت خود را بشناسید و اهداف خود را بر پایه آنها تعیین کنید.
۲- تعیین کنید به چه چیزهایی بها می دهید، به چه چیزهایی معتقدید، واقعاً دوست دارید زندگی تان چگونه باشد. به نسخه های ذخیره شده در کتابخانه ی ذهنتان رجوع کنید و براساس موقعیت روانی کنونی خود در آنها تجدید نظر کنید، دراین صورت آنها به شما نشان خواهند داد به کدام سمت می روید.
۳- به ارزیابی خود بپردازید.  با مروری بر گذشته ، خطوط پیوسته وتصمیماتی که شما را در موقعیت کنونی قرار داده اند ، پیدا کنید.کسانی را که به شما آسیب رسانده اند و زمانی که می توانسته اند، از کمک به شما خودداری کرده اند، درک کرده و ببخشید . خودتان رابه خاطر اشتباهات ، گناهان ، شکست ها و گرفتاری های گذشته عفو کنید. تمام خاطرات منفی خود راپس از استخراج هر ارزش سازنده ای که می توانند به همراه داشته باشند، دفن کنید. “گذشته بد” تنها تا زمانی درذهن شما زنده است که شما به آن اجازه دهید. حکم تخلیه فوری صادر کنید. فضا رابه خاطرات مربوط به موفقیت های هر چند ناچیز گذشته اجاره دهید.
۴-  خطا و شرمساری ، ارزش های فردی محدودی درامر شکل دهی به رفتار شما در جهت اهداف مثبت دارند. به خودتان اجازه ندهید که تسلیم آنها شوید.
۵- دلایل رفتارهای کنونی خود را در ابعاد جسمانی ، اجتماعی ، اقتصادی وسیاسی و موقعیت کنونی خودتان جستجو کنید ونه درکاستی های  شخصیتی خودتان.
۶- به خودتان یادآوری کنید که در باره ی هر اتفاقی دیدگاه های دیگری نیز وجود دارد. ” واقعیت ” هیچ گاه چیزی بیشتراز توافق مشترک میان افراد برای بیان یک مطلب به جای تکیه بر نقاط افتراق دیدگاه های آنان نیست. این مطلب شما را قادر می سازد تا در نتیجه گیری های خودتان ازمقاصد دیگران صبورتر باشید و درحذف آنچه ممکن است در ظاهر موجب طرد یا افت شما گردد خلاقانه تر برخورد کنید.
۷- هیچ گاه چیزبدی در باره خودتان نگویید؛ مخصوصاً هیچ گاه خصوصیات منفی غیر قابل بازگشت را به خودتان منتسب نکنید مانند ” احمق “،” زشت ” ، ” غیر خلاق ” ،  ” اصلاح نشدنی ” و …
۸- اجازه ندهید دیگران به عنوان یک فرد از شما انتقاد کنند؛ اعمال مشخص شما برای ارزیابی در معرض قضاوت قرار دارند و آماده بهترشدن هستند. پسخوراندهای سازنده را در صورتی که کمک کننده باشند، بپذیرید.
۹- به خاطر داشته باشید گاهی اوقات شکست و ناامیدی توفیق اجباری هستند، به شما می گویند اهدافتان برای شما درست نبوده اند، آن تلاش ارزش آن کار را نداشت و از یک شکست بزرگتر بعدی می توان اجتناب کرد.
۱۰- افراد، مشاغل و موقعیت هایی را که موجب بروز احساس نابسندگی ( بی کفایتی ) درشما می گردند، تحمل نکنید. اگر نمی توانید آنها یا خودتان را به گونه ای تغییر دهید که احساس ارزشمندی بیشتری بنمایید، آنها را زیر پا بگذرید یا از کنار آنها بگذرید. زندگی کوتاه تر از آن است که وقت خود را با چیزهایی که موجب افت انسان می شوند، تلف کنیم.
۱۱-برای استراحت ، تفکر ، گوش کردن به درون خود، لذت بردن از تفریحات و فعالیت هایی که می توانید به تنهایی انجام دهید وقتی تعیین کنید؛ بدین ترتیب می توانید با خودتان ارتباط برقرار کنید.
۱۲- با تمرین ، خود را مبدل به موجودی اجتماعی بنمایید. از احساس کردن نیرویی که افراد دیگر منتقل می سازند لذت ببرید، خصوصیات یگانه و تفاوت هایی که میان همزادان وجود دارد، ترس ها و احساس عدم اطمینان آنها را در ذهنتان مجسم کنید و فکر کنید چگونه می توانید به آنها کمک کنید. معین کنید از آنها چه می خواهید و چه چیزی برای اهدا به آنان در اختیار دارید. سپس بگذارید آنان بدانند که شما آماده و پذیرای اشتراک هستید.
۱۳- حمایت مفرط ازخود را متوقف کنید؛ این کار دشوارتر و بازگشت پذیرترازآن است که تصور می کنید. انسان را خرد می کند اما هیچ گاه نمی شکند. بهتر است گاه گاهی از جانب یک تعهد عاطفی که طبق برنامه کارنکرده است آسیب دید تا درنتیجه عواطفی عایق گونه که موجبات سردی آن را پدید می آورند، سست شد.
۱۴- اهداف دراز مدتی را که اهداف کوتاه مدت بسیار مشخص همراه آن باشند در زندگی خود تعیین کنید. ابزارهایی واقع بینانه برای دستیابی به این اهداف کوچکتر انتخاب کنید. پیشرفت خود را به طور منظم مورد ارزیابی قرار دهید و اولین مشوق وحامی خودتان باشید. اگر کس دیگری صدای لاف زدن های شما را نمی شنود، لازم نیست بی جهت نگران و شرمزده باشید.
۱۵- شما موجودی نیستید که فقط اتفاقات بد برایتان رخ می دهد، موجودی منفعل و بی اهمیت که مانند حلزون باغچه، امیدوار است بتواند از له شدن در زیر پا بگریزد. شما نقطه اوج میلیون ها سال تکامل نوع بشر، رؤیاهای والدین خود، و نشانه ای از قدرت خداوند هستید. شما انسان یگانه ای هستید که مانند بازیگری فعال درداستان زندگی می توانید پدیدآورنده ی اتفاقات باشید. شما می توانید هر لحظه که بخواهید جهت زندگی کنونی خود را عوض کنید. با اعتماد به نفس داشتن ، موانع به چالش ها مبدل شده وچالش ها به کمال می رسند. آنگاه کمرویی نقصان می یابد ؛ زیرا به جای آن که همیشه در تدارک و نگران نحوه گذراندن زندگی خود باشید، با غرق شدن در زندگی ، خویشتن را فراموش خواهید کرد.پایه ریزی اعتماد به نفس
با انجام موفقیت آمیز تکالیف دشوار می توانید پایه ریزی اعتماد به نفس خود را شروع کنید. از تکالیف کوچک شروع کرده وسپس در جهت دستیابی به اهداف اصلی تر کار کنید.
اولین چیزی که باید مشخص کنید این است که چه کاری می خواهید بکنید. سه هدفی را که درعرض یک ماه می خواهید به آنها دست بیابید نام ببرید.
شهردار یک شهر بزرگ شدن هدفی واقع بینانه نیست . رفتن به یک میهمانی وصحبت کردن با دو نفر چنین است . یکی از اهداف خود را انتخاب کنید وآن را به بخش های کوچکتر تقسیم کنید.اول چه کاری باید انجام دهید؟ دوم چه کاری؟ الی آخر. جدولی رسم کنید تا بتوانید پس از اتمام هر قسمت مقابل آن را علامت بزنید. برنامه ای برای دستیابی به اولین بخش هدف خودتان تنظیم کنید. مثلا” اگر می خواهید درکلاس درس صحبت کنید، دقیقاً تصمیم بگیرید که چه خواهید گفت . آن را بنویسید وتمرین کنید. درست پس از آنکه به اولین بخش هدف خود دست یافتید، به خودتان جایزه بدهید: یک کلام مهربانانه ، فنجانی قهوه ، مطالعه کتاب یا روزنامه یا هر فعالیت لذت بخش دیگری که دوست دارید.
سپس به سوی بخش بعدی هدف بروید و به همین ترتیب  ادامه دهید تا به هدف مشخص خودتان دست بیابید.
احساس پیشرفت خود را مزه مزه کنید. با صدای بلند به خودتان بگویید که چه کارخوبی انجام داده اید.
سپس به سراغ هدف بعدی بروید،آن را به قسمت های کوچک تر تقسیم کنید و کار کردن روی آن را شروع کنید. هر آنچه را که مایلید در زندگی انجام دهید می توان به اجزای کوچک تر تقسیم کرده وگام به گام پیش برد.
شاید بخواهید از برخی تمرینات با عنوان ” رشد مهارت های اجتماعی ” درجهت دستیابی به هدفتان استفاده کنید.
راه هایی برای رشد مهارت های اجتماعی :۱ –  هر آنچه شما را خوار می سازد، طرد کنید
برای مدت دوهفته رد پای عبارات منفی درباره خودتان را که درذهن تان جاری است دنبال کنید ( آنها را بنویسید). چه چیزی بارها تکرار شده و موجب بروز احساس پایین بودن درشما می گردد؟
نسبت به سخنان منفی در باره خودتان حساسیت داشته باشید. هر بار که سعی می کنید خودتان را خرد کنید، بگویید” ایست”. این کار را آنقدر تکرار کنید تا برای همیشه خرد کردن خودتان را متوقف کنید.
جدولی رسم کنید و درآن یادداشت کنید که در طول روز چند بار می توانید مانع از بروز تفکرات منفی در باره خودتان بشوید. خودتان را به خاطر سرکوب کردن آنها را تشویق کنید.۲ – نیروهای مخالف
از نقاط ضعیف خودتان لیستی تهیه کنید. آنها را در سمت راست کاغذ یادداشت کنید. سپس عبارات مثبت مخالف آنها را در طرف چپ بنویسید مانند مثال زیر:
نقاط ضعف متضاد آن هیچ یک از افرادی که مرا می شناسند دوستم ندارند.  هر کسی که واقعاً مرا می شناسد، دوستم دارد.
خصوصیات جالب توجه معدودی دارم . خصوصیات جالب توجه زیادی دارم.
عبارات خودتان درستون ” متضاد ” را بسط دهید، مثال هایی ذکر کنید. از زاویه عبارت نوشته شده در ستون سمت چپ درباره خودتان فکرکنید تا ستون سمت راست پیش بردید.۳ – به جای لغت کمرویی از عناوین دیگر استفاده کنید
بسیاری اوقات دیده شده است که ما فقط در یک یا دو موقعیت ، کمرو بوده ایم؛ اما با وجود این خودمان را فردی کمرو می پنداریم ومی نامیم.
به جای این که بگویید” من آدم کمرویی هستم “، درباره خودتان با عبارات مشخص تری قضاوت کنید و صحبت نمایید؛ موقعیت های مشخص و واکنش های مشخص را شرح دهید. بگویید: ” هنگام صحبت در مقابل گروهی از افراد عصبی می شوم ” ، یا ” شرکت درمجالس احساس جدا بودن از آن محیط را در من پدید می آورد و باعث می شود احساس ضعیفی در درونم پدید آید” یا ” در حضور رئیس شرکت مضطرب می شوم” یا حتی مشخص تر ” وقتی حس می کنم کسی مرا برانداز می کند  قلبم شروع به تپیدن می کند ودچار دلشوره می شوم.”
یک لیست کامل درباره این واکنش های موقعیتی مشخص تهیه کنید. سپس برنامه ای برای تحت کنترل درآوردن وتغییر دادن این واکنشها تنظیم کنید. مثلا” : اگر وقتی هنگام صحبت با فرد جدیدی دستانتان می لرزند، آنها را در هم فرو کنید، روی پایتان بگذارید، یا اصلا دستتان را در جیب خود بگذارید.۴ – نشاندن روی صندلی محاکمه
لیستی از کلیه افرادی که موجب بروز احساس کمرویی درشما می شوند ، یا شما را طرد می کنند تهیه کنید. سپس دو صندلی بردارید و آنها را مقابل یکدیگر قرار دهید. خودتان روی یک صندلی بنشینید و تصور کنید نفر اول لیست شما روی صندلی مقابل نشسته است.
با آن فرد صحبت کنید، سراوفریاد بکشید، او را به خاطر تمام مشکلات مربوط به کمرویی خودتان سرزنش کنید. آنگاه صندلی ها راجا به جا کنید گویی شما در جای آن فرد نشسته اید و پاسخ می دهید. دوباره به صندلی اول برگردید و توضیح دهید چرا در حضورآن فرد احساس کمرویی می کنید. دوباره صندلی ها را جابه جا کنید و پاسخی را که فکر می کنید آن فرد ارائه خواهد داد، به خود بگویید.۵ – می دانی کدام خصوصیت تو را می پسندم ؟
دوستی که به او اطمینان دارید انتخاب کنید واین فعالیت  را دو نفره انجام دهید . هرکدام ازشما باید لیستی از خصوصیات طرف مقابل را  که واقعا” مورد علاقه اوست بنویسد ( سعی کنید لیستی شامل ده عنوان بنویسد.) سپس به نوبت به یکدیگر بگویید چرا هر عنوان را نوشته اید. با این عبارت شروع کنید: ” چیزی که من واقعا” درتو می پسندم این است که ………”
وقتی دوست تان از شما تعریف می کند چه احساسی به شما دست می دهد؟ یاد بگیرید این تعریف ها را بپذیرید ( حداقل بگویید” متشکرم” ) ، و خودتان را در احساس مثبتی که تعریف به وجود می آورد غرق کنید.
یاد بگیرید از دوستتان به طور مستقیم تعریف کنید. به طور روزه مره حتی به خاطر چیزهای کوچک و معمولی از افراد دیگر تعریف کنید.۶ – مجموعه ای متشکل از نقاط قوت
هر کدام ازما حداقل یک کار را می توانیم بهتر از هرکس دیگر انجام دهیم. ممکن است این کار پختن یک املت ساده ، نوشتن مقاله ای با فراست تمام ، نقل یک لطیفه ، شنونده خوبی بودن یا خوب برق انداختن کفش باشد. بهترین توانایی شما کدام است؟ آیا کارهای خوب دیگری هم هستند که بتوانید انجام دهید؟
مجموعه ای از روزنامه ها و مجلات را گرد آورید. تمام عناوین ، عکس ها ، کاریکاتورها وچیزهای دیگری را که منعکس کننده ی تمام نقاط قوت شما باشد ببرید و کلکسیونی از آنها گرد آورید.
این مجموعه را در جایی که شما و دیگران بتوانید آن را ببینید قراردهید.۷ – عزت نفس – یک الگوی شخصیتی
درباره شخصی که مورد تحسین فراوان شما قرار دارد، بیندیشید. این فرد می تواند یک دوست ، یک خویشاوند، یک قهرمان افسانه ای یا هر چیزدیگری باشد. موقعیت هایی را که ممکن است آن فرد در آنها احساس کمرویی کند  مجسم کنید. آنها چه کار می کنند؟ چه می گویند؟ چگونه می توانید به او کمک کنید؟ نقاط قوت آن فرد کدامند؟
آنها را در زیر بنویسید:
اگر شما تمام این نقاط قوت را داشتید ، چگونه عمل می کردید؟ برخورداری ازآن نقاط  قوت برکمرویی شما چه تأثیری خواهد داشت؟ چشمانتان را ببندید وخودتان را در موقعیت های متعددی که در آنها کمرو نبوده اید، مجسم کنید. چه احساسی به شما دست می دهد؟۸- جدول احساس خوب
برای مدت دوهفته دفتر یادداشتی همراه داشته باشید و تمام تجربیات مثبت خود را درخلال آن مدت  یادداشت کنید. این کار را درهفته هایی انجام دهید که مشغول جدول بندی تجربیات مربوط به کمرویی خودتان نباشید.
جدولی روزانه تهیه کنید که این ساعات همراه با احساس خوب بودن را نشان دهد. جدول را مرور کنید و نکات زیر را مشخص کنید:
ابتکار وقوع چند اتفاق در دست دیگران بوده است ؟
مبتکر چند مورد شما بوده اید؟
چند تا ازاین اتفاقات در تنهایی برای شما رخ داده اند؟
چگونه می توانید جدولتان را با احساسات خوب بیشتری پر کنید؟
از این به بعد هر گاه اتفاق مثبتی برای شما رخ می دهد، به همان ترتیب پیش گفته آن را شناسایی کنید و خودتان را در آن غرق سازید و  واقعا” ازآن لذت ببرید.۹- یک متخصص باشید
در زمینه ای که می توانید در یک بافت اجتماعی ، در چیزی با دیگران شریک شوید، مهارتی را رشد دهید یا به قدرتی مبدل شوید. حداقل یک خصوصیت داشته باشید که دیگران بتوانند از آن لذت ببرند، منتفع شوند، سرگرم شوند یا مطلبی یاد بگیرند. فراگیری نواختن برخی آلات موسیقی مانند گیتار، سازدهنی ، پیانو یا چیزهای مشابه معمولا” درگردهمایی های اجتماعی مورد استقبال قرار می گیرند. ممکن است نقل یک حکایت یا انجام یک شعبده بازی را یاد بگیرند . درباره رویدادهای جاری یا برخی موضوعات جهانی مهم از اطلاعات کافی برخوردار باشید ؛ بعضی کتاب های خوب را مطالعه کنید و در باره آنها صحبت کنید. هم کتاب های داستانی و هم کتب پر فروش روز.۱۰- خودتان را آرام کنید
زمانی که تنش ، خستگی و افکار غیر قابل جلوگیری و مضطرب کننده ، فکر ما را به خود مشغول می کنند تمرکز کردن بر روی این پیامها ی فردی مثبت ، کار دشواری است.
آرامش کامل کلید گشایش ذهن شما با تمام ظرفیت و رها شدن از فراموشی های ناخواسته است.
برای انجام این تمرین پانزده تا بیست دقیقه وقت مقرر کنید.
مکان ساکتی را که در آنجا کسی مزاحم شما نخواهد شد ، بیابید.
روی یک صندلی راحت بنشینید یا روی کاناپه، روی تخت یا روی زمین دراز بکشید. زیر گردنتان یک بالش بگذارید.
لباسها و زیور آلات تنگ را از خود دور کنید یا آنها را شل کنید. لنز درون چشم را خارج کنید.
قبل از آرامش  کامل ، اول عضلات خود را منقبض کنید. کارهای زیر را یک به یک انجام دهید:الف) مشت خود را محکم ببندید، محکمتر … محکمتر … رها کنید.
ب) عضلات شکم خود را منقبض کنید، سعی کنید آن را به پشتتان بچسبانید، نگاه دارید. رها کنید.
ج) دندانهای خود را روی هم فشار دهید، فک خود را کلید کنید. سفت تر … سفت تر… رها کنید.
د) پلک های خود را محکم ببندید. آنها را بیشتر و بیشتر به پایین فشار دهید. رها کنید.
و) نفس خود را فروببرید تا حد ممکن آن را نگاه دارید. رها کنید.
ز) دستها و پاهای خود را به سمت عقب بکشید. محکم تر… محکم تر، رها کنید.
 حال درآن واحد هر هفت مرحله را تکرار کنید .
عضلات را رها کنید واجاره دهید موج نرمی تمام بدن شما را فرا گیرد، همزمان با حرکت این موج آرامش از سر  به سمت پایین و فرورفتن آن د رهر عضله ای ، به نوبت هر قسمت را در آرامش فرو ببرید. مخصوصاً بگذارید اطراف چشمان، پیشانی ، دهان ، گردن و پشت شل شوند. بگذارید موج آرامش تدریجی تمام عضلات شما را در خود حل کند.
چشمانتان را باز کنید. انگشت شست خود را چند سانتیمتر جلوتر از چشمانتان نگاه دارید وتمام توجه خودتان را روی آن متمرکز کنید. دستان شما به آرامی به طرف پایین حرکت خواهند کرد. در همین حین اجازه دهید پلک های شما سنگین شوند ، تنفستان عمیق ترشود، وتمام بدن شما در آرامشی عمیق فرو رود. چشم ها بسته می شوند. دستانتان پهلوی شما یا روی زانوانتان می افتند.
عمیقا” نفس بکشید، با هر نفس برای خودتان بشمارید: ۱… عمیق تر، ۲… عمیق تر، ۳ … عمیق تر، تا ده ( عمیقا” آرام شوید).
خود را درآرامترین موقعیت ممکن تصور کنید. آن را ببینید، احساس کنید، بشنوید، بوکنید، لمس کنید. دریک روز گرم تابستان روی یک کلک شناور یا در یک حمام گرم شناورشوید. پس از یک باران صبحگاهی برای قدم زدن به جنگل بروید. هرچه درنتیجه احساس آرامش شما متصور می شود، آن را انجام دهید.
اینک بدن و ذهن شما برای دریافت پیام روز آماده اند. شما باید برای وقایع مهمی که در شرف وقوع هستند با تصور بافت ها و مشاهده خودتان به عنوان یک بازیگر کارآمد وصالح برنامه ریزی کنید. شما مضطرب نخواهید بود، عصبی هم نخواهید بود، کمرو نخواهید بود، از آن لذت خواهید برد. برآن مسلط  خواهید شد. اینها پیام هایی هستند که شما برای خودتان ارسال می دارید. با گذشت زمان در می یابید که حتی می توانید در آنچه به خودتان می گویید و در نحوه آماده سازی خودتان برای مقابله با وقایعی که اضطراب را در شما بر می انگیختند، دقیق تر عمل کنید.
از موقعیت خوب ذهنی و آرامش جسمانی لذت ببرید.
قبل از آغاز شمارش معکوس (۱۰،۹،۸،…،۱) برای خارج شدن از حالت آرامش، هشیار باشید که اکنون خود بودن چقدر لذت بخش است وشما چگونه بر روی افکار، احساسات و اعمال  خودتان مسلط می شوید. به خودتان بگویید که این هشیاری و احساسات مثبت پا برجا خواهند بود. ممکن است به خودتان بگویید امشب به خوابی کامل و عمیق فرو خواهم رفت یا برای عمل کردن به تمرین های مربوط به مهارت های اجتماعی هشیار، سرخوش و آماده خواهم بود.
شما درحال دستیابی به احساس سودمندی و خرسندی فردی بیشتر می باشید. هرچه بیشتر تمرین کنید کامل تر و آسان تر می توانید به نتایج حاصل از آرامش دست بیابید.
زهره پری نوش – سایت تبیان

دیدگاه‌ خود را بنویسید

اشتراک گذاری این صفحه در :
ما را در رسانه های اجتماعی دنبال کنید
اسکرول به بالا