صفحه اصلی دوره بازکردن همه
ازدواج
تربیت فرزند
خانواده
همسرداری
1 از 2

۱.مشورت درباره ازدواج

متن

بسم‌الله الرحمن الرحیم

کارشناس: استاد قرائتی

عنوان: مشورت درباره ازدواج

در بحث تشکیل خانواده گاهی وقت‌ها مشورت مشاوران ایراد دارد.

من پیش‌نماز مسجد دانشگاه تهران بودم یک روز دختر خانمی نامه‌ای به من داد و در نامه نوشته بود:

 1- خدا لعنت کند پدرم را

 2- خدا لعنت کند مادرم را

 3- خدا لعنت کند استاد دانشگاه را

 4- خدا لعنت کند مشاور روان شناسم را

 بارک الله، چرا؟

دختر زیبایی بودم، سال آخر دانشگاه. خواستگارهای زیادی داشتم. هرسال با هر کس مشورت کردم پدر، مادر، استاد دانشگاه و روان‌شناس و مشاور همه گفتند صبر کن تا لیسانس را بگیری! سه چهار سال ازدواج ما عقب افتاد، خواستگارها یک‌مرتبه کم شدند، بعد گفتند حالا طوری نیست، عوضش فوق‌لیسانست رو بگیر! دوساله دیگر هم خواندیم و فوق‌لیسانس هم گرفتم. مدت‌ها گذشته الان هیچ خواستگاری ندارم! تنها حق طبیعی من را از من گرفتند. من به‌عنوان یک انسان سالم، نیاز به همسر داشتم. مشاوران من طفره رفتند. (با مشورت غلط، باعث عقب افتادن ازدواج نشویم)

تأخیر در ازدواج باعث گرفتن حق طبیعی انسان می‌شود. مشکلات ازدواج را باید حل کرد. شما مشکل جنگ را برطرف کردید، ۸ سال ما را بمباران می‌کردند، ۸ سال جنگ را اداره کردید، حالا ازدواج کاری دارد؟

یاد بگیریم از امیرالمؤمنین! یک روز به خانمی رسید فرمود مسئول تو، بزرگ‌تر تو کیست؟ گفت برادرهایم. به آنها فرمود: این خواهر شماست، آیا اجازه می‌دهید من برایش کاری بکنم؟ شما اجازه می‌دهید خواستگاری برایشان بیاوریم؟ فرمودند بله شما اختیار دارید. گفت من می‌خواهم خواهر شما را به این جوان بدهم.

امیرالمؤمنین پیشقدم برای وصلت دادن می‌شدند. گفت من این جوان را می‌شناسم. دخترخانم، من شما را به ازدواج به این مرد جوان در میاورم با ۴۰۰ درهم مهریه و مهریه هم از خودم است. من از ملک خودم به شما مهریه می‌دهم. راضی هستید؟ برادرها فرمودند راضی هستیم.

پیامبر نیز در امر ازدواج افراد کمک و مشورت می‌دادند.

زنی آمد نزد پیامبر و فرمود من همسرمی خواهم، پیغمبر فرمود: چه کسی ایشان را می‌گیرد؟ یک نفر فرمود: من! اما مهریه و پول ندارم! حضرت فرمودند: می‌خواهی مجانی داماد شوی؟ هنری داری؟ گفت چرا، سواد دارم، قرآن می‌توانم بخوانم. گفت مهریه شما این است که قرآن را یاد این خانم بدهید، آیا قبول است؟ آن زن گفت بله و همان جا محرم شدند. خیلی در صدر اسلام ازدواج آسان بوده است.

ما سراغ داریم آدم‌هایی که مکه نمی‌روند و می‌گویند اگر مکه برویم باید برای همه سوغاتی بیاوریم و … شام و ناهار بدهیم و … یعنی این‌قدر به مکه همه چیز آویزان کردند که نمی‌توان دیگر این کار را انجام داد.

قران می‌گوید: پیغمبر آمده این غل و زنجیرهایی که ما به پاهایمان بسته‌ایم را باز کند.

هم مردان ما باید جوهر داشته باشند، هم باید آموزش‌وپرورش و دانشگاه‌ها در کنار بعضی از کتاب‌های بی‌فایده مهارت یاد بدهند.

همه باید در مسئله ازدواج کمک کنند.

وام دانشگاه، وام ازدواج بلاعوض و با عوض، معرفی باید صورت بگیرید، همه باید بسیج شویم مسئله ازدواج را حل کنیم.

محتوای درس
اسکرول به بالا