صفحه اصلی دوره بازکردن همه
ازدواج
تربیت فرزند
خانواده
همسرداری
1 از 2

۱۵.اسلام و وازدواج

متن

بسم‌الله الرحمن الرحیم

کارشناس: استاد قرائتی

عنوان: اسلام و ازدواج

اسلام برای ازدواج ارزش قائل است و ازدواج را مقدس می‌داند، همچون عبادت است و سفارش ویژه کرده است، حتی به جامعه گفته است ای مردم جامعه، شما هم در این مورد مسئول هستید.

در قرآن می‌گوید: و انکحوا، انکحو یعنی نکاح، یعنی ازدواج، و انکحوا: به ازدواج در بیاورید افراد بی همسر را! قرآن این را به امت می‌گوید، یعنی همه امت مسئول هستند.

یک سری باید کار فرهنگی کرد، باید کار تبلیغاتی کرد، باید کار خدماتی کرد. این طناب را باید نخ نخ کنیم، شرکت‌ها، بانک‌ها، تجار، خیرین، پدر و مادر، فامیل‌ها دست به دست هم دهیم در مساله ازدواج و با همکاری مشکلات در مسیر ازدواج را حل کنیم. همان‌طور که در مشکلات دیگر مثل سیل، جنگ و … با کمک همه مشکل را حل کردیم این جا هم میشود. شما اگر دستت مقداری خون آمد، آن مایع و شیری که
می‌خورید، خون‌سازی می‌کند و جبران می‌کند این ضایعه را.

افرادی که سه تا بچه دارند وضعشان هم خوب است. بنشیند با خودش فکر کند اگر خدا به تو ۴ بچه می‌داد شما چه‌کار می‌کردید؟ فرض کنید خدا به تو ۴ فرزند داده و یکی از این جوان‌های کشور بچه تو است! بروید در همسایه‌ها ، اقوام، شاگردان و کمکی کنید برای ازدواج شان.

 اساتید دانشگاه می‌توانند هرسال چند تا از این دانشجویان را یک وام برایشان جور کنند، قرض‌الحسنه به آنها بدهند و کمکی به آن ها بکنند. ما هرکجا خواستیم شده، جنگ چطور اداره شد؟ ۸ سال طول کشید، بخش عظیمی از ایران تخریب شد و دومرتبه ساخته شد. مجروحین خون از بدنشان می‌آمد دوباره خون‌سازی می‌شد.

ما اگر تصمیم بگیریم خدا هم کمک می‌کند.

باید برای ازدواج فکر اساسی و همت اساسی بکنیم. قصه از توصیه گذشته است. یک بخش آن ضعف عروس و داماد است، به این معنا که جوان جسارت ندارد، سواد دارد اما جرئت ندارد! هیکلش سالم است، ولی از درون فروریخته است حتی اذا زلزلوا.

دوتا زلزله داریم در قرآن، یک زلزله داریم که زمین جابه‌جا می‌شود، یک زلزله داریم که فرد از داخل فروریخته است.

جوان را که نگاهش می‌کنیم مثل شاخ شمشاد، تحصیلات عالی، تیپ عالی، ولی می‌ترسد! می ترسد از مخارج و …

نمونه‌های زیادی داریم که با دست‌خالی ازدواج کردند. اما الان را ببینید، مراسم یک بتی شده، چند وقت پیش یکی از آشناها می‌خواست داماد شود. پرسیدم: تالار می‌گیرید؟ گفتن نه پول تالار نداریم، سه تا از همسایه‌ها آمدند گفتند: آقا آن شبی که عروسی دارید، این چند ساعت خانه ما برای شما! ما می‌رویم خانه داماد یا عروسمان. با یک شب کلید دادن، مشکل تالار حل شد.

یا مثلاً هدایایی که هست. اگر هرکسی یک هدیه‌ای بیاورد، جهیزیه عروس جور می‌شود.

یک روحانی، یا مسجدی‌ها، این پیش‌نماز و آقایانی که اقتدا می‌کنند آیا سالی یک نفر را نمی‌توانند داماد یا عروس کنند؟ ما در تهران حدود ۳۰۰۰ مسجد داریم. ۳۰۰۰ تا عروس و دامادها را این مساجد به خانه بخت بفرستد، آیا محال است؟ چطور سیل که آمد، همت کردیم، زلزله شد، همت کردیم، خب همه‌جا می‌توانیم همت کنیم.

مگر ارتش می‌توانست در مقابل صدام بایستد؟ خب سپاه و بسیج آمد. مردم هم آمدند!

 هرجایی با هم بودیم، خداکمک می‌کند و مددهای الهی هم سرازیر می‌شود. وقتی که خدا می‌بیند اینها به خودشان رحم می‌کنند، خدا هم به آنها رحم می‌کند.

محتوای درس
پیمایش به بالا