۲۲.تربیت فرزند ۴

بسم‌الله الرحمن الرحیم

کارشناس: استاد قرائتی

عنوان: تربیت فرزند، قسمت چهارم

محبت به کودکان بسیار مورد سفارش است.

 وقتی بچه مورد محبت قرار گرفت، احساس شخصیت کرد، دیگر گناه نمی‌کند.

وقتی بچه‌ای گوشه‌ای تنها باشد ممکن است شیطانی کند و بدود، اما اگر همین بچه را نشاندیم کنار یک شخصیتی، این نگاه می‌کند این‌طرف بوعلی و آن طرف استاد دانشگاه نشسته، دیگر بچگی نمی‌کند. یعنی ظرف شیرینی را گذاشتید جلوی بچه، اگر برداشتی و به او دادی، تحقیر میشود، ولی اگر گفتی بفرما او خودش یکی برمی‌دارد و اگر محل نگذاری و تعارفش نکنی، ممکن است چند تا بردارد. این یک حقیقتی است که باید به بچه‌ها احترام گذاشت.

جعفر طیار شهید شد، پیغمبر متوجه شد، بچه‌هایش را با خود به مسجد، روی منبر روی زانوهای خودشان نشاندند.

یک‌وقت حضرت لیوان آبی می‌خواست بخورد و مقداری در ظرف ماند، یک بچه نشسته بود گفت یا رسول‌الله این آبی که خوردید آن مقدار و تتمه آب را که در ظرف هست من می‌خواهم بخورم، تبرک است. گفتند باشد، چند پیرمرد هم این‌طرف بودند گفتند یا رسول‌الله! باقیمانده آب را به ما بده، پیامبر فرمود این بچه اول گفته و برای این است، اگر این بچه اجازه داد می‌دهم به شما، اگرنه که نوبت ایشان است. پیامبر گفت آب را به پیرمرد بدهم؟ اجازه می‌دهی؟ بچه گفت نه. فرمود بفرما مال شما، یعنی این‌طور انتخاب بچه را ارزش گذاشتند.

اگر بچه‌ای ۲ ساله در مسجد نشسته باشد، بعد رئیس‌جمهور وارد شود، شما بچه را بلند کنید و رئیس‌جمهور را بنشانید نماز رئیس‌جمهور هم باطل است. کسی را که نشسته، حق ندارید بلند کنید، حتی اگر آیت‌الله‌العظمی باشد.

ما این اخلاق ها را مراعات نمی‌کنیم.

یک جایی من در منبر بودم. مسئول‌های کشوری و لشکری جمعی از دانه‌درشت‌های منطقه آمدند. رئیس هیئت می‌خواست به اینها احترام کند آمد پای منبر من و به بچه‌ها گفت بلند شد … بچه‌ها را بلند کرد و اینها را نشاند جایشان! من روی منبر دیدم امام حسین فرمود قیام کردم برای امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر، خب این منکر است، چرا بچه را بلند کردی کار خلافی است.

به مسئولین گفتم از اینکه تشریف آوردید عزاداری تشکر می‌کنم ولی چون این آقا بچه‌ها را بلند کرد و شما را نشاند جای شما الان حکم غصبی دارد محبت کنید بلند شوید. گفتم شوخی که نمی‌کنم واقعاً اینجا نشستن برای شما حرام است. یک وقتی بچه‌ها خودشان احترام می‌گذارند و بلند می‌شوند بله ولی این بچه‌ها که بلند نشدند، رئیس هیئت آنها را بلند کرد پس جایشان حکم غصبی دارد.

مسئولین بلند شدند و گفتند کجا بنشینیم؟ گفتم هر جا راحتید. هرکدام پخش شدند و جایی نشستند. بعد گفتم بچه‌هایی که اینجا بودید، برگردید سر جایتان، بچه‌ها برگشتند. یک‌دفعه دیدم بچه‌ها از پای منبر با دستانشان بوس می‌فرستند. بله باید احترام بچه‌ها را نگه داشت.

یک‌وقت پیغمبر خوابیده بودند. حسن و حسین کوچک بودند. یکی از آنها تشنه بود، گفت آب! خود پیغمبر رفتند آب آوردند، تا رفت بخورد آن بچه دیگر گفت به من بده، آمد بگیرد گفت نه! فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها آنجا بودند و برگشتند گفتند این فرزند را بیشتر دوست دارید؟ فرمودند: نه، این را بیشتر دوست ندارم، ولی او زودتر گفت، چون زودتر گفت نوبت آن است. ما فاصله زیادی تا اسلام داریم.

ما خانه خشتی داشتیم. بچه‌ها را دعوت می‌کردیم و قصه می‌گفتیم. وقتی می‌خواستند بروند توی باغچه چند تا درخت انار بود. این‌ها شاخه‌ها را می‌گرفتند و می‌شکستند. آمدم دم درب و گفتم خوش آمدید. بعد وقتی دیدند من گفتم خوش آمدید دیگر شاخه را نشکستند. یعنی خیلی بچه‌ها که خلاف‌کارند چون تحریک می‌شوند، خلاف می‌کنند، اگر تکریم شوند خلاف نمی‌کنند.

تحقیر فرزند= فرزند ناخلف

تکریم فرزند= فرزند خلف

مرحوم ابوی ما اصرار داشت من عمامه بگذارم. گفتم چقدر اصرار دارید، بگذارید چند سال درس بخوانیم، بعد عمامه می‌گذارم. فرمود محسن! من از تو دلواپسم، از بس تو شری، می‌خواهم عمامه بگذاری تا فکر کنی آقا شده‌ای و آدم حسابی هستی .

تکریم باعث می‌شود آدم کار خلاف نکند.