۱۱.برداشت های مختلف

بسم‌الله الرحمن الرحیم

کارشناس: استاد قرائتی

عنوان: برداشت‌های مختلف   

در بحث آرامش نکاتی را می‌گفتیم یکی از نکات‌ها این است که برداشت‌های مختلف باعث این می‌شود که آرامش داشته باشد یا اضطراب، من یک نمونه تاریخی از انقلاب خودمان می‌گویم:

حضرت امام خمینی (ره) وقتی دست به انقلاب زد، شاه ایشان را به ترکیه تبعید کرد، در مضیقه هم بودند. یک روز در اتاق نشسته بود، پرده را کنار زد، به امام گفتند شما بیرون را نباید نگاه کنید، اگر تاریک است لامپ روشن کنید. باز برای اینکه به ایشان استرس و اضطراب وارد کنند و بترسانند ایشان را به منطقه‌ای از ترکیه بردند، گفتند اینجا میدانی است که خیلی از علما را اعدام کردند، ما با کسی رودربایستی نداریم، کسی خلاف قانون ترکیه عمل کند، او را می‌کشیم، حدود ۴۰ نفر را اعدام کردیم، همه این‌ها را برای اضطراب امام می‌گفتند و امام با آرامش گفت: عجب! پس ما کوتاهی کردیم.

رئیس ساواک گفت: عجب! این را بردیم در مکانی که بترسانیمش، بیشتر شارژ شد، آرامش خیلی مهم است.

برداشت‌های مختلف:

صحنه‌هایی پیش می‌آید که انسان می‌تواند از این صحنه‌ها درس بگیرد. مثل لیموترش، ممکن است اگر عقل داشته باشد بگوید این چه بساطی است، هم قدم را کوچک کردی هم ترش هستم! آن لیمو بزرگ‌ها هم آبدار هست هم شیرین. چرا خدا من را ترش و آن را شیرین آفریده؟ این نگاه از یک زاویه است. اما باید به او گفت: لیموترش! تو کوچک هستی، ولی می‌دانی چقدر آب تو می‌ماند؟! ولی آن لیموشیرین اگر یک دقیقه بگذرد تلخ می‌شود؟ بله، آبدار هست، بزرگ هست، اما دوام ندارد، ولی تو با این قد کوچک و ترش دوام داری! یعنی باید تناسب هر چیزی را با متناسب با خواص خود حساب کرد.

امیرالمؤمنین در نهج‌البلاغه می‌فرمایند: مَادُّ الْقَامَهِ قَصِیرُ الْهِمَّهِ وَ زَاکی الْعَمَلِ قَبِیحُ الْمَنْظَرِ وَ قَرِیبُ الْقَعْرِ افرادی قدشان بلند است ولی همتشان کوتاه است. بیان روان است اما قلبش سنگ است.

مثلاً دختری به‌خاطر زشت بودنش ناراحت هست که برای فلان دختر دائم خواستگار می‌آید اما برای من نه؛ چرا خدا مرا زشت آفرید؟! و همین باعث استرس او می‌شود، ولی این سؤال را نمی‌کند که شما همه کمالاتتان با هم این تفاوت را دارد یا خیر، شاید او ۷۰ سال عمر کند تو ۹۰ سال! ممکن است او که زیباست بچه‌دار نشود و بالعکس! ما اطلاع نداریم از همه چیز، چون اطلاع نداریم، با اولین برخورد قضاوت می‌کنیم و مکرر چرا می‌آوریم! چون همه مسائل را با هم نمی‌بینیم، تفاوت‌ها را نمی‌توانیم درک کنیم، لذا قضاوت‌های ما ناقص است و خود این باعث استرس می‌شود، اگر خواستیم آرامش پیدا کنیم، همه چیز را باهم باید ببینیم. بعضی‌ها باسواد هستند، حکمت ندارند، اما بعضی بی‌سوادها حکیم هستند. حکمت یعنی بصیرت، انسان اگر با حکمت و بصیرت باشد، در قضاوت‌هایش عجله نمی‌کند و همه چیز را با هم می‌بیند. خیلی از نوابغ ما ممکن است در بعضی کارها هم موفق نباشند، لذا سریع به نتیجه نرسیم که مثلاً اگر در مسابقه‌ای من طلا نیاوردم بدبختم! فلانی از فلان روستا به شهر رفت و وضعش خوب شد! نخیر، خیلی‌ها هم از روستا آمدند شهر بزرگ و فقیرتر شدند. با یک نگاه قضاوت نکنیم، نگاهمان نگاه عام و با حکمت باشد.