کلیپ
پادکست
متن
بسمالله الرحمن الرحیم
کارشناس: استاد قرائتی
عنوان: تشکر کردن
موضوع: تشکر کردن
از مواردی که آرامش داده میشود، این است که به مردم اعلام کنیم که زحمتهای شما هدر نمیرود. مثلاً نگاه کنید، این فیلمهایی که نشان میدهند چند دقیقه در تیتراژ پایانی مینویسند عوامل را که چه کاری انجام داده است، فیلمبردار، نورپرداز، پشتیبانی، شاعر، تنظیم موسیقی و فیلم و … ۵۰۰ نفر با کموزیاد را فهرست میکنند، مثلاً راننده را هم مینویسند، او میبیند که ما عوامل صداوسیما را بردیم منطقه و نام مرا هم در فهرست فیلم آوردهاند، این مهم است که انسان از افراد تشکر کند. افرادی هم هستند که هیچ تشکر نمیکنند! فکر میکنند مردم نوکر آنها هستند! خداوند میفرماید مردم نوکر تو نیستند، حتی پیغمبری که پیغمبر است، حق ندارد به کسی بگوید برای من نان بگیر، گوشت بگیر و جار و کن و … مَا کَانَ لِبَشَرٍ أَنْ یُؤْتِیَهُ اللَّهُ الْکِتَابَ وَالْحُکْمَ وَالنُّبُوَّهَ .
اگر بشری که خداوند به او حکمت و نبوت داده و مقام عالی به او داده، حق ندارد بگوید مردم نوکر من باشند، اگر کسی لطف کرد بگو دست شما درد نکند.
نگو او مخلص است، او مخلص هم باشد تو تشکر کن.
آیهای است در سوره انسان که اهلبیت (علیهمالسلام) غذایشان را دادند به یتیم و مسکین و اسیر و فرمودند: لَا نُرِیدُ مِنْکُمْ جَزَاءً وَلَا شُکُورًا نه تشکر میخواهیم نه جزا. اینها برای خدا دادند، اما ببینید خدا برای اینها چه کرد: خدا میگوید پس تحویل بگیرید: فَوَقَاهُمُ اللَّهُ شَرَّ ذَلِکَ الْیَوْمِ وَلَقَّاهُمْ نَضْرَهً وَسُرُورًا خدا شر قیامت و سختیهای قیامت را از آنها دور کرد و سرور و شادی را برای اینها فراهم کرد.
وَجَزَاهُمْ بِمَا صَبَرُوا جَنَّهً وَحَرِیرًا باغهای بهشت و لباسهای ابریشم، مُتَّکِئِینَ فِیهَا عَلَى الْأَرَائِکِ لَا یَرَوْنَ فِیهَا شَمْسًا وَلَا زَمْهَرِیرًا تختهای بهشتی، نه هوای داغ نه هوای سرد، وَدَانِیَهً عَلَیْهِمْ ظِلَالُهَا وَذُلِّلَتْ قُطُوفُهَا تَذْلِیلًا شاخههای میوه در دسترس که نه نردبان و نه طناب میخواهد، وَیُطَافُ عَلَیْهِمْ بِآنِیَهٍ مِنْ فِضَّهٍ وَأَکْوَابٍ کَانَتْ قَوَارِیرَا ظرفهایی از نقره و بلورین، وَیُسْقَوْنَ فِیهَا کَأْسًا کَانَ مِزَاجُهَا زَنْجَبِیلًا آبی که به اینها میدهیم عطر زنجبیل بهشتی دارد، عَیْنًا فِیهَا تُسَمَّى سَلْسَبِیلًا یک چشمهای است در آنجا به نام سلسبیل از آن چشمه میدهیم بخورند. وَیَطُوفُ عَلَیْهِمْ وِلْدَانٌ مُخَلَّدُونَ إِذَا رَأَیْتَهُمْ حَسِبْتَهُمْ لُؤْلُؤًا مَنْثُورًا پسرهای خوشصورت و زیبا تاب میخورند بین اینها، اوَإِذَا رَأَیْتَ ثَمَّ رَأَیْتَ نَعِیمًا وَمُلْکًا کَبِیرًا نگاه میکنید انگار در هستند که پخش شدند، همه دارای نعمت و حکمت، عَالِیَهُمْ ثِیَابُ سُنْدُسٍ خُضْرٌ وَإِسْتَبْرَقٌ وَحُلُّوا أَسَاوِرَ مِنْ فِضَّهٍ وَسَقَاهُمْ رَبُّهُمْ شَرَابًا طَهُورًا ابروهایشان نازک، ابروهایشان ضخیم و … چه خبراست؟! میگوید تو گفتی جزا نمیخواهم، حالا که گفتی جزا نمیخواهم، پس همه اینها جزای تو باشد.
مثلاً ببینید، یکی که میگوید شیرینی نمیخواهم یک ظرف شیرینی میگذارند جلوی او! آنیکی عوض اینکه یکی بخورد، دوتا میخواهد، بعد بشقاب را برمیدارند میگذارند بالا طاقچه که دستش به آن نرسد!
اگر کسی مخلص باشد، درهای رحمت به روی آن باز میشود. آدم اگر چشم به مال مردم نداشته باشد، در بازار اعتبار دارد، چون میگویند این مال مردم خوار نیست و همه به آن نسیه میدهند. اینها گفتند ما غذا به یتیم و مسکین دادیم، اما هیچ مزد و تشکر نمیخواهیم. اگر یک خدمت به مردم کردید، دیگر از آنها کار نکشید.
یکوقت جوان بودم، طلبه، کار حوزه علمیه نشسته بودم، دیدم یک فردی با قیافه تاجر آمد گفت تو طلبهای؟ گفتم بله گفت بیا این پول را بگیر و یک سوره برای مادرم بخوان! منم پول درآوردم، گفتم این را بگیر و یک سوره برای پدرم بخوان! گفت جسارت کردم؟ گفتم بله! مگر من قرآنخوان پدرت هستم! حرفی ندارم که فاتحه برای پدرت بخوانم، اما پول را بگیر بخوان، انگار من نوکر تو هستم! یا جایی مثلاً افطاری میدهند که بعدش قرآن پخش میکنند که قرآن بخوانید … این کارها درست نیست!
وقتی مثلاً فردی از شخصیتها وارد مجالس فاتحه میشوند فوری میگویند آقای فلانی آمده، بابا قرآنت را بخوان، من آمدم یا نیامدم و بعضیها متأسفانه سر همین بحثها قهر میکنند که چرا اسم من را نیاوردند. اینها گیر خودشان هستند.
قرآن میگوید چون آنها مخلص بودند و چیزی نمیخواستند ۱۵ رقم نعمت به آنها دادیم که اگر میگفتند
میخواهیم یک رقم هم به آنها نمیدادیم.
اگر مخلص باشیم خدا درها را به رویمان باز میکند.