۱۳.انتخاب همسر ۲

بسم‌الله الرحمن الرحیم

کارشناس: استاد قرائتی

عنوان: انتخاب همسر، قسمت دوم

درازدواج و تشکیل خانواده اصل نه مدرک هست و حتی سن هم مهم نیست، حالا یا عروس یا داماد چندماهی بزرگتر هست .

چون قرآن آیه ای دارد که می فرماید: وقَضَى رَبُّکَ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِیَّاهُ وَبِالْوَالِدَیْنِ إِحْسَانًا إِمَّا یَبْلُغَنَّ عِنْدَکَ الْکِبَرَ أَحَدُهُمَا أَوْ کِلَاهُمَا اگر پدر و مادر نزد تو پیر شدن چه هر دو با هم یا یکی از آنان،  معلوم است تفاوت سن، مهم هست اما اصل نیست، خیلی مهم نیست .

من سراغ دارم بزرگانی بودند که فاصله سنی آنها با خانمشان بسیار زیاد بوده ولی روحشان ، اخلاقشان ، دینشان و سلیقه هاشون به هم می خورده ، پس به این موضوع گیر ندهید .

سن اصل نیست ، البته سن زن کمتر باشد طبیعی و بهتر است.

باید تمام کمالات را مورد توجه قرار دهیم .

بلال موذن پیامبر بود و شین را نمی توانست درست بیان کند می گفت اسهد ان لا اله الا لله!

گفتند یا رسول الله! این موذن شما شین را نمی تواند بگوید. فرمود بلال اینقدر کمالات دارد که خدا سین این را بجای شین قبول می کند.

حالا یک عروس و داماد هایی ایراداتی دارند، دوسانت قدش کوتاه است .عروس یکی از دندانهاش روی هم آمده . ما به این موضوعات گیر می دهیم و گیر می کنیم! در ازدواج، اصل، ایمان است .یعنی کنیزی که ایمان داشته باشد، بهتر از حری است که ایمان نداشته باشد .

لْمُحْصَنَاتِ الْمُؤْمِنَاتِ فَمِنْ مَا مَلَکَتْ أَیْمَانُکُمْ مِنْ فَتَیَاتِکُمُ الْمُؤْمِنَاتِ وَاللَّهُ أَعْلَمُ بِإِیمَانِکُمْ آیات زیاد داریم که اصل تفکر است ، فکر هر دو به هم بخورد، هر دو اهل ایمان باشند خوب و کافی است. بعضی ها عاشق دختری می شوند که ایمان ندارد، منتها چون عاشقش هستند می گوید او را مسلمان می کنم! بعد روی او کار میکنم تا مومن شود، خب ممکن است او روی تو کار کند.

الان چیزی که مهم است این است که در حال حاضر تفکر این دختر فکرش فکر الهی نیست، حالا شما ازدواج کنید آینده را نمیتوانید پیش بینی کنید. یقین وضع فعلی فرد است و ما برای تغییر این وضع در آینده مشکوک هستیم .

فردی گفت آقای قرائتی! بگذارید ما جوانها خوش باشیم! گفتم باشد، بیا بنویس من ۸۰سال عمر می کنم، ۷۵ سال هر کار دلت میخواهد بکن، ۵ سال آخر کارهای خوب و عبادت انجام بده. آیا تو اطلاع داری که  80 سال عمر کنی؟

در قرآن ۱۴ مرتبه گفته بَغْتَهً ، برای درک بیشتر، از لفظ ناگهانی استفاده کرده است.

در قبرستان که می رویم عکس جوان ها کمتر از پیرها نیست، از کجا بدانیم شما ۸۰ سال هستی  تا بگوییم ۷۵ سال آزاد باش؟ شاید هفته بعد نبودیم .

در حوزه، بیانی داریم که می گوید: یقین را از دست نده و دنبال چیز مشکوک بدو.

این برای طلبه‌ها هم صادق هست. بعضی از طلبه‌ها می‌گویند درس‌هایت را بخوان و ملا شو و بعد در جامعه خدمت‌کن! از کجا معلوم که عمر داشته باشی تا ملا شدی خدمت کنی؟! فعلاً همین بچه‌های محله را جمع کن، ۱۰ دقیقه با آنها حرف بزن، ملا هم که شدی الحمدلله، بعد برو و بین‌المللی کارکن، اما نگو چون آرزو دارم پرفسور، آیت‌الله و… بشوم، پس حالا به بچه محل کاری نداشته باشیم و باید بروم درس بخوانم تا به آن درجه برسم، حالا شاید در این راه از دنیا رفتی. نباید کارهای یقینی را رها کرد. این یکی از وسوسه‌های شیطان است.