کلیپ
پادکست
متن
بسمالله الرحمن الرحیم
کارشناس: استاد قرائتی
عنوان: استدلال
در بحث آرامش مطالب متعددی از ابعاد مختلف گفتیم که انسان گمشدهاش آرامش است.
یکی از این آن است که از لحاظ علمی هم باید پاسخگو باشیم.
از شایعه تا واقعیت
اگر شایعهای را پخش کردند، یک فیلمی را پخش کردند، یک مقالهای را نوشتند، یک چیزی را در ماهواره یا … آوردند نباید زود باورمان بشود و ما باید بتوانیم مستند صحبت کنیم.
قرآن میفرماید: تمام آیات جهاد مال جهاد در جبهه است. جهاد کبیر را به استدلال گفتند که اگر کسی بتواند با استدلال حرف بزند جهاد بزرگی است.
یکوقت کسی از این وهابیها در قبرستان بقیع مدینه دید که شیعیان دور قبر چهار امام ایستادند، امامانی که قبر و گنبد ندارد. امام حسن مجتبی(ع) و امام سجاد(ع) و امام باقر(ع) و امام صادق(ع) و حضرت زهرا(س) هم به روایاتی هستند. دیدیم شیعیان توسل ایجاد میکنند، گفتند: چه کاری است که میکنید، اینها مردهاند! وهابیها میگویند هر کس از این دنیا رفت، مثل چوب و سنگ است دیگر هیچ خاصیتی ندارد.
این وهابی برای اینکه شیعه را بشکند (اهلسنت از وهابیها ناراحت هستند. وهابیها یک شاخهای هستند بیمنطق و امریکایی، خشن و بداخلاق. در تاریخ وهابیت ببینید که بعید است به عمرشان یک وهابی یک سیلی به یک مسیحی زده باشد، اما بهراحتی مسلمانان یمن را درو میکنند. وهابیت این است.) گفت:
ببین! یک قلم گرفت، این قلم را انداخت روی زمین در قبرستان بقیع و گفت الان صدا میزنم به امامان بقیع بلند شوید قلم را به من بدهید: یا حسن پاشو، پاشو قلم را به من بده! ای زینالعابدین و … هیچکدام قلم را به من ندادند! آخر وقتی ۴ امام هنر ندارند یکقلم را به من بدهند، تو چطور میگویی اینها واسطه فیض هستند، زمین و آسمان به اینها بند است؟ اینها یکقلم به من نداند. شیعه همینطور نگاه کرد. بعد گفت: قلم را به من بده. قلم را از وهابی گرفت، انداخت روی زمین! گفت: خدایا قلم را بده به من! خدا قلم را نداد، پس پیداست خدا هم مرده، خدا هم قدرت ندارد! معنای اینکه قدرت دارد، نه اینکه نوکر شما باشد. مثلا به یک خیاط بگویی اگر خیاطی پیراهن من را بدوز، میگوید نمیدوزم، اگر مهندسی، خانه ما را مهندسی کن! میگوید: من مهندس هستم، ولی نمیکنم و … مگر هر کس قدرت دارد، باید نوکر شما باشد! ما میلیونها معجزه دیدیم از اینها! مردمی که طلا میدهند، تا حاجت نگیرند که طلا نمیدهند. این برای عروس، دو مثقال، ۳ مثقال داده امام رضا(ع)! چه کرده که هر چه طلا دارند به او میدهند؟ این اول از امام حاجت خواسته و حاجت گرفته و بر اساس آن حاجت این طلا را داده. تمام این موقوفات و نذر و نیازها و نذورات و موقوفهها برای این است که امامان ما قدرت دارند. الان بگویید آقای قرائتی تو قدرت داری یا نه؟ میگویم بله. مالک لباست هستی؟ بله. خب، اگر مالک لباست هستی، یقهات را پاره کن! میگویم مالک هستم، ولی یقهام را پاره نمیکنم! آیا معنای قدرت امام این نیست که نوکر ما باشند؟
خطاط یک خط خوب بنویسد کافی است، پس این قدرت کافی دارد. شاعر اگر صد تا شعر بگوید پیداست که شاعر هست. نه تو اگر شاعری ۱۰۰ تا شعر هم از عمه من بگو! میگوید شاعر هستم ولی نوکر عمهات نیستم. به این میگویند جهاد کبیر؛ یعنی آدم بتواند استدلال را با استدلال جواب بدهد.
یکی از ابزار آرامش این است که بچههای ما آسیبپذیر هستند، با یک شبهه پودر میشوند.
و ما اگر بخواهیم آرامش داشته باشیم باید از لحاظ عقلی و علمی بچهها و خودمان را با استدلالهای روان و فطری و عقلی چفت کنیم. استدلال و منطق و قدرت بیان و دیدن دورههای متفاوت و پاسخ به سؤالات خودش آرامشبخش است.
خیلیها در بعضی مجالس نمیروند، میگویند میترسیم در مجلس فلانی باشد و یک سؤال بکند و خیط شوم! خب معلوم است این دستش خالی است که میترسد! میگوید میترسم اگر اذان بدهم مسخرهام کنند. خب، تو صدایت خوب نیست، اگر بود میپریدی اذان میگفتی! پیداست از درون خودمان مشکل داریم وگرنه با جهاد کبیر یعنی با دلیل و منطق میتوانی طرف را محکوم کنی .