۲۲.حکیم

بسم‌الله الرحمن الرحیم

کارشناس: استاد قرائتی

عنوان: حکیم           

یکی از چیزهایی که آرامش‌بخش است این است که ما خدا را حکیم بدانیم. اگر خدا را حکیم بدانیم، آرام هستیم. شما مکانیک را حکیم می‌دانید، می‌گویید این تخصص دارد در تعمیر ماشین؛ بنابراین ماشینی که ایراد دارد را نزد او می‌برید و اندرون ماشین را بیرون می‌ریزد و شما وحشت نمی‌کنید، چون می‌دانید مکانیک است.

دکتر را حکیم می‌دانید، راضی هستی به عمل جراحی، شکم شما را پاره می‌کند برای جراحی، ولی هم بیمار آرام است، هم اطرافیان، چون فوق‌تخصص جراحی دارد.

ما اگر بدانیم خداوند حکیم است و توانا است، آرام می‌گیریم.

در بانک کارمند یک‌بار می‌ایستد پول می‌گیرد، یک‌وقت پول می‌دهد. خیلی راحت زندگی می‌کند، نه آن روزی که پول می‌گیرد می‌پرد بالا، نه آن روزی که پول می‌دهد ناراحت است، چون پول، مال او نیست. چون می‌دانند نظام بانک بر اساس حکمت و تدبیر است، کارمندانی دارد و هرکدام مأموریتی دارند.

اگر بدانیم خدا فرزندی را که می‌دهد حکیمانه می‌دهد و وقتی که آن را می‌گیرد حکیمانه می‌گیرد، این علم به حکمت خداوند باعث آرام‌بخش است.

چطور خدا را حکیم ببینم؟

به کارها و نعمت‌های خدا نگاهی بیندازید تا ببینید خدا حکیم است.

شیر مادر را ببینید، بیش از ۴۰ نکته در شیر مادر است. چه تغذیه‌ای برای نوزاد در نظر بگیریم که نیاز به وسایل، کاسه و … نداشته باشد؟ شیر مادر از تولید به مصرف است، نه گرم‌کن می‌خواهد، نه سردکن! تمام نیازهای بدن در این شیر آمده. فرزند حرف‌زدن را بلد نیست ولی مکیدن را بلد است.

مادر علاقه دارد به شغلش، حاضر نیست کسی دیگر به بچه شیر دهد. به این نوکری و کلفتی افتخار می‌کند، خسته نمی‌شود، همه بچه‌ها برایش یک‌جور است، این‌طور نیست که به یک بچه شیر بدهد، به یکی خوشش نیاید و غذا ندهد. مادر خیالش از تغذیه فرزندش راحت است، مقدار شیری که در سینه است، آن مقداری است که بچه را سیر می‌کند و این حکمت خداوند است.

همه پزشکان عالم جمع شوند چیزی مثل شیر مادر نمی‌توانند درست کنند. هیچ غذایی جای شیر مادر نمی‌شود. شیر هرکجا باشد فاسد می‌شود جز در سینه مادر.

خداوند جوری دست‌های مادر را خلق کرده که شیر خوردن بچه را زیر نظر دارد و او این کلفتی بچه را افتخار می‌داند و هرگز مادر نمی‌خواهد مثل کارمندان بگویند چه وقت بازنشست می‌شویم و … چون بازنشستگان را دیده‌اید که وقتی بازنشست می‌شوند شیرینی می‌دهند، یعنی گیر افتاده بودم امروز آزاد شدم و شیرینی می‌دهم.

ولی مادر این‌طور نیست و سه شیفته در اختیار بچه است و با گریه بچه می‌فهمد که گرسنه است. حکمت خدا را در هر چه نگاه کنیم، در مژه، چشم، در گوش در برگ درخت حتماً می‌بینیم.

اگر بدانیم خدا حکیم است، حتماً صلاح این است، هرچه خداداد آرامش میابیم. نباید به خدا اعتراض داشته باشیم.

خدا ان‌شاءالله یک ایمان و تصمیم و رضایتی نسبت به ما عنایت بفرماید.