کلیپ
پادکست
متن
کارشناس: استاد حائری شیرازی
عنوان: علوم تربیتی غربی بخش دوم
حرف من به شما این است: ما به عنوان میراث اهل بیت علوم انسانی داریم که اگر این را بدون حاشیه، بدون حشو و زوائد، شُسته و رفته دلایل علمی اش را به آن ضمیمه بکنیم میشود در همین دانشگاههای خارج قابل تدریس بشود. اینها آدمهای مغرضی نیستند. همین آقای خسرو پناه بیاید همین مطالبش را تدریس کند. در آمریکا، ایشان گفته من اصلا مدرک دانشگاهی ندارم. گفتند همین برای ما بهتر است. یعنی اینها مغرض نیستند. اما مطلب این است. این ها دین، آخرت، قیامت، جهنم، بهشت را در برنامه تمدنشان ندیدند. شما میخواهید از اینها از چه چیزشان یاد بگیرید؟ اصلا شما یک چیز دیگر دارید، آنها چیز دیگری دارند. اقتصاد آنها به درد شما نمیخورد. نگویید اقتصاد علمی نیست، نگویید تربیت علمی نیست، نگویید مدیریت علمی نیست! علمی به معنای نولیج نیست، علمی به معنای ساینس است یعنی متد است. ربطی به علم ندارد اینها، اینها نظریه است.
یک عده ای آمده بودند چند تا صفحه از انجیل را به عربی پاکیزه جور کرده بودند آورده بودند بین مسلمانها پخش کنند. رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم از این کار بدش آمد، گفت این چه کاری است؟ «قد جئتکم بها بیضاء نقیه»: من سفید، نقی، پاک برایتان آوردم، «لو کان عیسی فی زمانی ما وسعه الا اتبعایی»: عیسی اگر در زمان من بود چاره ای نداشت که تابع من باشد. شما این را دارید.
توصیه به شما میکنم: سوالاتتان را دیدم این بحث را مطرح کردم. نگاه کنید سوالاتتان یکی اش این است: اصول و محکمات بحث تربیت در دین اسلام چه چیزهایی است؟ شما منحای اعتقاد به بهشت و جهنم نمیتوانید یک مربی خوبی باشید. اعتقاد به بهشت و جهنم اساس رموز تربیت است. غرب آخرت، بهشت، جهنم، خدا همه را حذف کرد. آن چه دارد که خیال میکند آب است در واقع سراب است. خیال میکند نزدیک میشود به یک مطلبی؛ نه، دارد دور میشود. مثال بارزش امنیت است. غرب بیشترین دارایی اش را صرف امنیت میکند. سیصد سال است هر چه از همه جا به دست می آورد نصف بیشترش را خرج امنیت میکند اما هر چه خرج میکند امنیت بدتر میشود چرا؟ چون منحای خدا، منحای آخرت، منحای بهشت و جهنم دارد کار میکند. ببینید! انسانها را کرده دو گروه: چپ، راست. امنیت این گروه به این است که سلاحی داشته باشند، این گروه را از تجاوز به خودشان بازدارد. امنیت اینها هم همین است. نتیجه اش چه چیز است؟ در سینه هم ایستادند. هر چه این کشف کند این باید روی دستش بیاید. یعنی دارایی این موجب وحشت این میشود، امنیت ندارد به خاطر همین.
اما اگر تمدن اسلامی داشتی، یک تمدنی که اول جلوی تجاوز به خودش را میگیرد. بدانند این تمدن متجاوز نیست، زیاده خواه نیست، توسعه طلب نیست. این تمدن میگفت: اگر کاری نداشته باشی، من به تو اذیت نمیکنم، من جلوی خودم را میگیرم. این خودداری داشت، اولِ امنیت خودبازداری است. این خودبازداری با آخرت درست میشود، با قیامت درست میشود، با جهنم درست میشود، با نامه عمل درست میشود. بچه ات را هم که میخواهی تربیت کنی این را باید داشته باشد اما غرب این را ندارد. تربیت منحای خدا، منحای بهشت، منحای جهنم، منحای حساب همه چیزش همین است. علوم انسانی غرب که در دانشگاه تدریس میشود، تمدن غرب تمدن منحای آخرت است. از الفبا با شما دو تاست، اصلا آن دو جریان است. حالا نتیجه امنیت چه هست؟ هر چه توسعه بیشتر میشود امنیت کمتر میشود. خودشان هم قبول دارند، به آن میگویند: تضاد توسعه و امنیت.