کلیپ
پادکست
متن
کارشناس: استاد حائری شیرازی
عنوان: عوض کردن جای تقدیر و تقصیر در مسئله تربیت
حقیقت مطلب این است که ما اسلام را باید یک مقدار بیشتر بشناسیم. یکی از علل بی اعتقادی نسل جوان به دینشان ضعف ماست در معرفت اسلام. این ضعف باید برطرف بشود. یکی از مسائل که در تربیت وجود دارد این است که ما جای تقدیرات را برای پوشش تقصیرات به کار نبریم. خیلی موارد است که ما مسئلۀ قضا و قدر را مطرح میکنیم، جای این کار نیست و این عواقب و تبعاتی دارد و در تربیت اثرات خیلی ناهنجاری میگذارد. یک خانوادۀ سفر رفتند ماشینشان تصادف کردند. تلفاتی و مجروهان سختی هم داشتند. وقتی با مجموعه صحبت میکنیم حاضر نیستند جز مسئلۀ تقدیر و قسمت، در این باره تحلیلی داشته باشند. این خیلی خطای بزرگی است. نتیجهاش این میشود که درس گرفتن است از حوادث تعطیل بشود. کافر از حوادث عبرت میگیرد، مؤمن با طرح مسئلۀ تقدیر از کنار حادثه رد میشود. نتیجهاش این میشود که کافر روز به روز محاسباتش را دقیقتر میکند و پیشگیری از تکرار این اتفاقات را جدیتر میگیرند و مؤمن صد هزار درس عبرت برایش میآید، در کل با مسئلۀ تقدیر بلا استفادهاش کرده. فرزند شما وقتی دید شما در رابطه با مسائل با کلمۀ تقدیر درس از آن نمیگیرید و دید که کافر از مسائل درس میگیرد و جبران میکند؛ بین شما و او، او را انتخاب میکند. چرا این جور میکنید؟ من به آن خانواده نشد بگویم: راننده خواب بود، چطور بود، چطور گیج شد؟ میگفتند: مقدّر بود. شاید برای یک کسی دیگر پیش میآمد.
اطبا مکرر در مکرر میگویند در این ظروف پلاستیکی حرارت شصت درجه به بالا سرطان زاست؛ هیچ کس این را جدی نمیگیرد. در شبهای محرم و خیر و خیرات، شب چند میلیون در این ظروف است. چرا؟ چون اینها ارزانتر است. آن ظروفی که این مشکل را ندارد گرانتر است. بعدش میگوییم سرطان در کشور ما حالت بحرانی پیدا کرده.
از اول ما در اسلام شناسی تجدید نظر کنیم. استخاره را در حد خودش و جای خودش استخاره کنیم. شما میبینید این سورههای قرآن، حمدی یا چیزی میخوانید، فکر میکنید این که میگویند یک حمد معادل قرآن ثواب دارد؛ برایتان عجیب میآید اما میگویید چون روایت است، چون متواتر است قبول است. اما نمیآیید تحلیل کنید بگویید کلمات فشنگ است، مراتب ایمان انسان چکاننده است، تفنگ است. یا به تیر و کمان قدیم مقایسه کنید: سورهها، کلمات، آیات تیرند؛ اما ایمان خواننده قوس و وتر است. این قسمت خمیده را به آن میگویند قوس. این زهی که این قوس را میگیرد و تیر را داخلش میگذارند، به آن میگویند وتر. این وتر را میکشید، این تیر أثر میکند. تیر، یک تیر است تا کمان چگونه باشد تا تیرانداز چگونه باشد. استخاره تیر انداختن است. استخاره تیر انداختن است. این نیست که تا او جُفت جواب بدهد. آن دستی که میآید باید با ایمان بیاید، باید با باور بیاید تا این جواب بدهد. از این جهت جلوترها افراد میرفتند اجازۀ استخاره میگرفتند، اجازۀ یک دعا را میگرفتند. یا معصوم یک دعا آموزش میداد این متحول میکرد زندگی او را. شما در تربیت فرزندتان سعی کنید مسئلۀ استخاره را جمعش کنید یعنی درست جای خودش باشد. مسئلۀ تقدیر را جمعش کنید. توجیه خطاها بوسیلۀ مقدرات رسم دیرینۀ ماست؛ این به ایمان بچههای ما لطمه میزند.