کلیپ
پادکست
متن
کارشناس: استاد عالی
عنوان: آرامش در خانواده، قسمت سوم، ماشین آلات آرامش ساز نیستند
حق انسان این است که در زندگی خوش و با نشاط باشد و آرامش داشته باشد.
متاسفانه در زندگی های ماشینی و فعالی این آرامش به هم خورده است.
ماشین ها یا همان دستگاه ها که به زندگی انسان ها وارد شده اند، خیلی از کارها را آسان کرده اند.
اگر بخواهیم لباس بشوییم، ماشین هست. اگر بخواهیم ظرف بشوییم، ماشین هست. اگر بخواهیم رفت و آمد داشته باشیم، ماشین هست. اگر بخواهیم با هرجای دنیا تماس بگیریم، ماشین هست. اگر بخواهیم محاسبات داشته باشیم، ماشین هست.
متوجه می شویم که:
ماشین آسانی در کارها را آورده است ولی با خودش آسایش و آرامش نیاورده است. اعصاب ها ضعیف شده است.
به تعبیر برخی از روانشناسان: عصر فعلی، عصر اضطراب و استرس است.
می بینیم که بسیاری از اعصاب خوردی ها، عقده های روحی و روانی و خودکشی ها و افسردگی ها حتی در آدم هایی که به ظاهر دردی ندارند و در مکان های مرفه زندگی می کنند افزایش پیدا کرده است.
دلایل این موارد اینچنین است که نیاز انسان که همان آرامش است تحقق پیدا نکرده است.
توقع این را نداشته باشیم که اگر بیرونمان خوب باشد، ما هم آرام می شویم، خودمان باید درونمان را آرام کنیم.
خداوند متعال بیرون و عالم دنیا را با رنج و بلا خلق کرده است و این هم حکمتی دارد.
امام صادق (ع):
لَوْ لَا ثَلَاثَهٌ فِی ابْنِ آدَمَ مَا طَأْطَأَ رَأْسَهُ شَیْءٌ الْمَرَضُ وَ الْمَوْتُ وَ الْفَقْرُ:
اگر سه چیز نبود انسان سر به طغیان بر میداشت و حتی در مقابل خداوند هم احساس عجز نمی کرد و غرور می گرفت: فقر، مریضی و مرگ
اگر این سه مشکل در عالم نبود چه اتفاقی می افتاد؟
هیچ کسی فقیر نمی شد. هیچ کسی مریض نمی شد و هیچ کسی از دنیا نمی رفت. و همیشه زنده بود.
این انسان را در نظر بگیرید که همیشه در رفاه بود و هیچ چیزی نمی خواست و سالم بود و تا ابد هم زنده بود، این چنین شخصی هرگز نزد خودش این نیاز را نمی دید که در پیشگاه خداوند سرش را خم کند. عجز و ناتوانی در خودش نمی دید که از خداوند کمک بخواهد.
إِنَّ الْإِنْسَانَ لَیَطْغَى أَنْ رَآهُ اسْتَغْنَى: حقا که انسان سرکشی می کند، همین که خودش را بی نیاز پندارد. (سوره علق، آیه ۶ و ۷)
یکی از حکمت های بلا و مشکلات از نظر اهل بیت (ع) این است که انسان عجز و ناتوانی خودش را بفهمد.
مثال: ویروس کرونا، این بیماری که تمام عالم را درگیر کرده، اگر تمام این ویروس را یک جا جمع کنند، چند گرم بیشتر نخواهد شد و همین چند گرم است که تمام عالم را به عجز درآورده است.
بدانید که در بیرون، بلاها حکیمانه قرار داده شده است.
آن چیزی که مهم است این بوده که ما برای درون خودمان کاری کنیم، نگاه و افکار و اعتقاداتمان را که در بلاها و بحران ها از بین نرود درست کنیم.
امیرالمونین (ع): المؤمن کالجبل الراسخ: مؤمن همچون کوه، استوار و پابرجاست.
زمانی که طوفان به کوه می خورد، کوه نمی شکند ولی گرد و خاکش برداشته می شود و تمیز تر می شود. مومن هم باید اینطور باشد.
خدا رحمت کند مرحوم علامه طباطبایی را، از همان دوران کودکی به بلا و مشکلات مبتلا بود. در ۵ سالگی مادر و در ۹ سالگی هم پدرش را از دست داد.
ایشان می فرمودند: زمانی که به نجف رفتم، ۲۳ سال سن داشتم و همسرم هم ۱۸ ساله بود. در گرمای هوا (که مربوط به ۱۰۰ سال گذشته هم است) درست می خواندیم.
به قدری فشار زندگی بالا بود که سه فرزندش را از دست دادند و از روی فشار فقر، فرش زیر پا و کتابها و ظرف هایشان را فروخته بودند. و خانه خالی شد.
علامه طباطبایی می فرمایند که به حرم حضرت علی (ع) رفتم و از ایشان گله کردم و به گفتم که یا جدا، اینطوری طلبه داری میکنی؟!
سپس که به خانه آمدم و بسیار ناراحت بودم که چرا نزد امیرالمومنین (ع) رفتم و این سخن را گفتم.
بعدها ایشان می فرمایند که در اینجا فرجی حاصل شد و به ما کمکی شد.
این چنین بود که علامه طباطبایی با این سختی ها و مشقت ها به این مقام رسیدند. حتی همسر ایشان که درس نخوانده بودند و استاد ندیده بودند به مقاماتی رسیدند.
علامه درباره همسرشان می فرمایند که هر زمانی که ایشان زیارت عاشورا می خواند و به امام حسین (ع) سلام می دادند، جواب سلام ایشان را می دادند.
امکانش هست که انسان در سختی ها نشکند و بتواند دین و آرامش خودش را حفظ کند.