صفحه اصلی دوره بازکردن همه
1 از 2

۳۱.آرامش در خانواده، قسمت سی و یک، ملاک رزق عام و خواست خداوند

متن

بسم الله الرحمن الرحیم

کارشناس: استاد عالی

عنوان: آرامش در خانواده، قسمت سی و یک، ملاک رزق عام و خواست خداوند 

اگر کسی اهل دعا کردن باشد، خداوند در زندگی اش حضور پیدا می کند.

خیلی ها به ظاهر مسلمان هستند و دائم از خداوند سخن می گویند ولی در زندگی هایشان اثری از خداوند نیست و زندگی روزمره خودشان را با رضایت خداوند تنظیم نمی کنند.

بعضی ها اینطور هستند: خدا با آنها هست ولی آنها با خدا نیستند.

بی دلی در همه احوال خدا با او بود                 او نمی‌دیدش و از دور خدایا می‌کرد

در شب اول قبر که شب ورود به برزخ است از ما سوال می کنند که من ربک، من امامک و…، اینها سوالاتی به ظاهر ساده است که یک کودک چهار ساله هم می تواند به آنها پاسخ بدهد. پس چرا بعضی ها درمانده از پاسخ می شوند؟

چون در آنجا از زبان گوشتی ما سوال پرسیده نمیشود و مانند امتحانات دنیایی نیست که با حافظه و حفظیات بتوان پاسخ داد سوال واقعی می پرسند.

من ربک؟  در زندگی تحت تربیت چه کسی بودی؟

آن کسی می تواند بگوید که مربی اش خدا بوده و تحت تربیت الهی بود که خداوند در زندگی اش حضور داشته باشد.

کسی که خداوند در زندگی اش حضور نداشته باشد، در شب اول قبر درمانده خواهد شد.

بعضی ها به قدری در زندگی غرق شدند که چیزی جز پول و ثروت و بازی و.. در زندگی هایشان دیده نمی شود و وابسته به دنیا هستند. اینها وقتی از دنیا می روند مانند احساس مسافری هستند که داخل هواپیما به خیال اینکه هواپیما در حال حرکت است ولی یکباره سقوط می کند می شوند.

کسی که با خدا بوده و زندگی کرده، بعد از مرگ و در قبر خدا همراه او خواهد بود و وحشتی را حس نخواهد کرد.

یکی از دوستان آشیخ حسنعلی نخودکی تعریف میکند: روزی همراه ایشان به قبرستان رفتیم. شیخ مرا به سر قبری برد و به من گفت که گوش بده تا صدا را بشنوی. به عنایت ایشان گوشم شنید و دیدم که از قبر صدای خیار فروشی می آید (خیار تازه دارم، خیار قلمی دارم و..)

از او پرسیدم که آشیخ چه شده؟

ایشان مرا به سر قبر دیگری بردند و گوش کردم که صدای ذکر می آمد.

آشیخ حسنعلی نخودکی گفت: آن نفر اول تمام توجه و تمرکزش در زندگی فروختن خیارهایش بود. و همه چیزش میوه هایی بود که داشت. خدا با او نبود.

اما نفر دوم با خدا بود. الآن هم که از دنیا رفته خدا همراه اوست.

چگونه باعث حضور خدا در زندگی بشویم؟ با دعا کردن

زمانی که انسان با خداوند مأنوس باشد و یکی از راها های انس هم که دعا کردن است. در آن دنیا خداوند او را تنها نخواهد گذاشت و یاری خواهد کرد.

یک روزی در یکی از علما را به بیمارستان آیت الله گلپایگانی بردند.

پرستاران تعریف می کردند که ایشان خیلی نورانی بودند و زمانی که خوب شدند از همه حلالیت گرفتند. همه تعجب کردیم و به او گفتیم که شما خوب شدید ….

بعد از اینکه از همه حلالیت گرفتند این شعر را خواندند:

در رفتن جان از بدن گویند هر نوعی سخن                  من خود به چشم خویشتن دیدم که جانم می رود

زمانی که کلمه آخر را ادا کردند جان دادند. دکتر می گفت که تا بحال مرگ به این زیبایی ندیده بودم.

کسانی که با خدا انس داشتند، مرگ برایشان همنشینی بیشتر و خلوتی بهتر با خداوند است.

محتوای درس
پیمایش به بالا