کلیپ
پادکست
متن
کارشناس: استاد حائری شیرازی
عنوان: کنترل و هدایت انتظارات فرزندان، باید به چه نحوی باشد
سوال: کودکان از والدین خود قطعاً انتظاراتی دارند، کنترل و هدایت انتظارات ایشان باید به چه نحوی باشد؟ بعد از سن بلوغ این انتظارات چه تأثیری در نوع انتظاراتی که از خدای خویش دارند، میگذارد؟
آیت الله حائری: بسم الله الرحمن الرحیم. پدر و مادر نباید بچه را زیاد به خودشان وابسته کنند. باید کاری کنند بچه عارش بشود از آنها تقاضا کند، عزت نفس داشته باشد. بچهها انتظاراتی دارند، پا میزنند زمین، میخواهند. پدر و مادر تا پا زمین نزده، محل او نمیگذارند، وقتی پا زد زمین، جیغ زد، داد زد، به او میدهند، بدآموزی دارد.
شما بدون این که به بچهات بگویی، یک قانون وضع کردی؛ یعنی قفل تصمیمات پدر و مادر، داد و بیداد و گریه است. گویا والدین به فرزندشان میگویند گریه بکن تا به تو بدهم. یک بار که گریه کرد، به او دادی، این میشود قانون. ابداً این کار را نکنید. لج میگیرد، بگیرد، گریه میکند، خوب بکند، غش میکند، بکند. بعدش میگویید با زبان خوش بیا با من صحبت کن، دلایلت را بگو.
قفل تو، منطق تو است. بیا برای من ثابت کن، خواستهات را بگیر. اگر رگ گردنت را کلفت کنی، داد بزنی، به نتیجه نمیرسی. میدانی بعدش چه میشود؟ بعضی از بچهها فحش میدهند و امتیاز میگیرند، هتاکی میکنند، امتیاز میگیرند. میگذارند یک مهمانی میآید تا شما پیش مهمان رودربایستی داشته باشی، آن موقع جیغ و داد میکنند. این جور نیست که بچهها نمیفهمند چکار دارند میکنند؛ بچهها چرچیل هستند. بچهها معمولاً ده تای پدر و مادرشان را در جیبشان میگذارند، شما خیلی دست کم میگیرند بچههایتان را. بچهها این نیستند که شما فکر میکنید. بسیاری از شما به وسیله بچههایتان مدیریت میشوید. به هر جهت، اگر یک موقع چیزی ندادی، بعد که بچه فحش داد، به او دادی، خودت را برای فحش خوردن آماده کن. آبرویت را برد، از تو گرفت، این را خودت تربیتش کردی.
اینها ریشهاش برمیگردد به این که مادر یا پدر بر اعصاب خودشان مسلط نیستند. باید سیطره داشته باشند بر خودشان، تا بتوانند بچهشان را تربیت کنند، محبتشان در مشتشان باشد، مغلوب محبت فرزندشان نشوند، تا از راه رسید در بغل بگیرند، ببوسند، با اینها تربیت نمیشود.
بوسه باید نرخ داشته باشد، یک خدمتی کرده باشد، که او را ببوسید. این جوری نیست. بوسه مفت، بوسه را مفت میکند. تکرار میکنم: بوسه مفت، بوسه را مفت میکند. اگر هنوز کاری نکرده، او را بوسیدی، هیچی در مقابل هیچی بوسیدهای او را. بوسهات در مقابل هیچ چیز بوده است.
انتظارات بعدی هم که از پدر و خدا و اینها دارند، این همین است. مادر و پدر به فرزند بگوید اگر خدا داد، میدهیم، اگر خدا نداد، نمیتوانیم. از اینجا رابطه خدا در زندگی مطرح میشود. بیا پسر جان دو رکعت نماز بخوان، از خدا بخواه که یک خرده وضع من را بهتر بکند. من این اسباببازی را انشاالله برایت بخرم. اگر هم برایت خوب شد، بخر.