صفحه اصلی دوره بازکردن همه

۲۲-تک فرزندی و متوقع بودن

متن

بسم الله الرحمن الرحیم
کارشناس: استاد پوراحمد خمینی
عنوان: تک فرزندی و متوقع بودن

یکی از مشکلاتی که خانواده های تک فرزند با آن مواجه می شوند بحث متوقع بزرگ شدن بچه هاست.
معمولا در خانواده های تک فرزند از آنجایی که همه توجهات این پدر و مادر مهربان متوجه این یک فرزند یا دو فرزند می شود، طبیعتا بچه ها به لحاظ عاطفی به قدری تحت پوشش والدین هستند که دیگر از حد استاندارد عبور می کند لذا بعد از مدتی به قدری وابستگی بین آنها نسبت به خواسته ها و نیازهایی که دارند اتفاق افتاده است که دیگر فرزند حاضر نیست چیزی بگوید، چیزی از پدر و مادرش بخواهد اما چیزی خلاف آن را ببیند. یعنی پدر و مادر به نیازهایی از نگاه او پاسخ ندهند و از خواسته های او تمکین نکنند، این برای فرزند به عنوان یک مشکل است. به عنوان چیزی است که حال او را خوب نمی کند بلکه بَد می کند و انتظار از پدر و مادر دارد. البته این انتظار مربوط به ایام کودکی و نوجوانی نیست، هرچه سن بالاتر می رود توقع بیشتر می شود.
اما در خانواده هایی که جمعیت بیشتری دارند این موضوع می تواند حتی بطور کلی متفاوت باشد. بچه ها وقتی ۵-۴، کمتر یا بیشتر شدند، دیگر همه توجهات منحصر به یک فرزند نمی شود. فرزند متوقع رشد نمی کند. امکانات خانه تقسیم بین فرزندان خانواده می شود.
اگر ما همه امکانات را خرج یک فرد کردیم این طبیعت انسان است که متوقع رشد می کند و انتظار دارد و فردا که وارد جامعه شد دیگر با توجه به اینکه همه توجهات در جامعه منعطف به یک نفر نیست با مشکل رو به رو می شود. فردا این فرزند به دانشگاه می رود، شغل انتخاب می کند و سرکار می رود و یک زمان هایی خلاف میل او اتفاق می افتد، یک زمانی چیزهای نیاز دارد و پیشنهاد دارد و به آن ها توجهی نمی شود بر مبنای منطق و غیرمنطق خلاف نظر او اعمال می شود، این فرزند سرخورده خواهد شد. لذا بچه ای که سرخورده بشود، ناکام بشود زمینه افسردگی و ناراحتی و اینکه خودگویی و به عبارتی اذیت شدن خود در او فراهم می شود.
می نشیند و با خود فکر می کند: من در خانواده ای بود که پدر و مادرم همه چیز را برای من فراهم کردند، اما الآن که وارد جامعه شدم، وارد یک محیط کاری شدم دیگر اینگونه نیست، دیگر اینگونه کسی به من توجه نمی کند و به حرف های من گوش نمی دهد.
در حالی که خانواده هایی که چند فرزند هستند آن مسیر اجتماعی شدن وقتی به درستی طی شد دیگر به این فرزند بر نمی خورد چون در خانواده نظری داشته و نظر خلاف خودش نظر برادرش یا خواهرش بوده و تجربه کرده است که دیگران هم حق نظر دارند و دیگران هم می توانند نظر مخالف به او بدهند و ظرفیت شنیدن نظر مخالف و نه شنیدن در این فرزند افزایش پیدا میکند

محتوای درس
پیمایش به بالا