صفحه اصلی دوره بازکردن همه
1 از 3

۱۹-هفت ساله های تربیتی

متن

بسم الله الرحمن الرحیم
کارشناس: استاد شاه آبادی
عنوان: هفت ساله های تربیتی

اگر شما بخواهید روی یک موضوعی مثل خرید گوشی برنامه ریزی و سوال کنید که چه کار باید کنید؟ باید حواستان باشد که کودک و نوجوان شما در چه سنی است.
و باید حواسمان باشد که هر کدام از مقاطع سنی شرایط خاص خودش را دارد. ما نمی توانیم نسخه ای که برای بچه ی ۱۴ ساله می پیچیم را برای بچه ۷ ساله بپیچیم و یا نسخه ای که برای پسربچه در نظر می گیریم برای دختربچه هم در نظر بگیریم.
سه مقطع سنی در اسلام بصورت کلی سفارش شده است:
هفت سال اول (۷-۰)
هفت سال دوم (۱۴-۷)
هفت سال سوم (۲۱-۱۴)
خب، دو سه مسئله خیلی عمده وجود دارد:
نکته اول:
ما بچه ی دو یا سه ساله را که نگاه می کنیم زمین تا آسمان با هم فرق دارند ولی بچه هشت ساله و نه ساله خیلی با هم فرقی ندارند. در ۱۶-۱۵ سالگی فرق هایشان با هم متفاوت است. بنابراین این مقطع بندی ها خیلی کلی است.
نکته دوم:
در سه مقطع نیستیم و در واقع در چهار مقطع هستیم. هفت سال اول، دوم، سوم و در واقع بعد از آن. در روایات ما می فرمایند که در این سه تا از هفت سال برنامه ریزی کنید:
در هفت سال اول بچه باید بازی کند، سیادت کند و آقایی کند. احساس کند که دنیا برای او می باشد و اوست که فرمانروا است. البته ملاحضاتی هم دارد.
در هفت سال دوم برعکس است و زمین بازی باید تغییر کند، بچه باید سرباز و عبد باشد. مانند نوکر در خدمت شما باشد. زمانی این اتفاق رخ می دهد که مسیر قبلی طی شده باشد.
در هفت سال سوم نقش مشاور پیدا می کند. نه آنقدر سید و فرمانرواست و نه آنقدر عبد و مسکین و ذلیل! با او باید مشورت کنید و در هر موضوعی احساس کند که در تصمیم گیری ها موثر است و برایش ارزش قائل هستید. به آسانی در سر بچه نزنیم که حرف نزن چرا که این ادبیات مومنانه نیست.
این سه را اگر درست لحاظ کردیم روایت می فرماید که اگر بعد از آن هر چه شد به شمایِ پدر و مادر مروبط نیست و فرزند را رها کنید.
فرزند بیست و دو ساله می گوید من زن می خواهم، مادر می گوید: بنشین، تو هنوز بچه ای!
مادر به فرزند بیست و پنج ساله می گوید باید زن بگیری و او هم می گوید: نمی خواهم. مادر هم می گوید مگر دست خودت است…
فقط اینجا باید حواسمان باشد که این تصمیم گیری ها و قوانین برای وقتی است که سه تا از هفت سال قبلی را لحاظ کرده باشید.
پدر و مادر مراجعه می کنند و گلایه می کنند که فرزند نوجوان ما اصلا حرف گوش نمی کند. با هرکسی که می خواهد می گردد سراغ دختر و پسر می رود و اصلا توجهی ندارد و برایش مهم نیست و اصلا انگار نه انگار که ما پدر و مادر هستیم. نوجوان هم ۱۵ ساله است.
در اینجا ما می توانیم به این پدر و مادر توصیه یا پیشنهادی بکنیم ؟ خیر نمی توانیم.
چه کار باید کنیم؟ باید شروع به سوال کردن کنیم: در هفت سال اول با این فرزند چطور برخورد می کردید؟
می گویند: در سرش می زدیم و او را ساکت می کردیم.
در هفت سال دوم چه کار کردید؟ داد و بیداد می کرد و ما هم چون کلافه شده بودیم اجازه دادیم هرکاری که می خواست بکند. با او قهر کردیم، ترسید و گریه کرد و به غلط کردن افتاد و آرام شد.. حالا الآن دوباره اینطور شده است.
خب شما بچه را نابود کردید! شما ۱۴ سال این را خراب کردید و حالا در ۱۵ سالگی دنبال چه هستید. البته راهکار دارد قطعا هیچوقت بن بست در ادبیات دینی نداریم ولی وقتی شما خودتان خراب می کنید، انتظار دارید که چه اتفاقی بیفتد. شما خراب کردید و همه آنها را هم باید جبران کنید. آیا می شود؟ احتمالا می شود و شاید هم نشود.

محتوای درس
پیمایش به بالا